مقدم شما فرهنگیان فرهیخته و قرآنی را گرامی می داریم. و از برگزارکنندگان این همایش و جشنواره وزین حق شناسی می کنیم. و از همه ی بزرگوارانی که با ایراد مقال و ارائه مقالات بر وزن علمی این جشنواره و همایش افزودند سپاس گذاریم و از خدای سبحان مسئلت می کنیم به همه ی قرآن پژوهان و پیروان قرآن و عترت صلاح و فلاح قرآن و آخرت مرحمت کند.
انسان از آن جهت که مسافر است نیازمند است که هم مبداء آغازحرکت خود را بشناسد و هم پایان حرکت را درست ارزیابی نماید و هم فاصله بین آغاز و انجام را خوب ادراک کند و هم زاده راه و ره توشه ی این راه طولانی را بشناسد و تهیه کنند.
قرآن کریم از آن جهت که کلام جهان آفرین است و کلام انسان آفرین است،همه ی این مزایا را دارد یعنی روشن می کند که انسان از کجا شروع شد و کجا ختم می شود و فاصله ی بین این مبدا و آن منتها چیست و ره توشه ای که بتوان با این ره توشه این فاصله را طی کرد چیست .
ادراک خدا ، ادراک اسماء حسنی خدا ، صفات اولیای الهی ، رابطه انسان با خودش ، رابطه انسان با جهان ، رابطه انسان ها با یکدیگر همه را قرآن کریم تبیین کرده است و مستحضرید که خداوند قرآن را کریم را نازل کرد اما نه آن طور که باران را نازل کرد ، باران را به زمین انداخت و بار ها عنایت کردید که خداوند قران را به زمین آویخت نه اینکه به زمین انداخت . لذا از قرآن به عنوان « حبل متین » یاد می شود یعنی طناب ناگسستنی که یک طرفش به دست جامعه اسلامی و انسانیت بوده و طرف دیگرش به دست خدای سبحان است. دو اثر در اعتصام به قران کریم مطرح است : یکی نجات از سقوط یکی وسیله صعود ،طناب ناگسستنی که به جای بلندی وصل است ، این دو خاصیت را دارد. یکی این که اگر کسی این طناب را محکم گرفت از خطر سقوط نجات پیدا می کند دیگری این که اگر طناب را محکم گرفت می تواند بالا رود و ترقی کند . قرآن کریم هم انسان را از خطر نجات می دهد و هم به اعتنا دعوت می کند این تعالی را که قرآن دارد، یعنی بالا بیایید . این «واعتصمو » یعنی محکم بگیرید تا از خطر سقوط برهید .
انسان اگر خود را بشناسد ؛می داند هرگز از بین نمی رود و نابود نمی شود . قرآن کریم که کلام الهی است دو چیز را به ما اهدا می نماید: یکی برهان مفهومی یکی راه رسیدن و شهود قلبی . الان یک حادثه ای که پیش می آید ، همگان از آن حادثه با خبر می شوند در حد علم حصولی اما وابستگان به آن حادثه یا خوشحالند اگر آن حادثه مسرت بار باشد یا غمگینند اگر آن حادثه غم آلود باشد . معلوم می شود که انسان دو شأن دارد : با یک شأن مسئله مفهوم را ادراک می کند و با شأن دیگر با مصداقش درارتباط است . اگر کسی دوستی داشته باشد و در سفر دور باشد و آن دوست وارد منزل شود همگان از ورود این دوست با خبر می شوند. اما در حد یک آگاهی مفهومی که آگاهی مفهومی مسرت بخش نیست اما بستگان آن شخص گذشته از اطلاع مفهومی لذت می برند چرا که یک پیوند وجودی بین آنها برقرار است.
ما در جریان خداپرستی که قرآن کریم به ما راه نشان می دهد بعد از استدلال های نظیر «هم الخالقون» و سایر ادله ی توحیدی که می گوید جهان را جلال آفریده است یک راه هایی به ما نشان می دهد که آن راه ها کیفیت پیوند بین انسان و لطف ویژه ی الهی است. در قرآن کریم از محبت خدا سخن گفته است « قل ان کنتم تحبون الله فتبعونی یحببکم الله» فرمود اگر شما دوست خدایید پیرو حبیب خدا باشید تا منتقل بشوید از محب بودن و محبوب بودن. جریان محبت را عقل عملی ادراک می کند، نه عقل نظری یعنی آن شأنی که از او به عنوان عقل عملی یاد می شود ، او مسئول انگیزه است ، نه اندیشه و آن عقل نظری است که متولی اندیشه است .انسان با اندیشه برهان راه میکند که خدایی هست ولی با انگیزه به خدا دل می بندد.
برخی ها از دوزخ خدا هراسانند برخی ها با بهشت خدا امیدوارند. گر چه هراس از دوزخ حق است، گر چه امید و شوق به بهشت حق است اما ادراک محضر خدای سبحان و لقای الهی از همه ی اینها لذت بخش تر است. شما با قرآن دو کار کنید یکی با آن متولی اندیشه ، معارف قرآن و استدلال های قرآن را ارزیابی کنید تا روشن شود خودتان بنده ی خدایید و نظام هستی مخلوق خداست و و انسان های خوب هم مخلوق خدایند و هم می توانید بخش گرایش تقویت کنید دوست خدا بشوید این گرایش یا هراس از دوزخ اوست یا شوق به بهشت او یا برتر از هر دو گرایش به لطف الهی و دوستی صفا و وفای الهی است این امید بخش است. آرام بخش است تمأنینه آور است ، مسرت بخش است و مانند آن .
جشنواره های قرآن دو رسالت دارد. گذشته از آن رسالت های خواندن و صحیح قرائت کردن و امثال و ذلک دو رسالت اصلی دارد یکی تامین نیازهای عقل اندیشه مدار دوم تمییز نیازهای عقل انگیزه محور. آن عقل اندیشه مدار عقل برهانی و استدلالیست که با علوم عقلی و استدلال های عقلی قرآن کریم مطمئن و قانع می شود و شک علمی او بر طرف می شود و با آن عمل صالح گرایشی پیدا می شود ، دوستی قرآن پیدا می شود که انسان در سایه این دوستی خدا گاهی از فراغ او رنج می برد و اشک می ریزد ، گاهی با وصال با برخی از اسماء الحسنی او لذت می برد. گرچه وصال ذات به آن معنای حقیقی محال است اما وصال با اسماء حسنی او ممکن است ، رابطه با اسماء حسنی پروردگار ما ممکن است و حلقه ی ارتباطی این رابطه هم پیروی حبیب خداست که فرمود«ان کنتم تحبون الله فتبعونی یحببکم الله» یعنی اگر شما دوست خدایید پیرو حبیب خدا باشید تا از محب بودن و محبوب بودن منتقل بشوید یعنی انتقال و هجرت از محب به محبوب این هجرت فضل خاص و الهی است . برخی ها در همان علم حصولی تلاش و کوشش میکند، اینها هجرتی ندارند همان حرکت یک جانبه است که در مفهوم دیگر یا ممکن است به صورت مثال از یک مقداری از آن شعبه های دستی برخوردار می شود ولی گاهی ممکن است یک هجرتی تام بکند از علم به معلوم برسد. از علم رهیدیم و به معلوم رسیدم نصیب اینها می شود و این هم در سایه تقویت عقل انگیزه محور است و قرآن کریم ما را هم به برهان آشنا کرده است هم به وجدان هم به شهود دعوت کرده است هم به حصول مفهومی و برهانی از این جشنواره ها حداکثر بهره را باید برد . اگر کسی مشکل علمی دارد که با استدلال های قرآنی روشن میشود و اگر مشکل علمی ندارد باید بکوشد هجرت کند از مرحله محب به مرحله محبوب بودن .
انشالله امیدواریم ذات اقدسیه را به همه ی فرهنگیان فرهیخته و همه ی اعضای محترم این جشنواره و این همایش وزین توفیق علم صاحب و عمل صالح مرحمت کند .