امروز دوم مرداد ۱۳۹۴ خورشیدی برابر با اول فردینما سال ۱۵۲۷ تبری است. آغاز سال نو مازندرانی را به همه ی چهاردانگه ای ها و اهالی مازندران، در هر جای ایران و جهان شادباش می گوییم. شوربختانه ما با اینکه مازندرانی هستیم آگاهی چندانی از گاهشمار (تقویم) تبری ندارم. اینکه چرا گاهشمار تبری که بخش بزرگی از فرهنگ و تاریخ مازندران را شکل می دهد اینگونه برای ما ناشناخته مانده، خود جای پژوهش و گفت و گو دارد. در گذشته مردم مازندران از این گاهشمار برای انجام کارهای خود از جمله کشاورزی، قرداردادهای چوپانان و کوچ و …. که نیاز به نظم سالانه و ماهانه داشت، استفاده می کردند. درست است که در حال حاضر گاهشمار رسمی کشور، هجری خورشیدی و تقویم رسمی دنیا نیز میلادی است، اما این وظیفه ما است که گاهشمار با ارزش و دقیق دیار خود و یادگار آباء و اجدادمان را از فراموش شدن نجات داده و در این حقی است که فرهنگ اصیل و پر از گوهر مازندران بر گردن ما نهاده است. از این رو مقاله ای را که به قلم آقای فرهود جلالی کندلوسی، مدیر موسسه فرهنگی و هنری پارپیرار در وب سایت موسسه فرهنگی پارپیرار منتشر کرده را برای آگاهی بیشتر خوانندگان چهاردانه نیوز نقل می کنیم تا بیش از پیش با فرهنگ پربار و با ارزش مازندران آگاه شده و نگذاریم که این چشمه ی زلال فرهنگی که پدرانمان سالها و قرنها برای جوشش و جاری ماندن آن تلاش کرده اند، خشک شود و این نعمت را از فرزندانمان دریغ نکنیم./ چهاردانگه نیوز.
……………………………………………………………
فرهنگ و زبان تبری که امروزه در بخشی از سرزمینهای دامنه های البرز و جنوب دریای خزر جاری است در مناطقی از جمله استان گلستان, مازندران, بخشی از استان سمنان, شهمیرزاد, سنگسر, بخشی از استان تهران, فیروزکوه, دماوند, لواسانات و … برخی از محله های شهر تهران, استان البرز, جاده چالوس(طالقان, الموت و …) رواج دارد. این زبان که دارای آثار مکتوب فراوانی در گذشته بوده است در دهه های اخیر متاسفانه مورد بی مهری قرار گرفته و به مرور در حال فراموشی است اما به لطف الهی حرکت هایی که طی یک دهه اخیر به منظور احیا و اشاعه این زبان توسط بسیاری از دلسوختگان آغاز شد, تاثیر فراوانی را بر حفظ این زبان داشته است تا جایی که امروزه در دروس مدارس مازندران درسی به نام زبان مازندرانی گنجانده شده است. بسیاری از مسئولین استانی در برنامه های رسمی-اداری به زبان مازندرانی صحبت می کنند. بسیاری از دانشجویان مازندرانی که در تهران مشغول تحصیل می باشند پس از فارغ التحصیلی به زبان مازندرانی صحبت می کنند. می توان این امر را هم به فال نیک گرفت امید است این راه پرسنگلاخ, هموار و هموارتر گردد تا جایی که همگان بدانند حفظ فرهنگ و هویت سرزمینی که در آن رشد نموده ایم از جمله وظایف اصلی ماست و در دهکده جهانی مک لوهان ما بدانیم کیستیم نه اینکه همه ما فرهنگ خود را به دلایل مختلف کنار بگذاریم و فقط دارای فرهنگ غالب امروزی غرب گردیم. مرکز فرهنگی هنری پارپیرار در استمرار فعالیت های مختلف فرهنگی هنری خود از سال ۱۳۸۹ اقدام به تدوین و انتشار سالنامه تبری نموده است. این سالنامه دارای چهار تقویم تبری, شمسی, قمری و میلادی می باشد. مردم بسیاری از نقاط مازندران ماههای این تقویم و مناسبت های آن را می دانند اما در مورد سال آن اطلاعی ندارند. لذا مبدا گاهشماری و جایگاههای ماه در این تقویم بنا به تحقیقات دوست عزیز و پژوهشگرم جناب آقای نصرالله هومند استخراج شده است و مبدا آن, پایان سال ۴۸۸ میلادی یعنی ۱۳۳ سال پیش از مبدا سالهای ایرانی هجری شمسی است که با محاسبه این رقم در حال حاضر سال ۱۵۲۳ می باشد (این مقاله مربوط به سال ۱۳۹۱ هست) . علی رغم اینکه بعضی از پژوهشگران در مورد سال و مبدا آن اختلاف نظر دارند.
(یادآوری: در سال ۱۳۳ پیش از هجرت، پادشاه جبل و تبرستان و کیوس فرزند بزرگ قباد ساسانی بود) در این تقویم اشعار تبری از شاعران حوزه تبری نیز در صفحات ضمیمه گردیده است. نام ماهها در این تقویم بر اساس گویش مردم کوهستان بویژه غرب استان می باشد.
در مازندران برای زمان و گذر آن, نام ها و سنت های خاصی وجود دارد که به جا مانده از تاریخ کهن این مرز و بوم است. در این تقویم, سال به ۱۲ ماه و ماه به ۳۰ روز تقسیم می شود و پنج روز هم که در زبان عربی خمسه مسترقه نامیده می شود, عنوان پیتک نام گرفته است که به آخر نخستین ماه بهار(اون ما) اضافه می شود. این ماه ها برگرفته از همان ماه های قدیم ایرانی است که به مرور ایام به خاطر گویش خاص منطقه اندکی تغییر کرده است. از جمله “اون ما” که همان آبان ماه و یا وهمون ما که همان بهمن ماه, مهرماه همان میرما و … است. این تقویم بیشتر در میان سالخوردگان و بویژه کشاورزان مناطق کوهستانی مازندران رایج است که امروزه به سرعت در حال فراموشی است. در این مقاله, ما به ذکر نام این ماه ها و بعضی از روزهای مخصوص آن پرداخته و همچنین آن را با تقویم شمسی مورد مقایسه قرار داده ایم.
فصل بهار
اول”اون ما” یا آفتاب بهورت, برابر با سی ام بهمن ماه
اول”ارک ما” برابر با ششم فروردین ماه
اول” دی ما” برابر با پنجم اردیبهشت ماه
فصل تابستان
اول”وهمن ما” برابر با چهارم خرداد ماه
اول “نرزما” یا نوروزما برابر با سوم تیر ماه
اول “فردین ما” برابر با دوم مردادماه
فصل پاییز
اول”کرچ ما” برابر با اول شهریورماه
اول”خرما” برابر با سی و یکم شهریور ماه
اول “تیرما” برابر با سی ام مهر ماه
فصل زمستان
اول”مردال ما” برابر با سی ام آبان
اول شروین ما” برابر با سی ام آذر
اول”میرما” برابر با سی ام دی.
سال ۳۶۵ روز است که پنج روز آن پیتک نام دارد که به آخر “اون ما” اضافه می شود ( پارسیان نیز این پنج روز زاید را بین آبان و آذر قرار داده بودند). چهار روز, هر روز به نام یک فصل است که روز اول بهار, روز دوم تابستان, روز سوم پاییز, روز چهارم هم زمستان است و یک روز روی این پنج روز واقع است. مردم معتقدند در هر یک از این روزها وضعیت هوا بیان کننده فصل مورد نظر است یعنی اگر روز اول بارندگی باشد, بهار در آن سال بارندگی است. در مورد پیتک می گویند نه روی سال محاسبه می شود نه روی ماه, که به عنوان ضرب المثل هم در مازندران به کار می برند. در زمستان دو چله یکی بزرگ و یکی هم کوچک است. در اول شروین ما, چله بزرگ زمستان (گت چله) شروع می شود و به مدت ۴۰ روز طول می کشد, چله کوچک(کچیک چله) نیز از دهم میرما شروع می شود و به مدت بیست روز طول می کشد, چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک را چار بر چار می گویند که معمولا سرمای بسیار سوزناکی دارد. بعد از اون ما ۲۱ روز نیز تحت عنوان پیرزن چله است.
بعد از پیرزن چله, چهار روز سقوط است که به خاطر سرمای شدید آن معتقدند که شتر جفت گیری می کند, در این مورد باوری نیز وجود دارد که بد نیست به آن اشاره ای داشته باشیم. در برخی افسانه های رایج مازندران مردم معتقدند که چله کوچک به چله بزرگ می گوید: اگر من به اندازه تو (چهل روز) بودم, بچه ی داخل گهواره را از سرما می سوزاندم(به خاطر شدت سرما).
همچنین مردم معتقدند که زمین پس از چله بزرگ به صورت پنهانی و پس از چله کوچک آشکارا نفس می کشد و بهار فرا می رسد. چله تابستان سه ماه است و تابستان قلب الاسد(وسط تابستان) هنوز در بین اهالی مرسوم است به خاطر گرمای شدید آن که یکی از ماه های منطقه البروج است.
اسامی بروج دوازده گانه به عربی عبارتند از: بهار(حمل, ثور, جوزا) تابستان(سرطان, اسد, سنبله) پاییز(میزان, عقرب, قوس) و زمستان(جدی, دلو, حوت).
مردم در اعلام زمان, شب را بر روز مقدم می دارند, وقتی می گویند شب شنبه یعنی شبی که فردای آن شنبه است. زمان را در شب به طور معمول با ستاره ها می سنجند, از ستارگان معروفی که با آن زمان را در شب می سنجند ستاره گل کا شبیه به گل و ستاره هفت برارک(هفت برادران) است که همان دب اکبر و دب اصغر هستند که از اوایل شب طلوع می کنند و تا دم صبح به طرف شرق می روند و در هر نقطه ای از آسمان که باشند می توان متوجه زمان شد.
دیگری ستاره ساروون کش(ساربان کش) است. این ستاره به تقریب نیمه های شب طلوع می کند و به طور معمول ساربانان این ستاره را با ستاره سحری (روشنک) اشتباه می گرفتند و به امید آن که ستاره سحری است و صبح فرا رسیده, اشتباها به راه خود ادامه می دادند و در نتیجه باعث سختی یا خطرات احتمالی در راه برای ساربانان می شد.
سه ستاره دیگر نیز هست که شبیه ترازوی قدیمی بوده و به طور معمول از سر شب طلوع و صبح غروب می کنند که آن را ترازی می گویند. ستاره دیگری به نام روشنک است که ستاره سحری است و هنگام سحر طلوع می کند و مبشر صبح است, این ستاره را در منطقه شرق مازندران روجا می خوانند که به جا مانده از زبان پهلوی و به معنای روشنایی است.
علاوه بر ستارگان از شکل ماه نیز برای تشخیص, زمان ماه های قمری استفاده می کنند.
در روز از جایگاه خورشید در آسمان, برای تعیین زمان استفاده می شود. به طور معمول با تکه های چوبی که عمود نگه می دارند و با طول و جهت سایه آن زمان را تشخیص می دهند, چون هر چه سایه به طرف ته چوب برسد زمان به ظهر نزدیک می شود تا حدود ظهر که سایه محو می شود, علاوه بر آن با انگشتان دست نیز چنین اعمالی را برای تشخیص زمان به کار می برند. همچنین در روزهای ابری جهت و سمت رفتن گاوهای دهکده بسوی جنگل یا آبادی, بیان کننده زمان است. گاوهای روستایی به طور معمول تا ظهر به طرف جنگل و بعدازظهر به طرف ده سرازیر می شوند, یکی از اصول تشخیص زمان در روز, بین گاوداران از این طریق انجام می گیرد.
از دیگر شاخص ها برای تعیین زمان در صبح و غروب, بانگ خروس است. خروس قبل از سپیدی صبح پیام می دهد و موذن مردم است. به طور معمول روز اول هر ماه را مارمروز و شب اول هر ماه را مارمشو می نامند.
حیوانات به طور معمول نقش زیادی در تشخیص زمان و حوادث دارند از جمله زمانی که زمین لرزه ای اتفاق بیفتد, اسب زودتر باخبر می شود و با دستان خود محکم بر روی زمین می کوبد و خبر زلزله را می دهد. در مازندران برای زمان های مختلف روز و شب اسامی مختلفی به کار می برند که عبارتند از: بنّی سر(بن سحر): که به طور معمول هنگام قبل از سحر را گویند. صوایی: صبح زود هوای گرگ و میش صبح دله یعنی اول صبح بعد از روشنایی میرزا نهار: حوالی ظهر که ظاهرا در گذشته در کار کوره و ذغال, میرزا یعنی باسواد و حسابدار کوره زودتر از دیگران غذا می خورد نام گرفت. چاشت: ظهر. نمازین: قبل از نماز عصر. پی نماز: بعد از نماز عصر. شوم وقت: یعنی وقت شام که تقریبا برابر با اذان مغرب است و مردم در روستاها زودتر شام می خورند. نماشتیر: یعنی بعد از نماز مغرب و عشا. شب نشیر: یعنی شب نشین که به طور معمول بعد از شام است..
ماه در تقویم تبری ۳۰ روزه و ۵ روز نیز پیتک است که به آخر اون ما اضافه می شود در نتیجه یک سال ۳۶۵ روز محاسبه می شود. لذا شش ساعت و دوازده دقیقه یعنی ربع روز در این تقویم به حساب نمی آید, در نتیجه هر ۴ سال یک روز اختلاف پیدا خواهد شد. در گذشته های دور هر چهار سال به جای پیتک, شیشک را محاسبه می نمودند اما در بسیاری از مناطق که سالهای تبری محاسبه نشده است این اختلاف وجود دارد. در اسنادی که در کندلوس بدست آمده است از دوره محمدشاه قاجار ماههای تبری بدون سال آن ذکر شده است و ماههای قمری و سال آن در سند آمده است. در ایران باستان نیز سال را ۳۶۵ روز یعنی ۱۲ ماه و ۳۰ روز و یک پنج روز نیز به نام اندرگاه فارسی یا خمسه مسترقه عربی بدان می افزودند و سال را ۳۶۵ روز به حساب می آوردند. چون در واقع گردش تام زمین به دور خود به تقریب ۳۶۵ روز و ربع روز است و به خاطر این تفاوت کبیسه می کردند. به عبارتی هر ۱۲۸ سال ۳۱ روز تفاوت دارد و ماه های محلی, گردان است.
سبب این که پنج روز زاید را به اواخر آبان ماه(اون ما) و میان آذر ماه قرار می دادند, این بود که فارسیان چنین گمان می کردند که مبدا سال های ایشان از آغاز آفرینش نخستین انسان است, آن روز هرمزد در فروردین بوده که آفتاب در نقطه اعتدال ربیعی و در بین آسمان بوده و این وقت آغاز سال هفت هزارمین از هزارسال عالم است….
برای اطلاعات بیشتر در مورد تقویم ها می توانید به کتاب هزاره های ایرانی از نصرالله هومند, واژه نامه تبری از دکتر صادق کیا, در معرفت تقویم از رحیم رضا زاده ملک و آثار فراوان دیگری که در این زمینه کم نیستند مراجعه نمایید.
از اطلاع رسانی شما در خصوص فرهنگ غنی نیاکان تبری مان بسیار سپاسگزارم
از اینکه در احیای فرهنگمان میکوشید به شما خسته نیاشید عرض مینماییم
منتظر اخبار گهربار و سرشار از اصالت تبرستان هستم
از اطلاع رسانی شما در خصوص فرهنگ غنی نیاکان تبری مان بسیار سپاسگزارم
از اینکه در احیای فرهنگمان میکوشید به شما خسته نیاشید عرض مینماییم
منتظر اخبار گهربار و سرشار از اصالت تبرستان هستم
بسماللهالرحمنالرحیم
ممنون
اطلاعات مفید و جالبی بود