در حاشیه نمایشگاه مطبوعات استان فرصتی دست داد تا با یکی از مدیران چهاردانگه ای که از کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ساری و میاندرود هم هست گفتگوی اختصاصی داشته باشیم.
نمایشگاه مطبوعات است کمتر شاهد حضور مردم هستیم از طرفی با پدیده به نام مدیرگریزی مواجهیم، مدیرانی که از غرفه بازدید میکنند فقط میخواهند عکسی به یادگار بگیرند از شما ممنونیم که حاضر شدید به پرسشهای ما پاسخ دهید.
خوشبختانه ما در زمره این مدیران نیستیم و همواره با روی باز به سوالات اهالی رسانه پاسخ میدهیم.
در مورد نمایشگاه به دلیل فاصلهی آن از شهر و زمان نامناسب آن و البته قطعی اینترنت شاهد برخی ناهماهنگی هستیم که انشاالله در آینده با کسب تجربه از این نمایشگاه شاهد حضور جمعیت بیشتری باشیم.
اما در خصوص مدیران باید بر این نکته تاکید کنم امروز مدیر پاسخگو در کشور کم است. مدیری که بیاید و بابت دوره مدیریت گذشته خودش شفاف با مردم حرف بزند. مدیری که در جمهوری اسلامی خدمت میکند نباید خودش را جدای از مردم بداند، اصلا فلسفه تشکیل نظام اسلامی ارتباط بیواسطه بین مردم و خدمتگزاران است.
جناب بابایی شما فرزند چهاردانگه هستید متعلق به همین منطقه هستید زباله هم یکی دوسال قبل از دوره مسوولیت شما در بخشداری راهش به منطقه باز شد
زباله در دوره پایانی دولت اصلاحات و زمانی که همین آقای حسینزادگان فرماندار ساری بودند برای مدت کوتاهی قرار شد در چهاردانگه تخلیه شود. آن زمان برادر خوبمان آقای ساداتی مسئولیت بخش را داشتند.
بنده در سال ۸۵ مسئولیت بخش را عهده دار شدم و در زمان ما صحبت یک ماه و یکسال نبود و قرار شد ۵ سال زباله را در چهاردانگه دپو کنند. معتقدم این مسئله به ناکارآمدی مجموعه دولت و مجلس برمیگردد و کل استانهای شمالی درگیر موضوع پسماند هستند.
مسئله مدیریت پسماند یکی از موضوعات مهم و بحث روز کشور است متاسفانه در زمان تدوین برنامه توسعه کشور فکر اساسی برای این مسئله نشد تا اینکه در برنامه پنجم طرح جامع پسماند تدوین و بر اساس آن اعتباراتی به آن تخصیص یافت. در دوره آقای طاهایی اعتبار خوبی در استان به زبالهسوز ساری تزریق شد. در سال ۸۹ تا ۹۰ رقمی حدود ۱۵ میلیارد تومان، بنده آن زمان مسئولیت سازمان همیاریها را داشتم.
مقرر شده بود در یک بازه زمانی ۵ ساله این نیروگاه زبالهسوز به بهرهبرداری برسید. حالا اینکه یک پروژه در این سطح مدیریت درستی صورت نگرفته به نظر میرسد مسئولیتی متوجه بخشدار نباشد. اما در مورد بخش دوم سوال شما اینکه ما چهاردانگهای ها کاری برای منطقه انجام ندادند بنده کاری به بقیه دوستان ندارم اینجا از خودم و کارهای که انجام دادم دفاع میکنم
در طول تاریخ چهاردانگه بیشترین اتفاقات مثبت بین سالهای ۸۵ تا ۸۷ صورت گرفت برای آن مثالهای فراوانی دارم. از ۴ کیلومتر آسفالت راه روستایی که به ۲۵۰ کیلومتر اضافه شد. محور لالا تا دوراهیبندبن، جاده چالو تا کیاسر. روکش آسفالت از دو راهی تلمادره تا اروست. ابتدای وناجم تا چورت، اسفالت ابتدای محور سادتمحله به طول ۱۸ کیلومتر. مرکز درمان بستر کیاسر در همین بازده زمانی تامین اعتبار و ساخته شد و درمانگاه از بیرون شهر به داخل شهر کیاسر منتقل شد.
توسعه شهر کیاسر با اعتباری بالغ بر یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان اعتبار و ساماندهی آبهایی زیر سطحی خیابانهای امام خمینی و گلزار شهدا. تاسیس ساختمان بخشداری و دادگاه کیاسر و ساخت ۸ مدرسه دبیرستان شبانهروزی در منطقه، تاسیس ۲۴ دهیاری در منطقه، توسعه و تجهیز پاسگاه بالادست و پایین دست منطقه همه در همین دوره دو ساله مسئولیت ما در بخشداری به بهرهبرداری رسید.
آقای بابایی از این فرصت برای بیان عملکردتان استفاده کردید سوال ما روشن بود پرسیدیم چرا اهالی چهاردانگه خصوصا افراد مسئول و تاثیرگذار نسبت به منطقه آنطور که انتظار میرود نقشآفرینی نمیکنند.
شما مدیران را جدای از مردم فرض میکنید مگر مردم چهاردانگه چه خدمتی به ما کردند؟! نخبگان منطقه از چه کسی حمایت کردند؟
در تمام دنیا اصلی داریم به نام دنیا بیع متقابل، بیع نهادهای مدنی منطقهای با نخبگان منطقهای باید وجود داشته باشد. نخبگان البته ضعفهای دارند اما در چهاردانگه این ضعف را من هم احساس کردم این نقد شما بجاست.
اما طرف دیگر ماجرا را هم ببینید. امروز بنده و امثال بنده آبروی خودمان را به کف خیابان آوردیم توقع همراهی داریم. ببینید پیامبر مکرم اسلام ابتدای رسالتش سراغ قوم و عشیره خود رفت پس این اصل را بپذیریم که ما نیاز به حمایت این مردم داریم همانطور که به درستی اشاره داشتید که این مردم هم از نخبگانشان توقع نقشآفرینی دارند.
امروز فضا و زیرساخت را باید در مشارکت همگانی ببینیم، توسعه سیاسی یکی از فاکتورهایی توسعه همهجانبه است.
امروز نوبت مردم چهاردانگه است که کمک کنند شما هم کمک کنید و شرط بگذارید. برای مثال آقای بابایی ما از شما حمایت میکنیم ولی در جایش از شما مطالباتی هم داریم. متاسفانه مطالبهگری در چهاردانگه کم است. من بخشدار منطقه بودم و به این ضعف در منطقه اذعان دارم.
مردم اگر هم مطالباتی هم دارند بعضا احساسی است و رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد. تاکید میکنم مطالبهگری کارشناسی کم است.
چالش مهم دیگری که در چهاردانگه وجود دارد فقر فرهنگی است. با مثالی سعی میکنم موضوع را شفافتر بیان کنم.
شما در بخشهای مختلف شاهد برگزاری یادوارههای برای زنده نگاهداشتن یاد و نام شهدا هستید، اما در چهاردانگه در مناطق مختلف آن جداگانه این مراسم برپا میشود این نشانه چیست؟
وفاق و همبستگی و مطالبهگری وجود ندارد یا اگر هست خیلی نسبت به جا های دیگر کمتر است. متاسفانه برای حمایت از نیروهای بومی دچار مشکلات جدی هستیم.
البته نکته دیگری هم هست شاید بشود این را به بلوغ سیاسی چهاردانگهایها ربط داد. وقتی کسانی از منطقه دارای توانایی هستند، خودشان محدود به جغرافیای چهارادانگه نمی دانند آنها خودشان را متعلق به کشور میدانند و سعی میکنند در سطوح ملی نقشآفرینی کنند.
برخی اما در همان سطح روستا میمانند و اگر به مدارج عالی سیاسی و علمی هم که برسند خودشان را مثلا رئیسجمهور همان روستا میدانند.
بنده علی بابایی کارنامی روزی با لباس کارگری وارد عرصه شدم، مدارج ترقی را یکییکی طی کردم و هماکنون در مقام مشاور وزیر خدمتگزار مردمم. سالها در سطوح مختلف استان مدیریت کردم. همواره سعی کردم صادقانه خدمت کنم، برخلاف عدهای که به بیعدالتی دامن زدند و به دنبال سوءاستفاده از موقعیت و جایگاه مدیریتی خویشبودند. این آفت، دامن خیلی از مدیران را گرفته اگر به اطرافیان و بستگان توجه نکنی مورد سوال قرار میگیری که چرا استفاده نکردی؟ و اگر هم جایی سفارش کسی را بکنی میشود همینی که میبینید! رانت و فساد و تبعیض!
حالا با این توضیح شاید چهاردانگهایها را آدمهای توسعهیافته قلمداد کنیم که از موقعیت مدیریتیشان کمتر برای منطقه هزینه میکنند.
اینکه مدیرکل باشی، با دولت ارتباط نزدیکی داشته باشی، منابع را در جایی هزینه کنی که شایسته نباشد، قطعا هدررفت منابع صورت میگیرد، من از این منظر هیچگاه به مدیریت نگاه نکردم و چهاردانگهایها از این بذل و بخشش ما برخوردار نبودند. ببینید مثلا در جای سدی احداث کردند که آب ندارد! هنر ما این نیست که منابع ملی را در جایی هزینه کنیم که نفعی به حال عموم ندارد.
جناب آقای بابایی رسانهها تا کجا میتوانند به شما نزدیک شوند و چه مقدار میتوانند از شما انتقاد کنند؟
من همواره طرف رسانههایی را میگیرم که نقد منصفانه دارند، من نوکر رسانهها هستم، انتقاد کنند ولی تخریب حسابش کمی فرق میکند.
همه اذعان دارند اگر رسانه منتقد وجود نداشته باشد کشور رنگ آبادانی به خودش نخواهد دید! امروز مرز بین انتقاد و تخریب را چه کسی میتواند تشخیص دهد ما معتقدم رسانه باید کارشناس و اهل فن باشد.
بله درست است. من ۲۵ سال سابقه مدیریتی دارم، اگر قرار است علی بابایی را نقد کنید باید با تجزیه و تحلیل آماری سطوح مختلف مدیریتش را بسنجید. دورهی مدیریت، شرح وظایف کمی و کاستیها همه باید مورد دقت نظر قرار بگیرد.
جناب آقای بابایی با این پاسخ شما ممکن است این شائبه به وجود بیاید چون قصد شرکت در انتخابات جاری را دارید اینطور حرف میزنید. شما در دوره مدیریتتان در استان با رسانهها چطور برخورد میکردید؟
خب این سوال را باید از رسانهایها بپرسید، من میتوانم ادعا کنم پاسخگوترین مدیر استان بودم. همواره لبخند بر لب با روی گشاده پاسخگوی خبرنگاران بودم.
یکی از همکاران شما که در همین نمایشگاه حضور دارند در طول دوره با نقد تحلیلی و آماری کمککار ما بودند و علیرغم آنهمه انتقاد هیچگاه موجبات رنجش ما را فراهم نکردند. ایشان امروز از دوستان ما هستند. فکر میکنم بخش عمدهای از مشکلات مدیریتی در کشور با نگاه تیزبین اهالی رسانه میتواند احصا و رفع شود. بر این اساس معتقدم باید جریان آزاد رسانهای شکل بگیرد تا مدیران در کنار خدماتی که ارائه میکنند مورد نقد هم قرار بگیرند.
خودتان سالها مدیر بودید چقدر مشکلات حال حاضر کشور را به مدیریت ربط میدهید؟
هر چه مشکل در کشور وجود دارد به بیتدبیری برمیگردد. البته من مردم را جدای از حاکمیت نمیدانم. اگر شما رسانهها مردم را از مدیران جدا بدانند قطعا جفای بزرگی کردهاید. ما همه از یک پیکر هستیم و امروز که مسوولیت نداریم نباید فکر کنیم باید یقه مدیران را بگیریم. این را به خودم میگویم در حالی که تا چند ماه پیش مسوولیت داشتم و حالا برای خدمت در عرصه دیگر وارد میدان شدم.
بنده روزی نماینده کارگران بودم زبانم بلبل بود، بعدها اتفاقا جایی مدیر شدم که خودم اولین منتقد این دستگاه بودم، تلاشم را کرد. ما امروز اگر به نمایندگان مجلس نقدی دارم باید فکر فردایی را هم بکنم که وارد صحن بهارستان میشوم. اینکه میگویم بعضی از این آقایان ضعیف کار کردند حتما با دلیل حرف میزنم، برای مثال انتقال آب دریا را در مجلس مصوب کردید یا به طرح احداث سد فینیسنک در همین مجلس رای دادید بعد میآیید اینطور سر و صدا میکنید.
در پایان حرفی دارید؟
مجددا تاکید میکنم مشکلات استان به ویژه بخش چهاردانگه در سایه انسجام و وحدت بین اقشار مختلف جامعه قابل حلوفصل است، موضوع زباله هم در چهاچوب قانون باید پیگیری شود. با توجه به شتابی که در این بخش صورت گرفته امیدواریم در زمانبندی تعیین شده به سرانجام برسد.