در ارتفاعات الیت، جنگل میسوزد و افرادی برای نجاتش میجنگند. آتش آدمها را دور میزند، سنگها از حرارت میترکند، درختانِ شعلهور از ریشه کنده میشوند و پایین میغلتند. آنان ساعتها در نقطهکور آنتن دهی در سرمای شب تلاش میکنند تا آتشی را خاموش کنند که معلوم نیست چگونه به پا شده است؟
به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از ایسنا، به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از ایسنا، ارتفاعات چالوس در محدوده روستای اِلیِت از مناطق صعبالعبور و جنگلی ناحیه شمالی است و یکی از عرصههای حساس جنگلهای هیرکانی به شمار میآید؛ بخشی از میراث جهانی یونسکو که به عنوان قدیمیترین جنگلهای جهان شناخته میشود.
این منطقه از ۱۱ آبان تاکنون درگیر آتشسوزی گسترده شده است؛ حریقی که با همکاری محیطبانان، جنگلبانان، نیروهای مردمی و گروههای کوهنوردی طی روزهای گذشته چندین بار مهار یا تا حدی فروکش کرده اما با وزش بادهای شدید دوباره اوج گرفته و گسترش یافته است. با تداوم آتشسوزی، ۲۷ آبان، حیدریان ـ مدیرکل حوزه ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور ـ طی حکمی از سوی رضا افلاطونی – رییس سازمان منابع طبیعی- به عنوان فرمانده عملیات اطفای حریق در این منطقه منصوب شد.
در دو روز گذشته پس از پیگیریهای مکرر، درخواست اعزام بالگرد برای اطفای هوایی سرانجام با موافقت سازمانهای مسئول روبهرو شد و بالگردها به منطقه اعزام شدند اما به دلیل شرایط جوی نامساعد و باد شدید، امکان اجرای مؤثر عملیات هوایی فراهم نشد و شعلهها همچنان فعال ماندند.
اگرچه بارشهای شب گذشته موجب فروکش کردن بخشی از آتش شد اما اطفای کامل محقق نشد. با این حال، امروز با مساعد شدن شرایط آبوهوایی، دو فروند بالگرد چندین نوبت عملیات برداشت آب از دریاچه «وَلَشت» و اطفای هوایی حریق را انجام دادند. عملیاتی سخت و طاقت فرسا برای خاموش کردن آتش ادامه داشت؛ عملیاتی که از زمان همکاری برای اطفای حریق آبا پیشرفت قابل توجهی روبرو شد.
لاشه برگ و سرشاخه های خشک؛ گسترش آتش در شیب ۸۰ درصدی میان دره و صخرهها
در دل این عملیات دشوار، روایت محیطبانان، تصویری دیگر از آنچه در کوهستان میگذرد، ارائه میکند. حسن شمس یکی از محیط بانانی است که در روزهای گذشته بیوقفه در منطقه حضور داشته است.
او در گفتوگو با ایسنا درباره آتشسوزی منطقه جنگلی الیت می گوید: آتشسوزی در منطقه حفاظتشده چهارباغ، محدوده روستای الیت اتفاق افتاده است. اینجا جنگل بلوط است. عدم بهرهبرداری باعث شده پای درختها ۲۰ تا ۳۰ سانت لاشهبرگ خشک جمع شود. وجود سرشاخههای خشک هم مزید بر علت شد.
وی ادامه می دهد: آتشسوزی در روزهای اول حدود یک هکتار بود که با ایجاد آتشبر و کانالکشی مهار شد اما روزهای گذشته با وزش باد، لاشه برگهای خشک با باد جابهجا شدند و آتش را به مسیرهای دیگری انداختند. حالا آتش از ناحیه جنگلی به مراتع هم سرایت کرده است.
این محیط بان ادامه میدهد: پاییندست ناحیهای که دچار آتشسوزی شده زیستگاه فصلی شوکا و مرال و بالا دست زیستگاه کل و بز است.
شمس به مشکل دیگری اشاره میکند و میگوید: ضلع شرقی این جنگل منطقهای به نام حسن سراست. درختان این محدوده انبوه است و اگر آتش به این ناحیه سرایت کند، شرایط بسیار سخت میشود. به بالادست این منطقه داوه گردن گفته میشود. داوه به معنی دره است. ضلع جنوبی آن چند روستا وجود دارد که همه آنها مشجر است. اگر آتش سوزی از گردنه عبور کند، به این محدوده می رسد.در این شرایط امید ما به باران است.
این محیطبان از سختی مسیر هم میگوید: برای خاموش کردن آتش ساعت پنج صبح راه میافتادیم و ساعت ۱۱ به محل آتش میرسیدیم؛ پنج تا شش ساعت پیادهروی در ناحیه که شیب آن به ۸۰ درصد میرسد. بعد مسافت نیرو را تحلیل میبرد بنابراین مجبور بودیم شب بمانیم. برای همین علاوه بر ادوات، آذوقه هم با خودمان میبردیم.
آنتن نبود. فقط داد میزدیم شاید یکی صدای ما را بشنود. منطقه نقطه کور است. آب هم نبود. باید یکساعتونیم میرفتیم پایین، آب برمیداشتیم و برمیگشتیم بالا تا آتش را خاموش کنیم. حالا امیدمان به کمکهایی است که در روزهای اخیر اضافه شده است و امیدواریم باران ببارد.
او درباره کمکهای اخیر میگوید: بالگردها که آمدند، هم لوله آب بردند، هم نیرو جابهجا کردند. هلالاحمر هم سه روزه چادر و امکانات آورده است. استقرار نیرو بهتر شده است و مسئولان هم در محل حاضر شدند. امروز با توجه به وجود بالگردها قویتر عمل شد. همه آمده بودند و فعالیت خیلی خوب بود. دست مسئولانی که هماهنگ کردند درد نکند اما ای کاش زودتر اینطور میشد.
وقتی آتش میدوید و سنگها از گرما میترکیدند
شمس با توصیفی از لحظات هولناک میگوید: شیب این محدوده ۸۰ درصد است و فقط از جبهه بالادست، سمت جنوب، میشد برای خاموش کردن حریق رفت. گرمای آتش بهحدی بود که سنگها از شدت حرارت میترکیدند و پرتاب میشدند، درختان میسوختند، از ریشه میافتادند و به پایین میغلتیدند. اگر کسی سقوط میکرد، مستقیم به ته دره میرفت؛ تمام این ناحیه صخرهایست. صحنه فجیعی بود. ما فقط آتش را میدیدیم که میدوید سمت بالا و باد هم کمکش میکرد.
شمس از لحظهای میگوید که نزدیک بود یکی از همکارانش جانش را از دست بدهد: صحنههای دردناکی دیدیم. جدا از خستگی جسمی، روحمان خسته شد. یکی از بچهها روی برگ خشک پا گذاشت، زیر برگ سنگ بود و سر خورد. فکر کردیم رفت ته دره… . خدا رحم کرد که یک درخت سر راهش بود و آن را گرفت. خدا کمک کرد که تلفاتی نداشتیم اما مشکلات بسیاری را لمس کردیم.
شب برفی در دراکین
او یکی از سختترین شبها را چنین روایت میکند: دو شب قبل به محلی به اسم دراکین رفتیم؛ دراکین یعنی پای دره. شب را در چادر هلالاحمر ماندیم و در بالادست برف میبارید. داخل چادر زانو بغل کرده نشسته بودیم، فقط منتظر صبح بودیم تا بتوانیم جایی رو ببینیم و کاری انجام بدیم. برف بالا، در ارتفاع ۴۰۰۰ متر مینشست ولی آتش تقریبا در کمرکش، حدود ۳۵۰۰ متر بود. برف آن بالا مینشست اما آتش پایینتر همچنان فعال بود.
او به مشکلات ارتباطی و کمبود آب اشاره میکند و میگوید: آنتن نبود. فقط داد میزدیم شاید یکی صدای ما را بشنود. منطقه نقطه کور است. آب هم نبود. باید یکساعتونیم میرفتیم پایین، آب برمیداشتیم و برمیگشتیم بالا تا آتش را خاموش کنیم. حالا امیدمان به کمکهایی است که در روزهای اخیر اضافه شده است و امیدواریم باران ببارد.
ارتفاعات الیت بخشی از جنگلهای کهن هیرکانی این روزها با آتشی میسوزد که هر وزش باد میتواند آن را به اطراف برساند. در دل این شعلهها اما روایت محیطبانانی مانند حسن شمس، از شبهای برفی، مسیرهای صعبالعبور، سقوطها، بیخوابیها و فریادهایی که در نقطهکور آنتن گم میشود، نشان میدهد که مهار این آتش تنها کار «نیروی انسانی» نیست و کاش از روزهای اول همه پای کار بودند و بالگردها کمی زودتر به منطقهای این چنین صعبالعبور فرستاده میشد.
اوقات شرعی کیاسر
















