پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهر مکه، واقع در منطقه حجاز، در شبه جزیره عربستان متولد شدند. زمان ولادت ایشان مقارن با دوران جاهلیت بود.
دوران جاهلیت
تقریباً از ۲۰۰ سال قبل از بعثت، تا زمان بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوران جاهلی میگویند؛ و منظور از جاهلیت انجام هر عمل خلاف و نادرست است که از روی جهل باشد. عرب صحرانشین به صورت جدی پایبند به دین خاصی نبوده و ظاهربین و مادی بوده است. اعراب شهرنشین هم معمولاً بتپرست بوده و بتهایی از سنگ و چوب و خرما را میپرستیدند، که گاهی در هنگام فقر همین بتها را آرد کرده و میخوردند. رسم دخترکشی در میان آنها امری عادی بوده و جنگ و نزاع میان قبایل به صورت یک سنت معمول درآمده بود. اعتقاد به ارواح در میان آنها رواج داشته و توهم و خرافات در زندگی آنها تأثیر گذاشته بود. ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، بت پرستی را برانداخت و زندگی عرب را که یکسره غرور و تعصب بود، جاهلیت خواند و محکوم کرد. آزادیهای بیحد آنها را با گسترش اخلاق و عفت محدود کرد و از آنها که همیشه با هم نزاع میکردند، مردمی متحد پدید آورد.
سرانجام پس از قرنها، انتظار عالم خلقت به سر آمد و بزرگ هدایتگر انسانها پا به عرصه و جود نهاد. برترین مخلوق خدا ظاهر شد، باران «رحمه للعالمین» باریدن گرفت، چشمه رافت و هدایت فیضان کرد و نور محمدى عالم ملک و ملکوت را منور نمود. در شهرى که شرافتش را از
و لادت او دریافت کرد، چشم به جهان گشود
«لا اقسم بهذا البلد ، و انت حل بهذا البلد:
اى پیامبر چون تو در این شهر هستى به این شهر قسم مى خورم.»
امام على(ع) در رابطه با مکان تولد پیامبر فرموده اند: «مولده بمکه
مکه این شهر امن خدا، زادگاه آخرین سفیر الهى بر خلایق گردید. شهرى که بواسطه دعاى ابراهیم محل امان و امن همه موجودات اعم از نبات و حیوان و انسان گردید:«و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد آمنا
تعبیر قرآن در آیات ابتداى سوره بلد نشان مى دهد که مکه به خاطر اقامت پیامبر در این شهر و تولدشان درآن، شرافت یافته و مورد قسم خداوند واقع گشته است.
ولادت رسول اکرم را در عام الفیل معادل سال ۵۷۰ میلادى گفته اند. روز ولادت ایشان ۱۷ ربیع الاول بود
امام على (ع) در خطبه اى میلاد پیامبر(ص) را اینگونه توصیف مى کنند:«کریما میلاده» پیامبرى که براى کرامت بخشیدن به انسانها مبعوث شده و غایت بعثت او انحصار در تتمیم مکارم اخلاقى دارد، میلاد او نیز همواره با کرامت و به دور از هر دنائت و پستى بوده است.
برنامه انبیاء تکریم انسانهاست. و چون دین اسلام اتم و اکمل ادیان است و پیامبر -اکرم انبیاء- براى تتمیم کرامتها پا به عرصه وجود نهاده است، لذا در عالم وجود، میلادى کریم تر از این میلاد رخ نداده است.
با میلاد پیامبر(ص) حوادث شگرف و تحولات عجیبى در زمین و آسمان پدید آمد. در روایتى از امام صادق(ع) نقل شده که ابلیس در آسمان هاى هفتگانه رفت و آمد مى کرد وقتى عیسى(ع) متولد شد ابلیس از سه آسمان محروم گردید، و در چهار آسمان دیگر آمد و شد داشت و با تولد پیامبر اکرم(ص) از رفت و آمد هفت آسمان محروم و ممنوع گردید و ستارگان آسمان، شیطان را از آسمان مى راندند.
حوادثى نیز در زمین رخ داد. از جمله آنها به لرزه درآمدن ایوان کسرى و فرو ریختن چهارده کنگره آن، خاموش شدن آتشکده فارس، خشک شدن دریاچه ساوه، سرنگون شدن بتها و اتفاقات دیگرى که در کتب تاریخ اسلام به تفصیل بیان شده است.
دوران کودکى تا بعثت پیامبر اکرم(ص)
ازآنجاییکه دوران کودکى، دوران شکل گیرى شخصیت، منش و خصوصیات اخلاقى و رفتارى هر فردى است،لذا کودک در این دوران نیاز به مراقبت ویژه و تربیت صحیح و سالم دارد.
انبیاء الهى نیز از این امر مستثنى نبوده و از آن جایى که اینان، بالاخص حضرت رسول اکرم(ص) در دستگاه خلقت براى اهداف بلندى خلقت یافته و قدم به عرصه وجود نهاده بودند، لذا تحت تربیت و مراقبت خاص الهى قرار داشته و توسط ملایکه و فرشتگان الهى مراقبت مى شدند. به این حقیقت در روایاتى تاکید شده است. امام محمد باقر(ع) در تفسیر آیه شریفه «الا من ارتضى من رسول فانه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصدا» فرموده اند:
خداوند براى پیامبرانش فرشتگانى را مى گماشت تا اعمالشان را احصاء کرده و رسالتشان را به آنها ابلاغ کنند و در رابطه با پیامبر اسلام(ص) نیز خداوند فرشته اى بلند مرتبه را از هنگام از شیر گرفته شدن پیامبر به بعد بر او متوکل کرد تا او را به سوى خوبیها و فضایل اخلاقى رهنمون ساخته و از بدیها و رذایل اخلاقى باز دارد و بارها اتفاق مى افتاد که فرشنه مذکور در زمان جوانى و قبل از رسیدن به مقام رسالت، او را با کلام «السلام علیک یا محمد یا رسول الله» خطاب مى کرد و حضرت مى پنداشت که این صدا از سنگ و زمین برمى خیزد، لذا تفحص و تامل مى کرد و چیزى نمى دید
على (ع) نیز در این باره فرموده اند:
لقد قرن الله به(ص) من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکه یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره …
هنگامى که از شیر گرفته شد خدا بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او فرمود تا اینکه راههاى بزرگوارى را پیمود و خویهاى نیکوى جهان را فراهم نمود.»
و از ائمه معصومین علیهم السلام در تفسیر آیه «و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدرى ما الکتاب و لا الایمان» روایت شده است که فرموده اند: این روحى که خداوند در این آیه از آن نام مى برد، مخلوقى بزرگتر از جبرئیل و میکائیل است که همراه پیامبر بوده و وى را راهنمایى نموده و راه صواب را نشانش مى داد و بعد از پیامبر نیز همراه ائمه معصومین بود.
و از آثار مراقبتهاى الهى این بود، که حضرت رسول از سنین آغازین حیاتش موحد بود و بدون محافظه کارى، دشمنى اش را با بتها اعلام مى نمود، از گوشت حیواناتى که در مقابل بتها و به نام بتها ذبح مى شد، تناول نمى کرد. مراقب رفتار و کردارش بود. هرگز با مردم مکه و بزمهاى شبانه و عیش و نوشهاى آنها میانه اى نداشت، مانند سایر کودکان به تفریح و لهو و لعب توجهى نمى نمود. آداب و رسوم خرافى که میان اعراب جاهلى و به خصوص مردم مکه و قریش معمول بود، او را رنجور مى ساخت. لذا از آنها کنار مى گرفت و روى به خارج شهر می نهاد و در افکار عمیقى فرو مى رفت.
و لذا حضرت امیرالمؤمنین(ع) پیامبر اکرم(ص) را اینگونه توصیف مى کند:،
خیر البریه طفلا و انجبها کهلا و اطهر المطهرین شیمه:
در کودکى شایسته ترین مخلوق و در سن کهولت نجیب ترین و کریمترین آنان بود، اخلاقش از همه پاکان، پاکتربود.» به هر ترتیب واضح است، براى کسى که جهت اتمام مکارم اخلاق مبعوث شده است، لازم است خودش در مکارم اخلاق یکه آفاق باشد و لذا پیامبر اسلام در محاسن اخلاقى یگانه دوران بود، به طورى که دشمنان نیز به کمالات و محسنات اخلاقى وى معترف بودند.
پیامبر گرامى اسلام(ص) در دوران قبل از رسالت، به صداقت و امانت و عقل و فطانت معروف و مشهور بود، او را به نام«محمد امین» مى خواندند، به صداقت و امانتش اعتماد فراوان داشتند، در بسیارى از کارها به عقل او اتکامى کردند.
آرى، تاریخ پرافتخار حیات پیامبر اکرم از کودکى تا بعثت، سراسر بر پاکى نفس و طهارت باطن، آراستگى ظاهر و عزت و کرامت حضرتش گواهى مى دهد
در روزی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنیا آمدند، گفتهاند که:
1- تمام بتها به رو، بر زمین افتادند.
2- ایوان کسری در آن شب به لرزه درآمد و چهارده کنگره آن ریخت.
3- دریاچه ساوه که سالها آن را میپرستیدند خشک شد.
4- در بیابان سماوه که سالها کسی در آن آب ندیده بود، آب جاری شد.
5- آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود، خاموش شد.
6- تختهای پادشاهان جهان سرنگون شد.
7- در همان شب، نوری از سرزمین حجاز تابید و تا مشرق ادامه پیدا کرد و …
نوبسنده: مصطفی خلیلی ازنی کارشناس ارشد علوم قرآنی
.