پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس مازندران| محسن گرجی: این هفته با حکم وزیر ورزش و جوانان، پهلوانی ملیپوش و از فاتحان طلای مسابقات جهانی، بهجای حبیب حسینزادگان معرفی شد و به این شکل دست به تغییری زد که از مدتها قبل بسیاری از ورزشدوستان قابل پیشبینی بود.
ضمن قدردانی از مدیرکل سابق ورزش و جوانان که ۶ سال در این جایگاه حضور داشت و خدمت کرد، امیدوارم حضور جهان پهلوان حسن رنگرز در این سمت منشأ خدمات شایسته برای مازندران باشد.
گردش نخبگان و تغییر مدیران در نظامهای مردمسالار، امری لازم است و یک مدیر هر اندازه دلسوز باشد و با برنامه کرسی مسئولیت را قبول کرده باشد، در یک بازه زمانی ۴ تا ۶ ساله قطعاً فرصت و مجال دارد تا همه اندیشههای مدیریتی خود را اجرا کند و طرح و ایدههای خلاقانه خود را نیز در این زمان نسبتاً طولانی، به اجرا درآورد و قاعده چرخش نخبگانی حکم میکند جای خود را به مدیری دیگر و ترجیحاً جوان بدهد، امری که این هفته در ادارهکل ورزش و جوانان رقم خورد.
حسن رنگرز جوانمرد طلایی غرب استان است و انتصاب وی در نگاه اول بهدلیل دارا بودن چند ویژگی خاص، خرسندی در مردم استان از غرب تا شرق ایجاد کرد. این پهلوان محجوب، با مدالهای رنگارنگ خود از برنز تا نقره و طلا در رقابتهای جهانی، حس غرور و افتخار را به مردم میهن عزیز اسلامی بهویژه ساکنان خاک پهلوانپرور مازندران هدیه کرد و امروز نیز همه مردم بهویژه میانسالان که جنگندگی وی را در پخش مستقیم بازیهای جهانی بر روی تشک کشتی بهخاطر دارند و همچنین جوانان و فعالان ورزشی که همواره با مدیران جوان در ورزش، حس نزدیکی بهتری دارند، از این انتصاب خوشحالند و فردایی خوشایند را برای ورزش استان به انتظار نشستهاند.
با این حال به نظر میرسد چند نکته را به این جوانمرد محجوب مازندران که اکنون سکاندار ورزش و جوانان استان است، یادآور شوم:
۱. کرسی مدیریت و تشک کشتی بهرغم تفاوتهای زیاد، بسیار به هم شبیهند و یکی از شباهتهای کلیدی در این دو میدان این است که برای موفقیت باید “دغدغه” و “برنامه” داشت. از مدیرکل ورزش و جوانان توقع میرود با همان غیرت و دغدغهای که بر روی تشک کشتی میرفت و پشت حریفان را به خاک میزد تا مدال طلا را کسب کند، برای سر و سامان دادن به ورزش استان و حمایت از همه هیأتهای ورزشی و فرزندان غیور مازندرانی، با غیرت و با برنامه بیاید و در یک جمله همانگونه که در ورزش طلایی بود، در مدیریت نیز طلایی باشد!
۲. حسن رنگرز که سالها در ورزش کشور حضور دارد و مدتی نیز بهعنوان نایب رئیس شورای کشتی قاره آسیا خدمت کرد، بهتر از هر کسی از جایگاه دوم مازندران در ورزش قهرمانی آگاهی دارد، وی بهتر از برخی مدیران استانی میداند که دل همه ایرانیان و مدیران ارشد ورزش کشور به وجود شیران دلاور مازندران قُرص است اما چه اندازه به این برتری و بزرگی توجه میشود و چه میزان اعتبار برای توسعه و تحکیم زیرساختهای ورزشی مازندران اختصاص داده میشود تا شاهد پرورش نسلهای بعدی ورزشکاران حرفهای باشیم که مانند حسن رنگرز مایه عزت ملی ما باشند؟ آیا نباید به این حقیقت پایبند بود که هر تفاوتی، مصداق تبعیض نیست و تخصیص چنین اعتبارهایی و تمهید چنین زیرساختهایی در حقیقت سرمایهگذاری بر ورزش کشور است؟ بدون تردید رنگرز ورزش مازندران باید این مهم را در اولویت خویش قرار دهد.
۳. توجه ویژه به توزیع عادلانه امکانات و زیرساختهای ورزشی باید در اولویت برنامههای مدیرکل جدید ورزش و جوانان باشد. متأسفانه و برابر برخی ارزیابیهای غیررسمی به توسعه و گسترش زیرساختهای ورزشی در برخی مناطق در مقایسه با دیگر نواحی استان، کمتر توجه شده، این در حالی است که از نظر فراوانی ملیپوشها و همچنین توزیع جمعیتی این مناطق تفاوت فاحشی وجود ندارد.
در بحث توزیع عادلانه امکانات و اعتبارات اما نگاه عدالتآمیز به همه رشتههای ورزشی، یکی از مهمترین نکاتی است که مدیرکل جدید باید به آن توجه ویژه داشته باشد. اینکه همه ورزش استان در حمایتهای معنوی و مالی به یکی، دو و یا سه رشته خلاصه نشود، انتظاری است که باید در دوره مدیریتی رنگرز، به آن جامه عمل پوشانده شود.
۴. استان مازندران استعداد تیمداری در رشتههای مختلف در چند لیگ دسته یک و برتر کشوری را دارد اما همواره بنا به دلایل مالی و اعتباری به این رؤیای بزرگ نرسید و اگر چند صباحی وارد لیگ شد و قلب جوانان و ورزشدوستان از این حضور قوت گرفت، در ادامه راه و به دلایل مالی و مداخلات پشت پرده سیاسیون، این تیمها منحل شدند و جوانان استان ناچار به مناطق دیگر رفتند و در تأیید این ادعا حضور جوانان مازندرانی زیادی در لیگ استانهای مختلف مشغول بازی در سطح حرفهای هستند.
۵. یکی از آفات جدی ورزش مازندران، مداخله پنهان سیاسیون در این امر است که در نهایت دو هدف دارند؛ اول اهداف انتخاباتی و دوم اهداف مالی! بدون تردید سیاسیون قدرت لازم در لایههای پنهان دارند و اگر این قدرت را برای توسعه و تعالی ورزش استان بهکار بگیرند، حرفی نیست اما حضور این افراد در فواصل مختلف، مصیبتهای بسیاری را بر ورزش استان آوار کرد و در نهایت نیز ادارهکل ورزش و جوانان و هیأتهای ورزشی استان را عامل و مقصر تمام ناکامیها معرفی میکنند و از مدیرکل جدید این دستگاه توقع میرود در ابتدای راه خود، ریشههای این سنت غلط سیطره سیاسیون ناکارآمد را بخشکاند.
۶. نکته بعدی که از مدیرکل جدید ورزش و جوانان مازندران توقع دارم این است که اعتقاد داشته باشد، استعدادهای ورزشی استان مازندران محدود به کلانشهرها نیست و موارد بسیاری از ستارگان ورزشی در حد ملیپوش داشتیم که از مناطق محروم چه رنجها کشیدند تا به جایگاهی رسیدند که پرچم جمهوری اسلامی را در میدانهای جهانی به اهتزاز در آوردند. توجه ویژه به مناطقی که متأسفانه علیرغم استعدادهای فراوان کمتر مورد توجه قرار گرفته، از جمله شهرستان سوادکوه داشته باشد که استعدادهای ورزشی این منطقه بهدلیل کمبود امکانات و زیرساختها، موفق نشدند به جایگاههایی که استحقاق آن را داشتهاند، برسند و این نشان میدهد توزیع عادلانه امکانات و خدمات برای ورزش در این استان یکی از اولویتهای اصلی است.
۷. بر کسی پوشیده نیست که هر میزان در ورزش و برای جوانان سرمایهگذاری انجام شود، به همان میزان در کاهش آسیبهای اجتماعی موفق میشویم. ضمن اینکه از نظر روحی و جسمی نیز جامعهای سالم ساختیم و توجه به تیمهای مطرح ورزشی از جمله نساجی مازندران که مورد علاقه وافر جمعیت چند میلیونی مردم شمال کشور است، یکی از مصادیق این رفتار هوشمندانه است که حتی با زندگی بسیاری از جوانان استان درآمیخته و با موفقیتهایش شاد و با ناکامیها غمگین میشوند.
توقع از مدیرکل جدید ورزش و جوانان، استفاده از همه امکانات و حمایت همهجانبه از تیم فوتبال نساجی بهعنوان محبوب قلب جوانان مازندران و محل اجتماع نوجوانان و جوانان فوتبالی مستعد است که خوشبختانه در اولین اقدام شاهد حضور وی در ورزشگاه شهید وطنی و نظارت بر روند بازسازی آن بودیم.
۸. در آخرین نکته از حسن رنگرز می خواهیم سهم جوانان را از این دستگاه اجرایی تعیین کند و این سهم را به جوانان بازگرداند. در کمال تأسف ادارهکل ورزش و جوانان مازندران در دوره مدیران گذشته، هیچ برنامه مشخصی برای جوانان نداشت و علیرغم تلاشهای معاونت جوانان این ادارهکل، بهدلیل فقدان ساختار حمایتی، در عمل، طرح، برنامه کاربردی و عملیاتی بومی برای جوانان دیده نمیشد.
البته ما نیز واقفیم که این مشکل در ساختار وزارت ورزش و جوانان وجود دارد اما این انتظار را نیز حق جوانان میدانیم که در استان مازندران با این همه استعداد و امکانات طبیعی، برای استفاده جوانان از این ظرفیتها نیز طرح و تدبیری صورت گیرد تا با پیوستهای بومی و ابتکاری نقش این بخش از عنوان مجموعه عریض و طویل برجستهتر شود. در پایان برای این مدیر جوان موفقیت آرزو داریم.
انتهای پیام/۳۱۴۱/ج