رفتارشناسی در سیره نبوی کلیدواژهای پُرکاربرد
سیدمعصوم باقرپور دکترای علوم و معارف نهجالبلاغه درخصوص اخلاقمداری پیامبر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در مازندران، اظهار کرد: پیامبر اسلام مظهر اخلاقمداری هستند؛ بهطوریکه مرام و منش اخلاقی پیامبر، مصداق تمام اخلاق و زیباییهای رفتاری و مظهر رحمت و عطوفت برای مردم بوده است.
وی با بیان اینکه درواقع رفتارشناسی در سیره نبوی کلیدواژهای است که امروزه در بسیاری از مناسبات اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و مدیریتی کاربرد مستقیم دارد، افزود: ای بسا این مولفههای اخلاقی نظیر رافت، اخلاق و خوشخلقی بامردم و اساسا نسبت به همدیگر باید در لایههای اجتماعی تبلورپیداکند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: به تعبیر قرآن کریم در سوره آل عمران،(فبما رحمه من الله لنت لهم ولوکنت فظا غلیظ القلب لانفظوا من حولک..) ناظر بر یک جاذبه تمام عیار اخلاقی است که تعامل با بشریت و نه فقط انسانیت و حتی بدخواهان مبتنی برمحبت، کرامت و عطوفت بوده است.
باقرپور اضافه کرد: ازجمله آداب فردی و اجتماعی پیامبر این بود بدی را با بدی جواب نمیداد، نگاههای خود را میان اصحاب بهطور مساوی تقسیم میکرد،کسی را بخاطر فقرش تحقیر و بخاطر قدرتش تکریم نمیکرد، نصیحتش جدی بود و غضبش برای رضای خدا بود، اهل جدال با دیگران نبود و کسی را از خود ناامید نمیکرد، هرگاه ظلمی براو وارد میشد، انتقام شخصی نمیگرفت، مگر جایی که هتک حرمت خدا میشد وخشم سراپای وجودش را دربرمیگرفت.
وی تصریح کرد: پیامبر اکرم در عیوب مردم تجسس نمیکرد؛ درحقیقت با این مولفههای اخلاقی جامعه را دگرکون کرد و رمزموفقیت ایشان تالیف قلوب بود و رسالت ماموریت ایشان این بود که مردم را به لحاظ اخلاقی رشد دهد.
این دکترای علوم و معارف نهجالبلاغه با بیان اینکه سیره اخلاقی پیامبر این بود که از هرگونه تکلفی مبرا بود، اظهار کرد: درسخن گفتن، راه رفتن و پوشش، نشست وبرخواست، مانندپادشاهان عمل نمیکرد و مثل آنان کر وفر نداشت باسادگی و بیتکلفی خود همه را جذب میکرد و اینها پیامبر را به اوج عزت رساند.
باقرپور ادامه داد: البته عاملی که باعث میشود انسان در زندگی عزیز شود و به مقام عزت برسد، خیرخواهی از دیگران و دلسوزی است و باعث شد که پیامبر در قلب دیگران نفوذ کند.
وی در بحث مبانی سیره مدیریتی پیامبر، اظهار کرد: اولین موضوع شرح صدر است فردی که سعه وجودی دارد ناملایمات بر او چیره نمیشود و در رفتار با جاهلان سلم و صبوری پیشه میکند وکسی را سرزنش نمیکرد و خطاهای دیگران را با گذشت تحمل میکرد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: موضوع دوم بحث شایسته سالاری است که پیامبر معیار انتخاب نیروها را براساس شایستگی و لیاقت میدانست ودبه هیچ عنوان بر پایه دوستی، گروه، طایفه و سایر انتصاب نمیکرد و همواره باتکیه بر شاخصهای اخلاقی، تخصص، تجربه، توانمندی، پاک دستی، پیشینه خانوادگی، ایمان، امانتداری مدیران رابرمیگزید؛ چراکه معتقد بود چنانچه ناشایستگان بر مصدر امور قرارگیرند، خیر و برکت را میبرند، پیوندهای مردمان رامیگسلند، بیتالمال را حیف ومیل میکنند و گروهی را بر گروهی به ناحق مقدم میدارند و سیره و سنت مرا به تعطیلی میکشانند.
باقرپور با تاکید بر اینکه رعایت اهلیت در انتخاب افراد و معیار شایسته سنجی در مدیریت ازمنظر نبوی، بسیارمهم بوده و امروزه از وظایف حساس در این برهه است، خاطرنشان کرد: بایدقوی ترین افراد در منصب اداره امور مردم از نگاه حضرت، انتخاب شوند که مدبرترین، شجاع ترین و تواناترین و نیز عالمترین افراد در مسائل دین باشند؛ یعنی در هرکاری باید اداره آن کار به فردی قوی و عالم در آن کار سپرده شود که باقوت وعلم و اهلیت فراهم شود.
وی ادامه داد: البته قوت زمینههایی رادربرمیگیرد، ازجمله قوت جسم و قوت روح، توان اداره، شجاعت کافی، قاطعیت لازم در تدبیر و تمشیت امور لازم است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مقوله بعد رعایت عدالت و قانونگرایی است؛ پیامبراسلام در اجرای حق و عدالت هیچگونه توصیه شخصی را قبول نمیکردو هیچ کس را فراتر از قانون نمیدانست و میفرمود مردم در برابر قانون مثل دندانههای شانه باهم برابر هستند.
باقرپور با بیان اینکه پیامبراسلام در مسیراجرای حق، همواره قائل به این بوده که هدف، وسیله را توجیه نمیکند، گفت: هدف آن چنان در منظر ایشان مقدس و پاک بود که ای بسا روش هم پاک و منزه بود و باروش پاک برای رسیدن به هدف پاک تلاش میکرد و با هر قیمتی در مدیریت و اداره امور، برای جلب رضایت اطرافیان، منافع شخصی را بر مصالح اعتقادی و انسانی ترجیح نمیداد و همواره رضای الهی را مینگریست.
این دکترای علوم و معارف نهجالبلاغه ادامه داد: ایشان قضاوت دیگران را مبنای مناسبات مدیریتی تلقی نمیکرد، بلکه معیار و مناط اعتباردر مسولیت را جلب نظر خداوند میدانست.
این استاد دانشگاه گفت: همچنین شاخصهای ارزیابی، نظارت درامور، عدم شتابزدگی در کارها، پرهیز از قضاوتهای احساسی در مدیریتها، عقلانیت، درنظرگرفتن حرمت انسانی، اعتدال و میانهروی در کار، صیانت از بیتالمال و حریم الهی از مهمترین سنجههای سامان امور و انتخاب نیروها در منطق مدیریتی ایشان به شمار میرود.
پایان پیام/۸۶۰۳۴/م