به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه نیوز، به نقل از روابط عمومی جمعیت هلال احمر شهرستان ساری، واحد داوطلبان در راستای اهداف بشردوستانه اقدام به ویزیت رایگان در روستای سواسره و آغوزگُله منطقه چهاردانگه نموده که این کاروان با حضور پزشک، پرستار، برقکار، مربی، مشاوره، دارو رایگان به انجام خدمات انسان دوستانه به اهالی روستاهای فوق مبادرت ورزیدند.
لازم به ذکر است پروژه انجام شده با هزینه ۴۰ میلیون ریال با تعداد ۲۰ نفر از اعضای داوطلبان گروه های چهرگانه در هفته هلال پایان پذیرفت.
سلام
آغوزگاله غلط می باشد و آغوزگُله درست است. لطفا تصحیح شود. با تشکر.
…………………………….
چهاردانگه نیوز: دوست عزیز آقا مهران سلام. واژه ها و اسامی محلی را ترجیحاً همانگونه که در طول تاریخ تلفظ و ثبت شده اند باید بکار برد. در زبان تبری واژه «گالِه» به معنی بوته و درختچه می باشد: زرشک گاله، ولیک گاله و … و احتمالاً برای روستای «آغوزگاله» به معنای پسوند مکان ساز بکار رفته است. واژه «گُلِه» در زبان فارسی به معنای بوته و درختچه کاربرد ندارد. بهتر است ما تبری زبانان مازندرانی، واژه های بومی را همانگونه که در زبان بومی بکار می بریم، نیز بنویسیم.
متاسفانه در طی چند دهه گذشته و با گسترش زبان فارسی در مناطق روستایی، عده ای سعی در فارسی سازی واژگان بومی مازندرانی دارند: چشمه وا اوی سورت » چشمه باداب سورت، روستاهای آقوزگاله یا آغوزگالِه » آغوزگُلِه، کانیم » کُنیم ، اِرُوست » اُروست، اِرا » اَرا و …. که گاهی واژگان و نام های بی معنی مانند« کُنیم » از میان اینگونه فارسی سازی نیز پدیدار می شود.
سلام خسته نباشید. حرف شما درسته. ولی گاله، درست است به معنای بوته و…. میشه. ولی در اصل گله است که آغوز+گله معنی پیدا می کنه که می شه گل گردو. منظور گل گردو همون گلی است که قبل از در اومدن گردو اون گل در میاد. حالا شرمنده من اسم محلی اش رو نمیدونم. ولی این آغوزگله از زمان قدیم هم بهش می گفتن آغوزگله نه آغوزگاله. به طور رسمی و ثابت شده هم دست نوشته های از قدیم هست که ثابت می کنه که آغوزگله درسته.
دیگه حالا فارسی سازی شده، درسته نباید می شد. ولی بهتر است تو این جور موردها شماها درست اش رو بذارید. چونکه محلی ها و کسایی که محل شون اونجاست دوست ندارن اسم روستاهاشون بد تلفظ یا نوشته بشه. این مورد برای من هم پیش اومده که برای چند روستا مقاله یا تحقیقی نوشتیم اسم قدیمی روستا رو ذکر کردیم و یه مشکلاتی برای ما پیش اومد. به خاطر این گفتم که یه وقت مشکلی برای شما هم پیش نیاید. حالا من فقط اسم این روستا رو شنیدم و خوشم اومد و در رابطه باهاش رفتم تحقیق، هم در روستا و هم در اینترنت. همه جا نوشته بود آغوزگله. من چند سفر به مناطق اونجا داشتم از جمله همین آغوزگله و سواسره و بالاده و ….. اطراف روستای بالاده هم آغوزگاله تلفظ می کنند بعد فکر کردم که واقعاً شاید آغوزگاله باشه، بازم رفتم تحقیق دیدم نه همون آغوزگله است. شنیدم که لهجه ی اونها فرق داره
همین طور توی چند تا از سایت های چهاردانگه که مال طرف های روستا های بالاده و … هستن اونها هم آغوزگله رو اغوزگاله نوشتن :(
…………………………………………………….
چهاردانگه نیوز: دوست عزیز آقا مهران. سلام و از توضیح مفصل شما سپاسگزاریم. مردم این روستا و بالاده و اطرافش و چهاردانگه نیز «آغوزگاله» می گویند و فقط در نوشتن «آغوزگُله» می نویسند. هم چنین در زبان محلی مازندرانی، به گُل درختانی مثل گردو و یا افرا و … «گالِم» گفته می شود. افراگالم، آغوزگالم، دارگالم و …
شاید استدلال شما برای گُل درخت گردو جهت نام نهادن بر روستای آغوزگله چندان مصداق نداشته باشد. موضوع دیگر اینکه اگر بحث زبان شناسی را بخواهیم در این مورد پیگیر شویم از حوصله این سایت و این جوابیه خارج است. با این حال مختصر گویم که دو واژه آغوز یا آقوز کدامیک درست است و چرا؟ در برخی مناطق تبری زبان مثل چهاردانگه به گُل، گال گویند و در برخی نواحی مثل بابل و آمل و غرب مازندران، گِل گویند. آیا می توان نام آغوزگُله را به آغوزگِلِه نیز تلفظ کرد؟ چنانچه استدلال بر تبدیل گال یا گالِه به گُل یا گُلِه باشد پس نام آغوز را چگونه باید نوشت؟ در زبان فارسی آغوز یا آقوز به معنی شیر انسان یا حیوان تازه زایمان کرده (در مازندرانی = مِک یا مِگ ) گویند و اما در زبان تبری به گردو ، آغوز گوییم. آیا می توان نام آغوزگاله را به «گردوگُلِه» ترجمه کرد؟ می بینید که این ترجمه نیز غلط محض است. پس این نام چون نامی خاص و بومی می باشد، نمی بایستی بدنبال ترجمه و یا معادل تلفظ نزدیک به فارسی بگردیم. در تلفظ محاوره نام «آغوزگاله» کاربرد دارد ولی در نوشتاری بعضی از دوستان اصرار می فرمایند که «آغوزگُلِه» نوشته شود. ما نیز این را می پذیریم.
بنده بواسطه سی سال فعالیت و تحقیق در زمینه فرهنگ بومی مازندران به ویژه روستای بالاده و منطقه دوسرشمار و نرماب دوسر، با اینگونه موارد در زبان تبری فراوان برخورد کرده و آشنایی کامل داشته و معتقدم باید به اهالی یک روستا در کاربرد نام روستایشان احترام گذاشت، اما این نباید منجر به بدعت و وارد کردن نام های ترجمه شده بی مسمایی مثل «باداب سورت» بجای نام بومی «وا اوی سورت» شود. بر نیمایوشیج بزرگ مرد شعر نوی ایران ایراد گرفتند که چرا واژگان بومی مازندرانی را در اشعار فارسی وارد کرده ای؟ جواب داد که واژگان و نام های بومی برای انتقال مفهوم در قالب ریتم و قافیه در شعرم بهتر کمک می کند. این دیگر مشکل فارسی زبانان است. واژگانی محلی مثل داروگ، توکا، شماله، لم، پلم، ازادار، وازنا و … از ابتکارات نیما در استفاده بی باکانه از زبان مادری است. «می چمد خوکی از لَم به پَلِم». نیما چگونه باید معادل فارسی این واژگان را در شعرش بکار ببرد تا هم، آهنگ و وزن و ریتم و هم معنا و محتوا داشته باشد و هم کوتاه و زیبا باشد؟ امروزه داروگ و توکا نام های شناخته شده در عرصه زبان فارسی در سطح زبان شناسی هستند و حتی توکا را بر انسان ها نام نهاده اند. انگار این واژگان فارسی هستند.
بگذریم که سخن به درازا کشیده شد.
در بخش خبررسانی در سایت چهاردانگه نیوز، ما نیز هر دو مورد را بکار می بریم. هرگونه خبر مکتوب به دست ما برسد که یکی از این دو صورت را در باره آغوزگاله یا آغوزگُله نوشته باشد ما نیز همانگونه منتشر می کنیم.
لطفاً نوشته ها و اسناد مکتوبی که اشاره کردید در باره سابقه نوشتاری نام آغوزگاله به آغوزگله دارید حتمن برای ما بفرستید تا زین پس مورد استفاده قرار گیرد.
با احترام. عین اله آزموده (از روستای بالاده) و یکی از مدیران چهاردانگه نیوز .
ممنون حتما برای شما از دست نوشته ها عکس می گیرم و برا تون می فرستم . من انشالله تا اخر ماه بادوستان یه سفری به اونجا می خام برم حتما از دست نوشته ها با اجازه صاحب دست نوشته عکسی می گیرم و یا مقاله ایی درست می کنم و براتون می فرستم .
سلام
آغوزگاله غلط می باشد و آغوزگُله درست است. لطفا تصحیح شود. با تشکر.
…………………………….
چهاردانگه نیوز: دوست عزیز آقا مهران سلام. واژه ها و اسامی محلی را ترجیحاً همانگونه که در طول تاریخ تلفظ و ثبت شده اند باید بکار برد. در زبان تبری واژه «گالِه» به معنی بوته و درختچه می باشد: زرشک گاله، ولیک گاله و … و احتمالاً برای روستای «آغوزگاله» به معنای پسوند مکان ساز بکار رفته است. واژه «گُلِه» در زبان فارسی به معنای بوته و درختچه کاربرد ندارد. بهتر است ما تبری زبانان مازندرانی، واژه های بومی را همانگونه که در زبان بومی بکار می بریم، نیز بنویسیم.
متاسفانه در طی چند دهه گذشته و با گسترش زبان فارسی در مناطق روستایی، عده ای سعی در فارسی سازی واژگان بومی مازندرانی دارند: چشمه وا اوی سورت » چشمه باداب سورت، روستاهای آقوزگاله یا آغوزگالِه » آغوزگُلِه، کانیم » کُنیم ، اِرُوست » اُروست، اِرا » اَرا و …. که گاهی واژگان و نام های بی معنی مانند« کُنیم » از میان اینگونه فارسی سازی نیز پدیدار می شود.
سلام خسته نباشید. حرف شما درسته. ولی گاله، درست است به معنای بوته و…. میشه. ولی در اصل گله است که آغوز+گله معنی پیدا می کنه که می شه گل گردو. منظور گل گردو همون گلی است که قبل از در اومدن گردو اون گل در میاد. حالا شرمنده من اسم محلی اش رو نمیدونم. ولی این آغوزگله از زمان قدیم هم بهش می گفتن آغوزگله نه آغوزگاله. به طور رسمی و ثابت شده هم دست نوشته های از قدیم هست که ثابت می کنه که آغوزگله درسته.
دیگه حالا فارسی سازی شده، درسته نباید می شد. ولی بهتر است تو این جور موردها شماها درست اش رو بذارید. چونکه محلی ها و کسایی که محل شون اونجاست دوست ندارن اسم روستاهاشون بد تلفظ یا نوشته بشه. این مورد برای من هم پیش اومده که برای چند روستا مقاله یا تحقیقی نوشتیم اسم قدیمی روستا رو ذکر کردیم و یه مشکلاتی برای ما پیش اومد. به خاطر این گفتم که یه وقت مشکلی برای شما هم پیش نیاید. حالا من فقط اسم این روستا رو شنیدم و خوشم اومد و در رابطه باهاش رفتم تحقیق، هم در روستا و هم در اینترنت. همه جا نوشته بود آغوزگله. من چند سفر به مناطق اونجا داشتم از جمله همین آغوزگله و سواسره و بالاده و ….. اطراف روستای بالاده هم آغوزگاله تلفظ می کنند بعد فکر کردم که واقعاً شاید آغوزگاله باشه، بازم رفتم تحقیق دیدم نه همون آغوزگله است. شنیدم که لهجه ی اونها فرق داره
همین طور توی چند تا از سایت های چهاردانگه که مال طرف های روستا های بالاده و … هستن اونها هم آغوزگله رو اغوزگاله نوشتن :(
…………………………………………………….
چهاردانگه نیوز: دوست عزیز آقا مهران. سلام و از توضیح مفصل شما سپاسگزاریم. مردم این روستا و بالاده و اطرافش و چهاردانگه نیز «آغوزگاله» می گویند و فقط در نوشتن «آغوزگُله» می نویسند. هم چنین در زبان محلی مازندرانی، به گُل درختانی مثل گردو و یا افرا و … «گالِم» گفته می شود. افراگالم، آغوزگالم، دارگالم و …
شاید استدلال شما برای گُل درخت گردو جهت نام نهادن بر روستای آغوزگله چندان مصداق نداشته باشد. موضوع دیگر اینکه اگر بحث زبان شناسی را بخواهیم در این مورد پیگیر شویم از حوصله این سایت و این جوابیه خارج است. با این حال مختصر گویم که دو واژه آغوز یا آقوز کدامیک درست است و چرا؟ در برخی مناطق تبری زبان مثل چهاردانگه به گُل، گال گویند و در برخی نواحی مثل بابل و آمل و غرب مازندران، گِل گویند. آیا می توان نام آغوزگُله را به آغوزگِلِه نیز تلفظ کرد؟ چنانچه استدلال بر تبدیل گال یا گالِه به گُل یا گُلِه باشد پس نام آغوز را چگونه باید نوشت؟ در زبان فارسی آغوز یا آقوز به معنی شیر انسان یا حیوان تازه زایمان کرده (در مازندرانی = مِک یا مِگ ) گویند و اما در زبان تبری به گردو ، آغوز گوییم. آیا می توان نام آغوزگاله را به «گردوگُلِه» ترجمه کرد؟ می بینید که این ترجمه نیز غلط محض است. پس این نام چون نامی خاص و بومی می باشد، نمی بایستی بدنبال ترجمه و یا معادل تلفظ نزدیک به فارسی بگردیم. در تلفظ محاوره نام «آغوزگاله» کاربرد دارد ولی در نوشتاری بعضی از دوستان اصرار می فرمایند که «آغوزگُلِه» نوشته شود. ما نیز این را می پذیریم.
بنده بواسطه سی سال فعالیت و تحقیق در زمینه فرهنگ بومی مازندران به ویژه روستای بالاده و منطقه دوسرشمار و نرماب دوسر، با اینگونه موارد در زبان تبری فراوان برخورد کرده و آشنایی کامل داشته و معتقدم باید به اهالی یک روستا در کاربرد نام روستایشان احترام گذاشت، اما این نباید منجر به بدعت و وارد کردن نام های ترجمه شده بی مسمایی مثل «باداب سورت» بجای نام بومی «وا اوی سورت» شود. بر نیمایوشیج بزرگ مرد شعر نوی ایران ایراد گرفتند که چرا واژگان بومی مازندرانی را در اشعار فارسی وارد کرده ای؟ جواب داد که واژگان و نام های بومی برای انتقال مفهوم در قالب ریتم و قافیه در شعرم بهتر کمک می کند. این دیگر مشکل فارسی زبانان است. واژگانی محلی مثل داروگ، توکا، شماله، لم، پلم، ازادار، وازنا و … از ابتکارات نیما در استفاده بی باکانه از زبان مادری است. «می چمد خوکی از لَم به پَلِم». نیما چگونه باید معادل فارسی این واژگان را در شعرش بکار ببرد تا هم، آهنگ و وزن و ریتم و هم معنا و محتوا داشته باشد و هم کوتاه و زیبا باشد؟ امروزه داروگ و توکا نام های شناخته شده در عرصه زبان فارسی در سطح زبان شناسی هستند و حتی توکا را بر انسان ها نام نهاده اند. انگار این واژگان فارسی هستند.
بگذریم که سخن به درازا کشیده شد.
در بخش خبررسانی در سایت چهاردانگه نیوز، ما نیز هر دو مورد را بکار می بریم. هرگونه خبر مکتوب به دست ما برسد که یکی از این دو صورت را در باره آغوزگاله یا آغوزگُله نوشته باشد ما نیز همانگونه منتشر می کنیم.
لطفاً نوشته ها و اسناد مکتوبی که اشاره کردید در باره سابقه نوشتاری نام آغوزگاله به آغوزگله دارید حتمن برای ما بفرستید تا زین پس مورد استفاده قرار گیرد.
با احترام. عین اله آزموده (از روستای بالاده) و یکی از مدیران چهاردانگه نیوز .
ممنون حتما برای شما از دست نوشته ها عکس می گیرم و برا تون می فرستم . من انشالله تا اخر ماه بادوستان یه سفری به اونجا می خام برم حتما از دست نوشته ها با اجازه صاحب دست نوشته عکسی می گیرم و یا مقاله ایی درست می کنم و براتون می فرستم .