در هفته گذشته آقای ربیع فلاح جلودار استاندار محترم مازندران در باره گردشگری استان به ویژه شهر و شهرستان ساری سخنانی ایراد کردند که به راستی جای درنگ و اندیشیدن دارد! ایشان در بخشی از سخنان خود (در جلسه بررسی ظرفیتهای گردشگری شهرستان ساری) گفتند که « چشمه سورت از پدیدههای کمیاب دنیا است و برای حفظ و حراست آن «باید» برنامهریزی جدی شود.»
در اینجا لازم است کلید واژه «باید» که به فراوانی از زبان مسوولان مازندران و جناب استاندار شنیده میشود، بار دیگر تعریف شود. «باید» یک تدبیر و برنامه ریزی مدوّن و یک حکم و الزام است که در مرحله نخست مسوولیت پیگیری و اجرایی شدن آن بر گردن شخص گوینده و مسوول، نهاده میشود. گمان نمی رود با گفتن «باید» جلوی نابودی چشمه زیبای سورت که یقیناً از پدیده های کمیاب و نایاب کره زمین است، گرفته شود! این «باید» را چه سازمان و نهادی باید برنامه ریزی کند و یا اگر نهاد و مسوولی به «باید» استاندار محترم به عنوان نخستین شخص مسوول و قدرتمند دولتی در استان مازندران بی توجهی کرد و باعث نابودی چشمه سورت شد، چه برخوردی صورت خواهد گرفت!؟. مخاطب جناب استاندار در این «باید»، کدام یک از مسوولان استانی هستند؟
جناب استاندار! دیگر چاره ای به کار چشمه سورت نمی آید که «باید»ی در کار باشد. حضرتعالی در دو سال و نیم گذشته چندین بار به همراه همان مسوولانی که مخاطب فرضی «باید» شمایند؛ (مسوولان سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری، سازمان محیط زیست، سازمان منابع طبیعی، فرمانداردن و ….) از بخش چهاردانگه ساری؛ یعنی خانه چشمه سورت دیدن کردید و برای ساماندهی و برنامه ریزی و بهره برداری آن دستور داده اید و «باید» گفته اید! حضرتعالی خود بهتر می دانید که با این «باید» ها راه بجایی نبرده ایم و چه زود به سوگ سورت نشسته ایم؟
این بخش از سخنان استاندار مازندران هم قابل درنگ است: «اگر ظرفیتهای گردشگری ساری ساماندهی شود این شهرستان میتواند به بهترین شهر گردشگری کشور تبدیل شود، در این بخش دولت «باید» نظارت کند و فعالیتها به بخش خصوصی واگذار شود». احتمالاً جناب استاندار به شیراز و اصفهان و یزد و کرمان و یا در همسایگی ما رشت و گرگان سفر کرده اند و میراث باستانی چند صد ساله گذشته و توسعه امروزین این شهرها را دیده اند.
ساری اگر از همین فردا توسعه و ساماندهی خود را شروع کند، ۱۰۰ سال دیگر طول خواهد کشید تا به جایگاه امروزین این شهرها برسد. ساری ظرفیتهای گردشگری زیادی دارد اما به همان نسبت مشکلات بزرگی نیز دارد. به عنوان نمونه کافیست جاده کمربندی دو شهر ساری و گرگان را با هم مقایسه کنید تا به عمق فاجعه زیباسازی شهری که یکی از شاخصه های گردشگری محسوب می شود پی ببرید. کمربندی ساری بعنوان مرکز استان مازندران آشفته بازاریست مکاره و کمربندی گرگان به راستی زیبا و تمیز و ساماندهی شده است. بگذریم که شهری مانند رشت با سابقه طولانی مدنیت و معماری زیبای شهری، بسی فراتر از ساری می باشد. حال کدام سرمایه گذار راضی میشود در شهری مانند ساری سرمایه گذاری کند؟ مگر اینکه به پشتیبانی و حمایت قانونی و برنامه ریزی و «باید»های عملی جناب استاندار دلگرم باشد.
آقای ربیع فلاح جلودار در بحشی دیگر از سخنانش بیان داشتند که « ساری با این همه مواهب طبیعی و مناظر دیدنی میتواند به زیباترین شهر جهان تبدیل شود…. «باید» در تمام برنامهها به حفظ محیط زیست توجه شود…». میخواهم روی این دو جمله یعنی «ساری می تواند به زیباترین شهر جهان تبدیل شود» و « حفظ محیط زیست» کمی بیشتر درنگ کنیم و کلاه خود را قاضی کنیم.
نه ساری ظرفیت تبدیل شدن به زیباترین شهر جهان را دارد و نه به محیط زیست آن توجه ای میشود. بنده به عنوان یک هنرمند و فعال فرهنگی مازندران این پرسش را از جناب استاندار محترم دارم که مجسمه های برنزی و زیبای اسبها و کالسکه آرش کمانگیر که بدست بهترین پیکره سازان ایتالیایی ساخته شده بود و به دلیل جلب توجه تازه واردان و سمبل سازی فرهنگی و اساطیری برای شهر ساری، آن را در میدان بزرگ امام نصب کرده بودند، به چه دلیلی شبانه با لودر از جا در آورده و مدتها در جایی رها شده بود و اکنون در مکانی بسیار نامناسب و بدون هیچگونه تاثیر بصری و حریم بصری و زیباشناختی در میدان خزر که از قضا پلی نیز از وسط آن رد شده و دیگر میدانی دیده نمیشود، نصب گردیده است؟ یا میدان ساعت را ببینید که چگونه از قد برافراشتن ساختمانهای بلند اطرافش خفه شده است؟ بارگاه قدیمی و زیبای امامزاده عباس به بهانه توسعه و نوسازی به چه روزی افتاده است؟ بارگاه امامزاده یحیی و زین العابدین در نرگیس بازار ساری چه حال و روزی دارد؟ ببینید که تا بیخ دیوارشان را به بهانه گسترش فضای مذهبی، بنای ناهمگون ساخته اند و این سه بنای قدیمی که جزو هویت تاریخی معماری مذهبی مازندران می باشند، به راستی دیگر نمادی برای گردشگری ساری محسوب نمی شوند. بنای باستانی و قدیمی برای خود حریمی دارد که در ساری به حریم و چشم انداز این سه بنای زیبا و نیز بناهای آب انبار نو و میدان ساعت و مسجد ملامجدالدین، خانه کلبادی و … تجاوز شده است.
در باره حفظ محیط زیست نیز اجازه میخواهم آن را شعاری تکراری و خسته کننده که هیچ پشتوانه و اراده ای در آن دخیل نیست، بدانیم. به راستی از خود پرسیده اید که در طول مدت ده سال گذشته روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ تُن از زباله های ساری در کدام کارخانه به کمپوست تبدیل شده و یا در کجا دفن میشود؟
برای پاسخ به این پرسش، پیشنهاد میکنم جناب استاندار و مسوولان سازمان خفاظت محیط زیست استان و همه مدعیان طرفدار محیط زیست همین جمعه آینده سفری به بخش چهادرانگه ساری داشته باشند. نشانی اش را می گویم: از ساری که به دو راهی پل خرچنگ رسیدید، جاده دست چپ را در پیش بگیرید که به سمت کیاسر می رود. خوشبختانه سمت راست آسفالت جاده تا مرز استان سمنان در ۱۳۰ کیلومتری ساری از ریزش ده ساله شیرابه های ساری چنان سیاه و لغزنده است که شما را یک راست به گویچاله روستای ولویه می رساند. اینجا همان جاییست که زباله های ساری را در آن دفن غیربهداشتی می کنند. اینجا در کنار قله زیبای شاهدژ که پارک ملی نیز می باشد، اینجا قلبی طبیعت بکر است و گردشگر و توریست از این جاده متعفن و لغزنده و مرگبار باید به سورت و شاهدژ و چهاردانگه برود. اگر ۵ سال است که به دلیل نداشتن پیوست زیست محیطی در ساخت کارخانه زباله سوز ساری تعلل میشود تا زباله های ساری به روشی مدرن و علمی سوزانده و به کود تبدیل شود، در عوض مدت ده سال است که این زباله ها بدون هیچ پیوست زیست محیطی در منطقه بکر محیط زیست چهاردانگه دپو و رها میشود.
جناب استاندار محترم مازندران! حالا اگر از بوی تعفن زباله در جاده کیاسر – سمنان آزرده شده اید کمی به طرف ساری برگردید. روبروی پاسگاه تلمادره، تابلوی چشمه سورت را می بینید. حتما سری هم به سورت بزنید تا وضعیت اسفناک نابودی آن را ببینید و این بار با تمام دلسوزی که در شما سراغ داریم دستور بفرمایید «برای حفظ و حراست چشمه سورت که از پدیدههای کمیاب دنیا است، برای جلوگیری از حمل زباله ساری به چهاردانگه محروم، برای رونق گردشگری، برای حفظ محیط زیست و … » چاره ای اندیشیده و دستور برنامهریزی و پیگیری و «باید» جدی و عملی صادر فرمایید.
جناب استاندار! مردم مازندران به تدبیر شما در دولت تدبیر و امید می نگرند تا برای همه «باید»هایتان، برنامه ریزی و چاره ای بیندیشید. وگرنه تا سالهای سال این «باید»ها را خواهیم شنید و در بر همان پاشنه خواهد چرخید.
با احترام/ عین اله آزموده/ از مدیران پایگاه خبری چهاردانگه ساری
با بیانات شما موافقم استاندار به عنوان پدر استان است که بایدها و نبایدها را مشخص میکند و صیانت میکند شخص اقای استاندار باید پیگیر این کار شوند و دستورات لازم را بدهند و یا اینکه مخاطب این باید کیست و چرا دستور نمیدهند و مدت زمان مشخص نمیکنند