پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

روایت شاهد مازندرانی از حادثه تروریستی کرمان+ عکس و فیلم

0

خبرگزاری فارس مازندران ـ زری طاهری پرکوهی| ۱۳ دی ماه بعد از گذشت چهار سال بهانه‌ای شد تا جوانان مکتب حاج قاسم دل‌شان هوایی مزار سردار شود، موکب شهید بلباسی از مازندران برنامه استقرارش را برای حضور در کرمان در مزار شهید سلیمانی از دهم تا چهاردم دی ماه چیده بود.

ازدحام حضور زائران حرم شهید سردار حاج قاسم سلیمانی یک طرف، سلفی‌های عاشقانه کودکان، نوجوانان و جوانان از طرف دیگر، حال و هوای مزار حاج قاسم را اربعینی کرده بود.

تمثال شهدای مدافع حرم مازندران در کرمان در مسیر گلزار شهدا

حمیدرضا احمدی اتویی ۳۴ ساله اهل سوادکوه عکاس و از خادمان موکب شهید بلباسی مازندران به عنوان یکی از شاهدان برای‌مان از حادثه تروریستی کرمان را روایت می‌کند.

موکب شهید بلباسی در کرمان

در گلزار شهدای گمنام مشغول عکاسی در همان حوالی بودم که حدود ساعت ۳ بعدازظهر ۱۳ دی ماه انفجار مهیبی در ۴۰ متری موکب رخ داد، به محض شنیدن صدای انفجار خودمان را به مجروحان رساندیم‌.

حضور خانواده‌ها به همراه کودکان 

نمی‌دانستم بالای سر کدام یک از مجروحان بروم، همین‌قدر بگویم که بچه‌ها مظلومانه شهید شدند، کودکان، زنان در روز مادر، مادران زیادی به شهادت رسیدند؛ فرزندان‌شان بالای سرشان بودند صدای‌شان می‌کردند، خوش به سعادت‌شان که در روز مادر و سالروز شهادت حاج قاسم در جوار مرقد ایشان به شهادت رسیدند، بدا به حال ما که جا ماندیم.

چند روزی افتخار خادمی داشتیم همه چیز خوب بود تا اینکه این حادثه رخ داد؛ اولش گفتند کپسول گاز ترکیده اما حادثه تروریستی بود و مردم از ناحیه سر مورد اصابت ترکش‌ها قرار گرفته بودند، ماموران امنیتی حاضران را به سمت جنگلی که در اطراف گلزار وجود دارد هدایت کردند؛ عده‌ای قصد خروج از گلزار را داشتند که ۲۰ دقیقه بعد انفجار دوم صورت گرفت که به دلیل تجمع تلفات بیشتری داشت.

محل حادثه تروریستی کرمان

بعد از این حادثه موکب‌ها با صلابت هر چه بیشتر به فعالیت خود ادامه دادند و حاضر به ترک مکان نشدند شب مراسم شام غریبان این شهدا برگزار شد.

و اما من وقتی در تلویزیون غزه و عکاسانی که در آن لحظات حضور داشتند و صحنه‌هایی از شهادت و شهدا را ثبت می‌کردند می‌دیدم در دل می‌گفتم: “کاش من آنجا بودم و از شهدا عکاسی می‌کردم” اما دیروز فهمیدم که عکاسی از شهدا کار هر کسی نیست.

عکاسی از شهدا شجاعت می‌خواهد، زیبا دیدن می‌خواهد، چشمانی پاک می‌خواهد، لرزش دستانت را نمی‌دانی چه کنی، تمام قواعد عکاسی با عشق عجین می‌شود حسرت پرواز شهید و آرام خوابیدنش می‌سوزاند.

در حال عکس گرفتن صداهایی می‌شنوی جگرسوز، خودم شنیدم مادری می‌گفت؛ پسرم پاشو امروز روز مادره بهم تبریک بگو.. مادری دنبال بچه‌اش می‌گشت، خلاصه اینکه عکاسی از شهدا فرق می‌کند.

پایان پیام/۸۶۰۴۸/م


لینک منبع اصلی مطلب

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.