پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس اجتماعی سیاسی|روشنفکرنماهایی که برای هر مسئله داخلی، نسخه غربی میپیچیدند و غرب را در تمام زمینهها، مدینه فاضله معرفی میکردند و از ظواهر فریبنده غرب، چماقی ساخته و بر فرق سر ایران و نظام و جلوههای تفکر دینی میکوبیدند.
آنهایی که حتی خدا را هم غربی جلوه داده و سخن را بنام خدای غرب آغاز میکردند و نیز کشورهای غربی را بهشت موعود زمین لقب داده و برای سفر به غرب له له زده و ایستاده و سینه خیز، بجای ذکرالله، ذکر غرب میگفتند.
با تعظیم به غرب، همه پیشرفتهای علمی و معنوی و عمرانی و رفاهی و صنعتی ما را زیر سؤال برده و به هر بهانهای ماهیت اسلامی و ارگانهای دین محور را به چالش میکشیدند و با معیار غرب، آنها را نشانه قرون وسطایی و عصرحجری ما تلقی میکردند و در رذیلانه ترین نوکری ممکن برای غرب، تسلیم کشور به غربیها را در همه معاهدات تحمیلی بین المللی، مطالبه میکردند.
اتصال به غرب را یگانه راه نجات کشور و مردم ما دانسته و فاصلهگیری با غرب را ثمره حاکمیت ارتجاع و حضور رهبران دبنی در عرصه حاکمیتی نظام میدانستند و برای تعطیل شدن اماکن و برنامههای دینی مثل زیارتگاهها، مساجد، مصلیها، حسینیهها، زینبیهها، مهدیهها و هیأتها کف و سوت کشیده و در اقدامی ناجوانمردانه علم را در برابر دین علم کرده و به تبعیت از رنسانس غرب پس از طاعون، منتظر رنسانس دینی و فرهنگی در دوره پسا کرونا در ایران بودهاند و ساز سخنان و مکتوبات خود را با رسانههای غول پیکر غربی و یا پادوهای آنها در فضای مجازی کوک کرده بودند.
امروز با رؤیت این همه نارسایی، توحش، ناتوانی، قربانیان انسانی، کمبودهای لوازم بهداشتی و درمانی، حمل تریلی تریلی جنازه به نا کجاآبادها، اعتراضات و شورشها، نارضایتیهای شهروندان غربی، تهاجم وحشیانه به فروشگاهها، سرقتهای مکرر دولتی در فرودگاهها، اعلام ناتوانی درمانی در برخی کشورها، روند تصاعدی مبتلاها و تلفات، دوگانگیهای رسانهای، دروغ پراکنیها و پنهانکاریهای وسیع در ارائه آمارها و تبیین واقعیتها، اقدام به اعزام جاسوسان تحت عنوان پزشکان بدون مرز به ایران با امکانات تمسخرآمیز و صدها مورد منفی دیگر، چه حرفی برای گفتن و دفاع از پیشینه ننگین خود در ترویج غربگرایی و تهیبج رسانهها و تشویش افکار عمومی به نفع القائات رسانهای غرب دارند!؟
روشنفکران بیمار کشورمان که در مصاحبهها، مناظرهها و قلم زنیها، سینه چاک غرب بوده و با زیر سؤال بردن استکبارستیزی مردم ایران، مرگ بر امریکا و اسرائیل و انگلیس را با تفسیر غلط مرگ بر مردم آن کشورها معنا میکردند و آداب دعا و نیایش کلیساهای تحریف شده و سکولاریست غربی را به رخ ما کشیده و همواره میکوشیدند تا دین را از سیاست و حکومت پس زده و آن را در عصر خردورزی، مزاحم و نیز افیون معرفی کنند، امروز که شاهد زانوزدن علم در برابر این ویروس نامرئیاند، چه حرفی برای گفتن دارند؟!
آنهایی که با تمسخر دارالشفاء بودن زیارتگاههای مقدس، در تکاپوی وداع جهان و جهانیان با دین و تفکر دینی بودهاند، و در مقالهها ضمن اظهار خوشحالی از تعطیلی اماکن عبادی و زیارتگاهی مکه، مدینه، نجف، کربلا، مشهد و قم، تأکید میکردند که ما دیگر دلمان برای مساجد و اماکن مذهبی تنگ نمیشود و منتظر بازگشایی مجددشان نیستیم، حالا که ترامپ، روز عمومی دعا و نیایش اعلام میکند و اجازه میدهد در کاخ سفید با حضور خودش قرآن قرائت شود.
در ایتالیا مردم نیایش و گریههای خیابانی را به نمایش میگذارند، بعضی از مقامات غربی توبهنامه بخاطر بی دینیها و خداگریزیها منتشر میکنند، مقامات هندی از ظلم به مسلمانها اعلام ندامت میکنند، این روشنفکران و بخصوص جوجه روشنفکرانی که جولان بیشتری در دانشگاهها، رسانهها و سایر تریبونها نشان میدهند، چگونه میتوانند سرشان را در برابر مردم ما بلند کنند؟!
چرا از وحشیگرهای غربیها، از فروپاشی نظام درمانی و بهداشتی غرب، از خشونتهای نظامی و پلیسی در غرب برای همراه کردن مردم، از گرانی داروها و درمان، از قرنطینههای غیراستاندارد، از عدم پوشش کافی بیمهها، از قطع خدمات درمانی به سالمندان، از تمدید تحریمها و حتی افزایش لیستها چیزی نمینویسند و لالمونی گرفتند؟!
مع الوصف آیا زمان آن نرسیده است که لانههای جاسوسی و چاپلوسی آنها در رسانهها و تمامی جلوههای آنها توسط صاحبان اندیشههای انقلابی و مستقل، فتح شده و دربهای دکانهای خیانتشان تخته شوند؟!
راستی اگر سیر جغرافیایی ویروس کرونا، شامل کشورهای غربی نمیشد، چگونه میتوانستیم این چهرههای بزک کرده غربیها را اینگونه به افکار عمومی بشناسانیم و حالا که پردهها برافتاده و صدای تشت رسوایی آنها گوش فلک را کر کرده، چرا روشنفکران بیمار کشورمان از راههای به خطا رفته به آغوش مردمشان بر نمیگردند تا گذشته سیاهشان را جبران کنند؟!
و چرا عدهای همچنان چشمهای خود را بر واقعیات بسته و وقیحانه به غرب نوازی و نوکری رسانهای و تریبونی خود ادامه میدهند؟!
اینجانب وقوف کامل دارم که این قلم به مزدها و جیره خواران از آبشخور غرب، منتظر سوژههای جدیدی هستند تا همچنان بر طبل لجاجت بکوبند و اسطوره خودساخته پوشالی از غرب را در افکار عمومی مجددا القاء کنند!
این روشنفکران بیمار قطعا” یا مزدور و مأمور به چنین اظهار نظرها و تحلیلهای سخیف اند و یا اینکه مصادیق واقعی ذهنهای اجارهای و زندانیان فکری حصار در حصارند و تنها راه علاج آن بیاعتنایی مردم و رسانهها به آنها و توسعه آگاهیبخشی و اطلاعرسانی و شفافسازیهای رسانهای است که قطعا یکی از رسالتهای بارز رسانه ملی است و بطور جدی باید به این امر پرداخت و کوتاهیهای احتمالی ادوار گذشته را نیز جبران کرد.
گزارش از: دکتر هادی ابراهیمی استادیار و عضو هیأت علمی دانشکده فلسفه
/۸۶۰۴۸/ج
پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس اجتماعی سیاسی|روشنفکرنماهایی که برای هر مسئله داخلی، نسخه غربی میپیچیدند و غرب را در تمام زمینهها، مدینه فاضله معرفی میکردند و از ظواهر فریبنده غرب، چماقی ساخته و بر فرق سر ایران و نظام و جلوههای تفکر دینی میکوبیدند.
آنهایی که حتی خدا را هم غربی جلوه داده و سخن را بنام خدای غرب آغاز میکردند و نیز کشورهای غربی را بهشت موعود زمین لقب داده و برای سفر به غرب له له زده و ایستاده و سینه خیز، بجای ذکرالله، ذکر غرب میگفتند.
با تعظیم به غرب، همه پیشرفتهای علمی و معنوی و عمرانی و رفاهی و صنعتی ما را زیر سؤال برده و به هر بهانهای ماهیت اسلامی و ارگانهای دین محور را به چالش میکشیدند و با معیار غرب، آنها را نشانه قرون وسطایی و عصرحجری ما تلقی میکردند و در رذیلانه ترین نوکری ممکن برای غرب، تسلیم کشور به غربیها را در همه معاهدات تحمیلی بین المللی، مطالبه میکردند.
اتصال به غرب را یگانه راه نجات کشور و مردم ما دانسته و فاصلهگیری با غرب را ثمره حاکمیت ارتجاع و حضور رهبران دبنی در عرصه حاکمیتی نظام میدانستند و برای تعطیل شدن اماکن و برنامههای دینی مثل زیارتگاهها، مساجد، مصلیها، حسینیهها، زینبیهها، مهدیهها و هیأتها کف و سوت کشیده و در اقدامی ناجوانمردانه علم را در برابر دین علم کرده و به تبعیت از رنسانس غرب پس از طاعون، منتظر رنسانس دینی و فرهنگی در دوره پسا کرونا در ایران بودهاند و ساز سخنان و مکتوبات خود را با رسانههای غول پیکر غربی و یا پادوهای آنها در فضای مجازی کوک کرده بودند.
امروز با رؤیت این همه نارسایی، توحش، ناتوانی، قربانیان انسانی، کمبودهای لوازم بهداشتی و درمانی، حمل تریلی تریلی جنازه به نا کجاآبادها، اعتراضات و شورشها، نارضایتیهای شهروندان غربی، تهاجم وحشیانه به فروشگاهها، سرقتهای مکرر دولتی در فرودگاهها، اعلام ناتوانی درمانی در برخی کشورها، روند تصاعدی مبتلاها و تلفات، دوگانگیهای رسانهای، دروغ پراکنیها و پنهانکاریهای وسیع در ارائه آمارها و تبیین واقعیتها، اقدام به اعزام جاسوسان تحت عنوان پزشکان بدون مرز به ایران با امکانات تمسخرآمیز و صدها مورد منفی دیگر، چه حرفی برای گفتن و دفاع از پیشینه ننگین خود در ترویج غربگرایی و تهیبج رسانهها و تشویش افکار عمومی به نفع القائات رسانهای غرب دارند!؟
روشنفکران بیمار کشورمان که در مصاحبهها، مناظرهها و قلم زنیها، سینه چاک غرب بوده و با زیر سؤال بردن استکبارستیزی مردم ایران، مرگ بر امریکا و اسرائیل و انگلیس را با تفسیر غلط مرگ بر مردم آن کشورها معنا میکردند و آداب دعا و نیایش کلیساهای تحریف شده و سکولاریست غربی را به رخ ما کشیده و همواره میکوشیدند تا دین را از سیاست و حکومت پس زده و آن را در عصر خردورزی، مزاحم و نیز افیون معرفی کنند، امروز که شاهد زانوزدن علم در برابر این ویروس نامرئیاند، چه حرفی برای گفتن دارند؟!
آنهایی که با تمسخر دارالشفاء بودن زیارتگاههای مقدس، در تکاپوی وداع جهان و جهانیان با دین و تفکر دینی بودهاند، و در مقالهها ضمن اظهار خوشحالی از تعطیلی اماکن عبادی و زیارتگاهی مکه، مدینه، نجف، کربلا، مشهد و قم، تأکید میکردند که ما دیگر دلمان برای مساجد و اماکن مذهبی تنگ نمیشود و منتظر بازگشایی مجددشان نیستیم، حالا که ترامپ، روز عمومی دعا و نیایش اعلام میکند و اجازه میدهد در کاخ سفید با حضور خودش قرآن قرائت شود.
در ایتالیا مردم نیایش و گریههای خیابانی را به نمایش میگذارند، بعضی از مقامات غربی توبهنامه بخاطر بی دینیها و خداگریزیها منتشر میکنند، مقامات هندی از ظلم به مسلمانها اعلام ندامت میکنند، این روشنفکران و بخصوص جوجه روشنفکرانی که جولان بیشتری در دانشگاهها، رسانهها و سایر تریبونها نشان میدهند، چگونه میتوانند سرشان را در برابر مردم ما بلند کنند؟!
چرا از وحشیگرهای غربیها، از فروپاشی نظام درمانی و بهداشتی غرب، از خشونتهای نظامی و پلیسی در غرب برای همراه کردن مردم، از گرانی داروها و درمان، از قرنطینههای غیراستاندارد، از عدم پوشش کافی بیمهها، از قطع خدمات درمانی به سالمندان، از تمدید تحریمها و حتی افزایش لیستها چیزی نمینویسند و لالمونی گرفتند؟!
مع الوصف آیا زمان آن نرسیده است که لانههای جاسوسی و چاپلوسی آنها در رسانهها و تمامی جلوههای آنها توسط صاحبان اندیشههای انقلابی و مستقل، فتح شده و دربهای دکانهای خیانتشان تخته شوند؟!
راستی اگر سیر جغرافیایی ویروس کرونا، شامل کشورهای غربی نمیشد، چگونه میتوانستیم این چهرههای بزک کرده غربیها را اینگونه به افکار عمومی بشناسانیم و حالا که پردهها برافتاده و صدای تشت رسوایی آنها گوش فلک را کر کرده، چرا روشنفکران بیمار کشورمان از راههای به خطا رفته به آغوش مردمشان بر نمیگردند تا گذشته سیاهشان را جبران کنند؟!
و چرا عدهای همچنان چشمهای خود را بر واقعیات بسته و وقیحانه به غرب نوازی و نوکری رسانهای و تریبونی خود ادامه میدهند؟!
اینجانب وقوف کامل دارم که این قلم به مزدها و جیره خواران از آبشخور غرب، منتظر سوژههای جدیدی هستند تا همچنان بر طبل لجاجت بکوبند و اسطوره خودساخته پوشالی از غرب را در افکار عمومی مجددا القاء کنند!
این روشنفکران بیمار قطعا” یا مزدور و مأمور به چنین اظهار نظرها و تحلیلهای سخیف اند و یا اینکه مصادیق واقعی ذهنهای اجارهای و زندانیان فکری حصار در حصارند و تنها راه علاج آن بیاعتنایی مردم و رسانهها به آنها و توسعه آگاهیبخشی و اطلاعرسانی و شفافسازیهای رسانهای است که قطعا یکی از رسالتهای بارز رسانه ملی است و بطور جدی باید به این امر پرداخت و کوتاهیهای احتمالی ادوار گذشته را نیز جبران کرد.
گزارش از: دکتر هادی ابراهیمی استادیار و عضو هیأت علمی دانشکده فلسفه
/۸۶۰۴۸/ج