مقارن ظهر روز جمعه ۱۲ مهر ۱۳۹۸ بر اثر واژگونی یک دستگاه خودروی پراید در جاده تیلک به سه راهی جاده اصلی روستای بالاده، یک نفر از سرنشینان خودرو زخمی و کودک ۸ساله به نام سیدفرزاد ساداتی بالادهی، در این سانحه جان خود را از دست داد.
جان باخته این سانحه دلخراش دانش آموز کلاس دوم است که متاسفانه در دومین جمعه از مهرماه در جاده ی خاکی، غیر استاندارد و ناایمن منطقه چهاردانگه جان شیرین خود را از دست داد و دیگر برای همیشه نتوانست در کلاس درس حاضر شود.
گفتنی است؛ آسفالت جاده منتهی به محل وقوع این تصادف، از دارپشت کیاسر و دو راهی لالا، آغاز می شود و با گذر از جاده های پیچ در پیچ و رد کردن روستاهای متعدد در منطقه جنگلی به روستای آغوزگله می رسد و پایان آسفالت!
متاسفانه جاده دسترسی به حدود ۱۰روستای این منطقه که با احتساب فرعیات منتهی به روستاها به بیش از ۶۰ کیلومتر می باشد خاکی، نا ایمن و دارای پیچ های خطرناک است، ضمن اینکه در فصول پربارش سال(بهار و پاییز) خطر ریزش و سیلاب و روز های برفی زمستان و لغزندگی و انحراف خودرو و واژگونی، آن را غیر قابل دسترس تر و خطرناک تر می کند.
فرزاد در حال همراهی و کمک به بزرگتر های روستا جهت آماده سازی مکان یادواره شهدای منطفه دو سرشمار چهاردانگه ساری_ مردادماه۹۸_بالاده
به گزارش چهاردانگه نیوز، جاده های روستایی شوسه و خاکی در بخش چهاردانگه ساری از کمترین استاندارد مهندسی راهسازی برخوردار بوده و بدون زیرسازی های لازم و علائم هشداردهنده به ویژه در شب میباشند و تاکنون تصادفات فراوانی در این جاده ها بوقوع پیوسته و جان افرادی از دست رفته است.
در عین حال، جاده خاکی تیلک نیز یکی از جاده های پرخطر بوده و با گذشت ماهها از سیل اخیر، هنوز پل رودخانه تیلک بازسازی نشده است.
راقم معتقد است که اگر مسئولان محترم استانی و شهرستانی و بخش، بر لزوم ایجاد اقتصاد پر رونق، توسعه گردشگری، بومگردی در روستاها انهم در روستاهایی که در بخش های مرکز استان مازندران قرار دارد، تاکید دارند، یکی از ملزومات ضروری و دم دستی آن، دسترسی به راه مناسب و استاندارد است؛ صد البته که، این غایت تنها با نگاه عدالت محور و توجه به توسعه متوازن در همه بخش ها، به نتیجه می رسد، لذا می طلبد مدیران محترم متولی، وقعی به این منطقه بنهند و گوشه چشمی به دور دست ترین روستاهای منطقه،( تیلک، آتنی، بالاده، قلعه، پایین ده ،تیله بن، واوسر و .. )
در همسایگی “کومش” که دارای فرهنگ بومی غنی بوده و دلبستگی و دلدادگی مردم این روستاها به زادگاه و سرزمین نیاکان و زبان مادری آنها حکایت از اصالت مازندرانی آنان دارد، داشته باشند .
کمترین انتظار مردم منطقه این است که به پاس قدردانی و ارج نهادن به رشادت های فرزندان شهیدشان در ۸سال دفاع مقدس، امکاناتی نظیر جاده دسترسی مناسب، وجود مرکز درمانی با پزشک مستقر و …. را در منطقه داشته باشند .
متاسفانه این سانحه دلخراش باعث شد، فرزاد ۸ساله نتواند دومین آدینه مهرماه را به صبح شنبه برساند و در کلاس درس خود حاضر شود، درس بخواند و بزرگ شود و افتخار پدر و مادر!
سوال این است که این طفل معصوم به کدامین گناه از زندگی باز ماند و کارنامه زندگیش با یک تصادف در جاده ی ناایمن بسته شد؟!
فرزاد تنها فرزند خانواده بود و اکنون مادر ماند و با اتاقی که بوی تنها دلبندش را میدهد ، کتاب و دفترها و اسباب بازیها و تصاویر بی جان و ساکتش در قاب دل؛ آری اینها تنها یادگار باقیمانده برای یک مادر جوان و داغدیده می شود و جاده ای که برایش بوی مرگ میدهد و غارت! جاده ای که غارت کرد تمام هستی اش!!
اگر دادِ بیداد و مطالبه مردم منطقه به راه دسترسی مناسب را در این چند دهه اعضای شورای روستایی و آمد و شدها ی مسئولان به منطقه در زمان برگزاری یادواره های شهدا، به نتیجه نرساند، امیدواریم با شنیدن این حوادث ناگوار و جانسوز، خواب زده ها و خوابیده ها بیدار شوند و به فکر آبادانی همه ی بخش ها و نقاط دور و نزدیک استان بیفتند تا دیگر هیچ مادری در داغ از دست دادن فرزند دلبندش، جگرش نسوزد و تا ابد داغدار نگردد!
فائزه نصرتی بالادهی