این موضوع تاکنون از ابعاد مختلف مورد توجه رسانه ای قرار گرفت و مسئولان هم تدابیر گوناگونی از بستن بازار پرنده فروشی فریدونکنار گرفته تا ایجاد محدودیت برای شکار از طریق صدور مجوز و تعیین روش خاص برای شکار اندیشیده اند، ولی همه این تدابیر انتظاراتی را که افکار عمومی داشتند، برآورده نکرده است و گاهی چنین به نظر می رسد که همه این اقدامات تنها در حد نمایش بوده است.
این واقعیت زمانی که وارد بازار تغییر مکان یافته فروش پرندگان در شهر فریدونکنار می شوی، عریانتر از هر زمانی به رخ کشیده می شود و این پرسش را مطرح می کند که ” واقعا چرا شکار و فروش لاشه و زنده پرندگان مهاجر در مازندران تمامی ندارد؟”
تاکنون هیچ آمار و گزارش قابل استناد و رسمی در باره میزان شکار پرندگان مهاجر در مازندران منتشر نشده است و هر آنچه در رسانه ها وجود دارد تنها تخمین و برآورد خبرنگاران با توسل به مجموعه ای از شواهد و قراین است. همین برآوردها می گوید که سالانه حدود ۱.۵ میلیون بال پرنده زمستان گذران از ۱۵۰ گونه به مازندران می آیند. گفته می شود افزون بر ۳۰۰ هزار بال از این تعداد هر ساله زیر تیغ شکار غیر مجاز و مجاز قرار می گیرند.
مسئولان دستگاههای ذیربط مانند محیط زیست می گویند که طی سال های اخیر شکار پرندگان با تشکیل کمپین های مختلف ، ورود جدی رسانه ها و برخورد با خاطیان به کمتر از یک سوم قبل کاهش یافته است، ولی انتظاری که افکار عمومی دارد ظاهرا بیشتر از اینهاست.
به نظر می رسد با اقداماتی که طی سه سال گذشته در برخورد با شکار پرندگان مهاجر در مازندران انجام شده و کاهش قابل توجه آمار شکار، تداوم روند کاهشی به ” هسته سخت ” برخورد کرده است و لازم است تلاش ها بر محور دیگری متمرکز شود.
قانون عرضه و تقاضا
تجربه بشری ثابت کرده است؛ عرضه همواره تابعی از تقاضا است و تا زمانی که تقاضا برای خرید لاشه و زنده پرندگان مهاجر در کشور وجود دارد، شکار این مهمانان فصلی هم در کانون مهاجرتشان یعنی استان مازندران وجود خواهد داشت.
خیلی ها تا سه سال پیش بر این اعتقاد بودند که تعطیلی بازار پرنده فروشی فریدونکنار می تواند خط پایانی بر شکار پرندگان مهاجر در مازندران باشد. حتی از این بازار به عنوان بارانداز لاشه پرندگان شکار شده در استان های شمالی یاد می شد. واقعیت این است که بازار فریدونکنار علاوه بر این که چند بار به صورت موقت تعطیل شد، مکان اولیه اش نیز تغییر یافت و محدودیت های مختلفی هم بر آن اعمال شد، ولی این کار آن گونه که تصور می شد نتوانست به شکار پرندگان مهاجر پایان دهد.
همچنین در حالی که افزایش قیمت همواره به عنوان یکی از اهرم های کنترل تقاضا در هر بازاری کم و بیش عمل می کند، در بازار فروش لاشه و زنده پرندگان مهاجر اثرگذار نبوده است و سبب شده تا طرف عرضه که همان شکار بیشتر و بیشتر است، تقویت شود.
اگر این روزها سری به بازار رسمی فروش لاشه پرندگان مهاجر در فریدونکنار یا بازار غیررسمی در هر نقطه دیگر مازندران بزنید، متوجه می شوید که قیمت های نجومی لاشه بعضی پرندگان و افزایش دو تا سه برابر قیمت بقیه گونه ها در کنار هشدارهای مکرر دامپزشکی در باره احتمال آلودگی این پرندگان به آنفلوانزای حاد پرندگان هم رونق این بازارها را کم نکرده است. این داده ها ثابت می کند که یک جای کار در مسیر برخورد با شکار پرندگان می لنگد.
سرکشی و بررسی میدانی چند روزه خبرنگار ایرنا از بازار پرنده فروشی فریدونکنار به عنوان آشکارترین مکان حراج لاشه پرندگان زمستان گذران نشان می دهد که نه تنها از تعداد مشتریان و میزان عرضه روزانه در این بازار کم نشده، بلکه شاید رونق هم گرفته باشد.
یک سوزن به خود و …
فعالان بازار خرید و فروش لاشه و زنده پرندگان مهاجر در فریدونکنار و تعدادی از شکارچیانی که با یا بدون مجوز اقدام به شکار این پرندگان می کنند، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا علت اصلی تداوم شکار با وجود تبلیغات و برخوردهای قانونی را ” وجود تقاضا ” برای مصرف گوشت این پرندگان می دانند.
برخی از این افراد حتی مدعی شدند که در فهرست مشتریانشان افرادی را دارند که ساعت ها برایشان در باره تبعات شکار پرندگان مهاجر و دیگر مسایل زیست محیطی سخنرانی می کنند و سرآخر یکی دو لاشه پرنده هم خودشان با تخفیف می خرند و می روند.
یکی از این فروشندگان لاشه پرندگان مهاجر در بازار فریدونکنار که در عین حال شکارچی و صیاد این پرندگان هم است، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در باره چرایی فعالیت بازار پرنده فروشی با تغییر مکان ، گفت: تعطیلی بازار اگر چه ممکن است تاثیر اندکی در کاهش شکار داشته باشد، ولی آن گونه که برخی تصور می کنند سبب ریشه کنی این کار نمی شود.
وی که حاضر به افشای نامش نشد و گشت و گذار خبرنگار در بازار پرنده فروشی را هم برایش خطرساز توصیف کرد، توضیح داد: سابقه کارم در شکار و فروش پرندگان مهاجر بیش از ۱۰ سال است و قاطعانه می گویم که کمتر از ۱۰ درصد کارم به این بازار بستگی دارد و ۹۰ درصد دیگر را بدون وجود بازار انجام می دهد.
این شکارچی و فروشنده لاشه پرندگان گفت: بیشتر مشتریانم افراد ثابتی هستند که شماره تلفن از آنها دارم و آنها هم شماره تماسم را دارند و هر وقت که تقاضا داشته باشند به من اطلاع می دهند و من اگر لازم باشد برایشان ارسال می کنم و در واقع تا ۹۰ درصد فروشم به این شکل است و حتی به صورت سفارشی برای بعضی از مشتریانم شکار می کنم.
وی افزود: مشتری های قدیمی معمولا متقاضی های جدید را به ما معرفی می کنند و یا حتی برایشان سفارش می دهند و یک بار که محموله را برای مشتری جدید می برم، از آن پس دیگر به لیست مشتریانم اضافه می شود و این چرخه به همین صورت می چرخد.
این شکارچی و فروشنده در پاسخ به این پرسش خبرنگار ما که پس چرا مسئولان اقدام به تعطیلی و جا به جایی بازار پرنده فروشی کردند در حالی که چرخه شکار چندان ارتباطی با بازار ندارد، گفت: به نظر من بیشتر یک کار تبلیغاتی و تحت فشار افکار عمومی بود تا بگویند که کاری انجام دادند چون حتما خودشان هم می دانند که کار ما وابسته صد در صدی به بازار نیست.
وی با اظهار این که صید پرندگان مهاجر و پرنده فروشی شغل آبا و اجدادیش است، گفت که روزانه ۵۰ تا ۶۰ پرنده از گونه های مختلف می فروشد.
عجیب ترین نکته ای که این شکارچی و فروشنده لاشه پرنده به خبرنگار ایرنا گفت، ارائه فهرست کاملی از امکانات برای برپایی ضیافت با گوشت پرنده به مشتریانش بود، مشتریانی که به گفته نه تنها لاشه پرندگان را از او می خرند، بلکه دستور طبخش را هم می گیرند، در باره اثرگذاری درمانی گوشت پرندگان اطلاعات کسب می کنند و حتی ” به دم در خانه ما می آیند و چاشنی ضیافت را هم درخواست می کنند”.
البته در سالهای اخیر تبلیغ خواص دارویی و همچنین طبیعی بودن گوشت پرندگان مهاجر در کنار تبلیغات گسترده درباره بیماری زا و هورمونی بودن گوشت مرغ های پرورشی مشتریان بیشتری را برای بازار قاچاق فروش لاشه پرندگان فراهم کرد.
نکته جالب این که شکار و فروش لاشه پرندگان مهاجر در حالی ادامه دارد که بر اساس ماده ۲۵ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز ، شکار هر گونه پرنده مهاجر یا بومی و خرید و فروش زنده یا کشته آن ممنوع است.
در این قانون آمده است : هر کس بدون أخذ مجوز قانونی از سازمان حفاظت محیط زیست و عدم رعایت سایر ترتیبات پیش بینی شده در قوانین و مقررات به صدور حیوانات وحشی عادی، در معرض نابودی و کمیاب، انواع موجودات آبزی، پرندگان شکاری و غیرشکاری اعم از بومی یا مهاجر وحشی به طور زنده یا غیرزنده و نیز اجزای این حیوانات مبادرت کند، یا در حین صدور و خارج نمودن دستگیر شود، هر چند عمل او منجر به خروج موارد مذکور از کشور نشود، به مجازات قاچاق کالای ممنوع محکوم می گردد. تعیین مصادیق این حیوانات بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است.
به نظر می رسد جلوگیری از شکار و کشتار پرندگان مهاجر بدون نگاه به بازار تقاضا غیرممکن است، اما آیا دستگاههای متولی و دوستداران محیط زیست راهکاری برای اثرگذاری بر طرف تقاضا اندیشیده اند؟
این موضوع تاکنون از ابعاد مختلف مورد توجه رسانه ای قرار گرفت و مسئولان هم تدابیر گوناگونی از بستن بازار پرنده فروشی فریدونکنار گرفته تا ایجاد محدودیت برای شکار از طریق صدور مجوز و تعیین روش خاص برای شکار اندیشیده اند، ولی همه این تدابیر انتظاراتی را که افکار عمومی داشتند، برآورده نکرده است و گاهی چنین به نظر می رسد که همه این اقدامات تنها در حد نمایش بوده است.
این واقعیت زمانی که وارد بازار تغییر مکان یافته فروش پرندگان در شهر فریدونکنار می شوی، عریانتر از هر زمانی به رخ کشیده می شود و این پرسش را مطرح می کند که ” واقعا چرا شکار و فروش لاشه و زنده پرندگان مهاجر در مازندران تمامی ندارد؟”
تاکنون هیچ آمار و گزارش قابل استناد و رسمی در باره میزان شکار پرندگان مهاجر در مازندران منتشر نشده است و هر آنچه در رسانه ها وجود دارد تنها تخمین و برآورد خبرنگاران با توسل به مجموعه ای از شواهد و قراین است. همین برآوردها می گوید که سالانه حدود ۱.۵ میلیون بال پرنده زمستان گذران از ۱۵۰ گونه به مازندران می آیند. گفته می شود افزون بر ۳۰۰ هزار بال از این تعداد هر ساله زیر تیغ شکار غیر مجاز و مجاز قرار می گیرند.
مسئولان دستگاههای ذیربط مانند محیط زیست می گویند که طی سال های اخیر شکار پرندگان با تشکیل کمپین های مختلف ، ورود جدی رسانه ها و برخورد با خاطیان به کمتر از یک سوم قبل کاهش یافته است، ولی انتظاری که افکار عمومی دارد ظاهرا بیشتر از اینهاست.
به نظر می رسد با اقداماتی که طی سه سال گذشته در برخورد با شکار پرندگان مهاجر در مازندران انجام شده و کاهش قابل توجه آمار شکار، تداوم روند کاهشی به ” هسته سخت ” برخورد کرده است و لازم است تلاش ها بر محور دیگری متمرکز شود.
قانون عرضه و تقاضا
تجربه بشری ثابت کرده است؛ عرضه همواره تابعی از تقاضا است و تا زمانی که تقاضا برای خرید لاشه و زنده پرندگان مهاجر در کشور وجود دارد، شکار این مهمانان فصلی هم در کانون مهاجرتشان یعنی استان مازندران وجود خواهد داشت.
خیلی ها تا سه سال پیش بر این اعتقاد بودند که تعطیلی بازار پرنده فروشی فریدونکنار می تواند خط پایانی بر شکار پرندگان مهاجر در مازندران باشد. حتی از این بازار به عنوان بارانداز لاشه پرندگان شکار شده در استان های شمالی یاد می شد. واقعیت این است که بازار فریدونکنار علاوه بر این که چند بار به صورت موقت تعطیل شد، مکان اولیه اش نیز تغییر یافت و محدودیت های مختلفی هم بر آن اعمال شد، ولی این کار آن گونه که تصور می شد نتوانست به شکار پرندگان مهاجر پایان دهد.
همچنین در حالی که افزایش قیمت همواره به عنوان یکی از اهرم های کنترل تقاضا در هر بازاری کم و بیش عمل می کند، در بازار فروش لاشه و زنده پرندگان مهاجر اثرگذار نبوده است و سبب شده تا طرف عرضه که همان شکار بیشتر و بیشتر است، تقویت شود.
اگر این روزها سری به بازار رسمی فروش لاشه پرندگان مهاجر در فریدونکنار یا بازار غیررسمی در هر نقطه دیگر مازندران بزنید، متوجه می شوید که قیمت های نجومی لاشه بعضی پرندگان و افزایش دو تا سه برابر قیمت بقیه گونه ها در کنار هشدارهای مکرر دامپزشکی در باره احتمال آلودگی این پرندگان به آنفلوانزای حاد پرندگان هم رونق این بازارها را کم نکرده است. این داده ها ثابت می کند که یک جای کار در مسیر برخورد با شکار پرندگان می لنگد.
سرکشی و بررسی میدانی چند روزه خبرنگار ایرنا از بازار پرنده فروشی فریدونکنار به عنوان آشکارترین مکان حراج لاشه پرندگان زمستان گذران نشان می دهد که نه تنها از تعداد مشتریان و میزان عرضه روزانه در این بازار کم نشده، بلکه شاید رونق هم گرفته باشد.
یک سوزن به خود و …
فعالان بازار خرید و فروش لاشه و زنده پرندگان مهاجر در فریدونکنار و تعدادی از شکارچیانی که با یا بدون مجوز اقدام به شکار این پرندگان می کنند، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا علت اصلی تداوم شکار با وجود تبلیغات و برخوردهای قانونی را ” وجود تقاضا ” برای مصرف گوشت این پرندگان می دانند.
برخی از این افراد حتی مدعی شدند که در فهرست مشتریانشان افرادی را دارند که ساعت ها برایشان در باره تبعات شکار پرندگان مهاجر و دیگر مسایل زیست محیطی سخنرانی می کنند و سرآخر یکی دو لاشه پرنده هم خودشان با تخفیف می خرند و می روند.
یکی از این فروشندگان لاشه پرندگان مهاجر در بازار فریدونکنار که در عین حال شکارچی و صیاد این پرندگان هم است، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در باره چرایی فعالیت بازار پرنده فروشی با تغییر مکان ، گفت: تعطیلی بازار اگر چه ممکن است تاثیر اندکی در کاهش شکار داشته باشد، ولی آن گونه که برخی تصور می کنند سبب ریشه کنی این کار نمی شود.
وی که حاضر به افشای نامش نشد و گشت و گذار خبرنگار در بازار پرنده فروشی را هم برایش خطرساز توصیف کرد، توضیح داد: سابقه کارم در شکار و فروش پرندگان مهاجر بیش از ۱۰ سال است و قاطعانه می گویم که کمتر از ۱۰ درصد کارم به این بازار بستگی دارد و ۹۰ درصد دیگر را بدون وجود بازار انجام می دهد.
این شکارچی و فروشنده لاشه پرندگان گفت: بیشتر مشتریانم افراد ثابتی هستند که شماره تلفن از آنها دارم و آنها هم شماره تماسم را دارند و هر وقت که تقاضا داشته باشند به من اطلاع می دهند و من اگر لازم باشد برایشان ارسال می کنم و در واقع تا ۹۰ درصد فروشم به این شکل است و حتی به صورت سفارشی برای بعضی از مشتریانم شکار می کنم.
وی افزود: مشتری های قدیمی معمولا متقاضی های جدید را به ما معرفی می کنند و یا حتی برایشان سفارش می دهند و یک بار که محموله را برای مشتری جدید می برم، از آن پس دیگر به لیست مشتریانم اضافه می شود و این چرخه به همین صورت می چرخد.
این شکارچی و فروشنده در پاسخ به این پرسش خبرنگار ما که پس چرا مسئولان اقدام به تعطیلی و جا به جایی بازار پرنده فروشی کردند در حالی که چرخه شکار چندان ارتباطی با بازار ندارد، گفت: به نظر من بیشتر یک کار تبلیغاتی و تحت فشار افکار عمومی بود تا بگویند که کاری انجام دادند چون حتما خودشان هم می دانند که کار ما وابسته صد در صدی به بازار نیست.
وی با اظهار این که صید پرندگان مهاجر و پرنده فروشی شغل آبا و اجدادیش است، گفت که روزانه ۵۰ تا ۶۰ پرنده از گونه های مختلف می فروشد.
عجیب ترین نکته ای که این شکارچی و فروشنده لاشه پرنده به خبرنگار ایرنا گفت، ارائه فهرست کاملی از امکانات برای برپایی ضیافت با گوشت پرنده به مشتریانش بود، مشتریانی که به گفته نه تنها لاشه پرندگان را از او می خرند، بلکه دستور طبخش را هم می گیرند، در باره اثرگذاری درمانی گوشت پرندگان اطلاعات کسب می کنند و حتی ” به دم در خانه ما می آیند و چاشنی ضیافت را هم درخواست می کنند”.
البته در سالهای اخیر تبلیغ خواص دارویی و همچنین طبیعی بودن گوشت پرندگان مهاجر در کنار تبلیغات گسترده درباره بیماری زا و هورمونی بودن گوشت مرغ های پرورشی مشتریان بیشتری را برای بازار قاچاق فروش لاشه پرندگان فراهم کرد.
نکته جالب این که شکار و فروش لاشه پرندگان مهاجر در حالی ادامه دارد که بر اساس ماده ۲۵ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز ، شکار هر گونه پرنده مهاجر یا بومی و خرید و فروش زنده یا کشته آن ممنوع است.
در این قانون آمده است : هر کس بدون أخذ مجوز قانونی از سازمان حفاظت محیط زیست و عدم رعایت سایر ترتیبات پیش بینی شده در قوانین و مقررات به صدور حیوانات وحشی عادی، در معرض نابودی و کمیاب، انواع موجودات آبزی، پرندگان شکاری و غیرشکاری اعم از بومی یا مهاجر وحشی به طور زنده یا غیرزنده و نیز اجزای این حیوانات مبادرت کند، یا در حین صدور و خارج نمودن دستگیر شود، هر چند عمل او منجر به خروج موارد مذکور از کشور نشود، به مجازات قاچاق کالای ممنوع محکوم می گردد. تعیین مصادیق این حیوانات بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است.
به نظر می رسد جلوگیری از شکار و کشتار پرندگان مهاجر بدون نگاه به بازار تقاضا غیرممکن است، اما آیا دستگاههای متولی و دوستداران محیط زیست راهکاری برای اثرگذاری بر طرف تقاضا اندیشیده اند؟