پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس ـ یادداشت| در ایام اخیر خبرهای از تصویب طرح ایجاد سه منطقه آزاد تجاری در استان مازندران به گوش میرسد، تجربه مناطق آزاد در سالهای گذشته بهخوبی مبیّن آثار سوء و مخرب بر پیکر نحیف و زخمخورده اقتصاد میهن مان بوده است.
در تجربههای گذشته این مناطق، همواره شاهد به وجود آمدن محملی برای گسترش واردات به داخل کشور و سوق دادن جامعه ایرانی به دامن مصرفزدگی بودهایم.
جامعهای که به تأکید همه کارشناسان و همچنین اشارات مکرر رهبر انقلاب چارهای جز اتکا به تولید داخل و گسترش صنایع و تولیدیهای کوچک و بزرگ ندارد. بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگران نیز بهخوبی به این موضوع اشاره دارد.
ایشان فرمودند: “ممنوعیت واردات یکی از زمینههای جهش تولید است، ما با واردات مخالف نیستیم، اما تأکید داریم محصولی که در کشور تولید میشود و یا امکان تولید دارد وارد نشود.”
مناطق آزاد که در آغاز با هدف رشد توان صادرات در کشور تأسیس شدند آیا اکنون کارنامه مثبتی از اثرگذاری در این حوزه دارند؟ آیا واقعاً دغدغه صادرات مسؤولان را به اخذ چنین تصمیمی واداشته است؟ صادرات نیاز به لوازم و زیرساختهایی دارد که با وجود آنها، این مهم به وقوع میپیوندد.
فرض میکنیم با ایجاد منطقه آزاد در ساحل دریای مازندران زمینه صادرات به کشورهای آسیای میانه و قفقاز و روسیه محقق شد، آیا بازاری برای این محصولات در آنجا ایجاد شده؟ آیا رایزنی اقتصادی قوی و پیگیری در این سالها آنجا فعالیت کرده است؟ پاسخ خیر است، اندیشه توسعه صادرات فقط و فقط در ایجاد منطقه آزاد خلاصهشده و هیچگاه مقوم این امر نبوده است بلکه درواقع محملی برای واردات کالاها به کشور شده است.
در کنار این مباحث و نقدهای ساختاری و فنی وارده به این مناطق در کشور نکته قابل توجه دیگر مدیریت این مناطق و بودجههای بیحساب تزریق شده برای اداره این مناطق است که این مناطق را تبدیل به حیاط خلوتی برای جریانهای قدرت در کشور کرده است.
فقط بودجه “جاری” و “سرمایهای” سازمان مناطق آزاد به ترتیب هزار و ۳۱۶ و ۴ هزار و ۴۵۰ میلیارد تومان است و مدیران آن در هر دو بخش وصول منابع و انجام مصارف، باسط الید هستند.
تنها بودجه جاری دبیرخانه شورای عالی آن (با افراد اندک) ۴۰/۵ میلیاردتومان است، این حجم از بودجه آن هم بدون نظارت درست تاکنون چه عایدی برای کشور داشته است؟ آیا جز این است که سازمان مناطق آزاد تبدیل به مهرهای برای جریانهای قدرت در جناحهای مختلف سیاسی برای تأمین منابع اقتصادی خود و تحکیم روابط با شبکههای ثروت در کشور شود؟ کافی است تغییر و تحولات مدیران این سازمان در دورههای مختلف سیاسی را مطالعه کنیم.
مسؤولانی که در این سالها بارها تعابیر متعددی چون “جهش تولید، رونق تولید” و “اتکا به دانش و ظرفیتهای داخلی” در کلام رهبر انقلاب را شنیده و تکرار کردهاند را چه میشود که برآیند تصمیمات و عملکردشان به رشد و تکثیر قارچ گونه و بیمبنای مناطق آزاد تجاری منتهی میشود؟
تجربه کدامیک از مناطق آزاد قبلی نمایانگر رشد صادرات و توسعه صنایع داخلی بوده که اینگونه تأکید بر تکرار این روند وجود دارد؟ آیا جز این است که تمام مناطق آزاد ما بستری برای ایجاد بازار پررونق کالاهای خارجی شده است؟ آیا به ملاحظات فرهنگی جامعهای که در معرض کالا و همینطور فرهنگ وارداتی قرارگرفته است اندیشیدهاید؟
آیا نفعی از این اتفاق به اهالی بومی این شهرها و منطقهها رسیده است؟ آیا ندیدید که این مناطق محل جلوهگری متمولان و فرزندانشان و بهانه ترکتازی سرمایهداری در جلوی دیدگان رنجکشیده محرومان شده است؟ محرومانی که زیر بار اثرات اقتصادی این مناطق بیشتر از گذشته قد خم میکنند و آثار جامعه غیرتولیدی و مصرفکننده را با تمام وجود در بیکاری و افزایش فقر و تورم از نزدیک میبینند و متحمل میشوند.
شاهد این کلام همین حادثه آتشسوزی کپرهای محرومان زهکلوت است که تا ویلاهای منطقه آزاد چابهار ۱۵ دقیقه بیشتر فاصله ندارند، حتی مدعایی مبنی بر تعمدی بودن این حادثه مطرح شده که تصور از بین بردن جلوههای تلخ و رنجآور فقر و نداری محرومان برای زیبا شدن چهره خوش رنگ و لعاب منطقه آزاد را دور از ذهن نمیکند.
حال سؤال اصلی این است که تأسیس بیرویه این مناطق به نفع مردم است یا تنها برای نفع دیگران؟دیگرانی چون واردکنندگان و جریانهای قدرت سیاسی تا تولیدکننگان خارجی!
بدون شک فعالان اجتماعی و نخبگان و دغدغهمندان حوزههای اقتصادی و استان مازندران بر آن خواهند بود که فریاد دادخواهی خود را در مقابل این تصمیم سیاستزده و نمایشی که آثار مخربی برای اقتصاد کشور عزیزمان و بهخصوص استان مازندران دارد سر دهند و از همه چهرهها و کنشگران و فعالان حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی استمداد همراهی دارند.
یادداشت: محسن شیریان
/۸۶۰۴۸/ج
پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس ـ یادداشت| در ایام اخیر خبرهای از تصویب طرح ایجاد سه منطقه آزاد تجاری در استان مازندران به گوش میرسد، تجربه مناطق آزاد در سالهای گذشته بهخوبی مبیّن آثار سوء و مخرب بر پیکر نحیف و زخمخورده اقتصاد میهن مان بوده است.
در تجربههای گذشته این مناطق، همواره شاهد به وجود آمدن محملی برای گسترش واردات به داخل کشور و سوق دادن جامعه ایرانی به دامن مصرفزدگی بودهایم.
جامعهای که به تأکید همه کارشناسان و همچنین اشارات مکرر رهبر انقلاب چارهای جز اتکا به تولید داخل و گسترش صنایع و تولیدیهای کوچک و بزرگ ندارد. بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگران نیز بهخوبی به این موضوع اشاره دارد.
ایشان فرمودند: “ممنوعیت واردات یکی از زمینههای جهش تولید است، ما با واردات مخالف نیستیم، اما تأکید داریم محصولی که در کشور تولید میشود و یا امکان تولید دارد وارد نشود.”
مناطق آزاد که در آغاز با هدف رشد توان صادرات در کشور تأسیس شدند آیا اکنون کارنامه مثبتی از اثرگذاری در این حوزه دارند؟ آیا واقعاً دغدغه صادرات مسؤولان را به اخذ چنین تصمیمی واداشته است؟ صادرات نیاز به لوازم و زیرساختهایی دارد که با وجود آنها، این مهم به وقوع میپیوندد.
فرض میکنیم با ایجاد منطقه آزاد در ساحل دریای مازندران زمینه صادرات به کشورهای آسیای میانه و قفقاز و روسیه محقق شد، آیا بازاری برای این محصولات در آنجا ایجاد شده؟ آیا رایزنی اقتصادی قوی و پیگیری در این سالها آنجا فعالیت کرده است؟ پاسخ خیر است، اندیشه توسعه صادرات فقط و فقط در ایجاد منطقه آزاد خلاصهشده و هیچگاه مقوم این امر نبوده است بلکه درواقع محملی برای واردات کالاها به کشور شده است.
در کنار این مباحث و نقدهای ساختاری و فنی وارده به این مناطق در کشور نکته قابل توجه دیگر مدیریت این مناطق و بودجههای بیحساب تزریق شده برای اداره این مناطق است که این مناطق را تبدیل به حیاط خلوتی برای جریانهای قدرت در کشور کرده است.
فقط بودجه “جاری” و “سرمایهای” سازمان مناطق آزاد به ترتیب هزار و ۳۱۶ و ۴ هزار و ۴۵۰ میلیارد تومان است و مدیران آن در هر دو بخش وصول منابع و انجام مصارف، باسط الید هستند.
تنها بودجه جاری دبیرخانه شورای عالی آن (با افراد اندک) ۴۰/۵ میلیاردتومان است، این حجم از بودجه آن هم بدون نظارت درست تاکنون چه عایدی برای کشور داشته است؟ آیا جز این است که سازمان مناطق آزاد تبدیل به مهرهای برای جریانهای قدرت در جناحهای مختلف سیاسی برای تأمین منابع اقتصادی خود و تحکیم روابط با شبکههای ثروت در کشور شود؟ کافی است تغییر و تحولات مدیران این سازمان در دورههای مختلف سیاسی را مطالعه کنیم.
مسؤولانی که در این سالها بارها تعابیر متعددی چون “جهش تولید، رونق تولید” و “اتکا به دانش و ظرفیتهای داخلی” در کلام رهبر انقلاب را شنیده و تکرار کردهاند را چه میشود که برآیند تصمیمات و عملکردشان به رشد و تکثیر قارچ گونه و بیمبنای مناطق آزاد تجاری منتهی میشود؟
تجربه کدامیک از مناطق آزاد قبلی نمایانگر رشد صادرات و توسعه صنایع داخلی بوده که اینگونه تأکید بر تکرار این روند وجود دارد؟ آیا جز این است که تمام مناطق آزاد ما بستری برای ایجاد بازار پررونق کالاهای خارجی شده است؟ آیا به ملاحظات فرهنگی جامعهای که در معرض کالا و همینطور فرهنگ وارداتی قرارگرفته است اندیشیدهاید؟
آیا نفعی از این اتفاق به اهالی بومی این شهرها و منطقهها رسیده است؟ آیا ندیدید که این مناطق محل جلوهگری متمولان و فرزندانشان و بهانه ترکتازی سرمایهداری در جلوی دیدگان رنجکشیده محرومان شده است؟ محرومانی که زیر بار اثرات اقتصادی این مناطق بیشتر از گذشته قد خم میکنند و آثار جامعه غیرتولیدی و مصرفکننده را با تمام وجود در بیکاری و افزایش فقر و تورم از نزدیک میبینند و متحمل میشوند.
شاهد این کلام همین حادثه آتشسوزی کپرهای محرومان زهکلوت است که تا ویلاهای منطقه آزاد چابهار ۱۵ دقیقه بیشتر فاصله ندارند، حتی مدعایی مبنی بر تعمدی بودن این حادثه مطرح شده که تصور از بین بردن جلوههای تلخ و رنجآور فقر و نداری محرومان برای زیبا شدن چهره خوش رنگ و لعاب منطقه آزاد را دور از ذهن نمیکند.
حال سؤال اصلی این است که تأسیس بیرویه این مناطق به نفع مردم است یا تنها برای نفع دیگران؟دیگرانی چون واردکنندگان و جریانهای قدرت سیاسی تا تولیدکننگان خارجی!
بدون شک فعالان اجتماعی و نخبگان و دغدغهمندان حوزههای اقتصادی و استان مازندران بر آن خواهند بود که فریاد دادخواهی خود را در مقابل این تصمیم سیاستزده و نمایشی که آثار مخربی برای اقتصاد کشور عزیزمان و بهخصوص استان مازندران دارد سر دهند و از همه چهرهها و کنشگران و فعالان حوزههای مختلف اجتماعی و فرهنگی استمداد همراهی دارند.
یادداشت: محسن شیریان
/۸۶۰۴۸/ج