انقلاب اسلامی خط بطلانی بر نظام دوقطبی حاکم بر جهان

مرتضی علویان در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه گام بعدی افول آمریکا در انقلاب اسلامی ایران، روز 13 آبان 58 بود که با نگاه تیزبین امام خمینی(ره) یکی از مراکز جاسوسی  آمریکا به تسخیر نیروهای انقلابی درآمد، اظهار کرد: درحالی که این مرکز به عنوان یک سفارتخانه باید در قالب جریان دیپلماتیک حرکت می‌کرد اما پس از تسخیر مشخص می‌شود که مرکزی برای توطئه علیه انقلاب بود.

وی تصریح کرد: اینکه امام خمینی(ره) تعبیر انقلاب دوم را برای روز 13 آبان به کار می‌برند نشان دهنده قدرت انقلاب اسلامی است که به رخ آمریکا کشیده شد.

این کارشناس علوم سیاسی با اشاره به اینکه اقدامات زیادی از سوی آمریکایی‌ها برای آزاد سازی گروگان‌های خودشان صورت گرفت که نتیجه بخش نبود، گفت: شکست طبس موجب شد که کارتر در انتخابات پیروز نشود و به محض خارج شدن از کاخ سفید گروگان‌ها آزاد شوند و این نشان دهنده قدرت نمایی جمهوری اسلامی و تاثیرگذاری در وضعیت سیاست داخلی آمریکا است.

علویان با تاکید بر اینکه قدرت جمهوری اسلامی، ایالات متحده را به سختی انداخته است، خاطرنشان کرد: حمایت از جنگ تحمیلی از جمله کارهایی بوده که آمریکا آن را در دستور کار خود قرار می‌دهد و در این امر هم شکست می‌خورد.

وی افزود: آغاز حرکت انقلاب اسلامی که برگفته از آموزه های دینی است و امدادهای الهی به کمک آن می‌آید در واقع یک نه بزرگ به هژمونی ایالات متحده است.

این کارشناس علوم سیاسی یادآور شد: همانطور که امام (ره) و مقام معظم رهبری اشاره داشتند، اتفاقاتی که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رخ داده نشان می‌دهد که هدف اصلی حرکت رو به جلو جمهوری اسلامی آسیب دیده شدن هژمونی ایالت متحده بوده است.

علویان در ادامه بیان کرد: آمریکایی‌ها پس از جنگ جهانی دوم از حالت انتفاع خارج شدند و در قالب حضور فعال مقابل کشورهای شرق براساس دکترین‌های جدید که جایگزین کردند وارد حضور صحنه‌های سیاسی می‌شوند.

استادیار حقوق و علوم سیاسی دانشگاه مازندران با اشاره به اینکه هدف آمریکا حضوری پررنگ در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا است، تصریح کرد: در سال 1970 آمریکا با دکترین نیکسون ستون نظامی عربستان سعودی و دو ستون نظامی و دفاعی ایران را هدف قرار می‌دهد تا از منابع این کشورها برای حفظ منافع ملی خود استفاده کند.

وی افزود: پیروزی انقلاب اسلامی در واقع خط بطلانی بر تداوم سیر قدرت ایالت متحده در گذشته بود و درحالی که آمریکایی‌ها برای حفظ این منافع به غیر از دکترین‌های تعریف شده، برنامه‌هایی را مانند ناتو در اروپا مقابل شرق و شوروی سابق و برنامه‌هایی دیگر را در منطقه ما و شرق آسیا طراحی کردند تا کمربندی را برای حفظ منافع خود به کار ببندند.

این کارشناس علوم سیاسی تصریح کرد: شکل‌گیری دکترین مقاومت یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی در منطقه است و امروز به نظر همه کارشناسان روابط بین الملل شکل‌گیری دکترین مقاومت به عنوان یک جریانی است که در بسیاری از کشورها تاثیرگذار است.

علویان با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران سردمدار جریان مقاومت است، یادآور شد: انرژی جریان مقاومت از ایران به کشورهای دیگر سرایت پیدا کرد که در مقابل برتری‌ها وسلطه طلبی آمریکا ایستاده‌اند.

وی تاکید کرد: در گذشته آمریکا ابزار تحریم زیادی داشت و با دلار، صندوق بین الملل و بانک‌های جهانی دیگر کشورها را تحت فشار قرار می‌داد که البته هم اکنون بسیاری از کشورها به سمت سازمان‌های منطقه‌ای رفتند و دلار را به عنوان ارز خارجی از رده خارج کردند که همین نشان دهنده بی‌اعتمادی بسیاری از کشورها در زمینه اقتصادی و افول اقتصادی آمریکا است.

این کارشناس علوم سیاسی گفت: ساقط شدن پهپاد آمریکا در خاک جمهوری اسلامی ایران یکی دیگر از مواردی است که نشان می‌دهد که ایالات متحده دیگر کدخدای عالم نیست، این سرنگونی پاسخ محکمی از سوی ایران به آن‌ها بود، درحالی که ابزارهای تهاجمی و پایگاه‌های زیادی داشتند اما نتوانستند عکس العمل مناسبی داشته باشند.

استادیار حقوق و علوم سیاسی دانشگاه مازندران با بیان اینکه هر ملتی بخواهد زندگی شرافتمندانه‌ای داشته باشد باید آزادانه زندگی کند و زیرسلطه کسی نباشد، اظهار کرد: خط اصلی انقلاب اسلامی در روابط بین الملل این است که زیر بار سلطه نمی‌رود و به همین خاطر نماد استکبارستیزی هستند، 13 آبان با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا راه هرگونه نفوذ سلطه را در درون بست و آغاز راهی بوده که به صورت عملیاتی در مقابل استکبار بایستیم.

علویان ادامه داد: لشگرکشی به ویتنام، جنگ در عراق و افغانستان، نقش اصلی در کودتای 28 مرداد ایران و حمایت از رژیم صهیونیستی از جمله نمونه جنایت‌هایی است که آمریکایی‌ها در طول سالیان متمادی برای حفظ منافع خود و نادیده گرفتن حقوق دیگر مناطق دنیا است.

وی خاطرنشان کرد: باید با همه ابزار و تکنیک‌ها در رابطه با حفظ منافع خودمان استفاده کنیم و آنجایی که تن به مذاکره دادیم باید به صورتی عمل می‌کردیم که امتیاز بیشتری به دشمن نمی‌دادیم.