پایگاه خبری چهاردانگه: مازندرانی ها یکی از اقوام کهن ایران زمین محسوب می شوند که در تاریخ این مرز و بوم، سابقه طولانی تاریخی دارند.
آئین، سنت و رسوم از این رو در این دیار، قدمت بسیار دارد هر چند با ورود تکنولوژی های پیشرفته و مدرن، هنوز نَفََََس های به شماره افتاده خود را حفظ کرده اند اما با سو کم فروغ به حیات خود ادامه می دهند.
هویت ملت ها با توجه به اینکه از آئین های کهن، سرچشمه می گیرند و با این هویت، کشورها در سطح جهانی و در برابر یکدیگر عرض اندام می کنند اما متاسفانه با کم توجهی روبرو هستند.
مازندران از این قاعده مستثنی نیست هر چند که امروزه عنایتی به آنها شده است اما به اهتمام بیشتر نیازمند است تا بتواند نه تنها هویت خود را حفظ سازد بلکه به آیندگان با مصونیت کامل، منتقل سازد.
ماه های مختلف سال در دیار علویان، آداب و رسوم مختلف دارند که این موارد در بعضی مناسبت ها، جلوه بیشتری می یابد و ماه مبارک رمضان از این قاعده مستثنی نیست.
سحرخوانی با توجه به نبود وسایل ارتباط جمعی نظیر رادیو و تلویزیون در مازندران، رونق بسیار به ویژه در مناطق کوهستانی و ییلاقی داشت و هنوز هم نَفَس های به شماره افتاده آن در کوچه پس کوچه های این دیار، به گوش می رسد.
سحرخوان ها در ساعاتی مانده به اذان صبح در کوچه های محل، قدم می زدند و با روشن نبودن چراغ خانه، بر در آن می کوبیدند و ساکنین منزل را برای سحرخوردن از خواب، بیدار می کردند.
زمزمه های سحرخوانان نیز خالی از لطف نبود که بیانگر سابقه هنر دیرینه در مازندران دارد و نجواهای آنها با گوش های مردمان این دیار، غریب نیست.
سحرخوانی نسل به نسل، گشته و اکنون با فروغ بسیار کم هنوز ادامه دارد که می طلبد به این سنت دیرینه توجه ویژه صورت گیرد تا همچون سندی پرافتخار به آیندگان، منتقل شود.
دادن پاداش و هدیه به فرزندانی که اولین ماه روزه گرفتن آنها است همان «روزه سری» هنوز هم در مازندران، وجود دارد که معمولا از سوی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به نوه ها، اهداء می شود.
بی شک این هدیه ها هر چند نیز کوچک و از لحاظ ارزش پولی، اندک هستند اما به جرات می توان گفت که اثری ماندگار و ارزشمند در نوگل های این سرزمین دارد و موجب تداوم روزه داری آنها در آینده می شود.
با اینکه همیشه داد از تهاجم فرهنگی دشمنان به گوش می آید اما به راستی تا چه اندازه به داشته های غنی خود، فکر کرده ایم و خود را سرشار از فرهنگ باشکوه ایران زمین نموده ایم.
هر چند که این امر به همت مسئولان و مردم به صورت توامان، نیازمند است اما نباید حسرت روزی را بخوریم و به شعر مولانا که
سال ها، دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
با حسرت برسیم و از امروز به فکر باشیم که فردا، دیر است./شبستان
یادداشت: معصومه علیزاده
قدیما چقدر خوب بود نه؟ هروز داریم میگیم یادش بخیر و در حسرت ان روزها انگشت می گزیم