در مورد میزان و نحوه مشارکت شهروندان در اداره امور شهر دو نگرش و دیدگاه وجود دارد.: ﻧﮕﺮش ﺧﺮد و ﻧﮕﺮش ﮐﻼن؛ در ﺳﻄﺢ ﺧﺮد، ﺑﺮ اﻧﮕﯿﺰهﻫﺎ، ﮔﺮاﯾﺸﻬﺎ و رﻓﺘﺎرﻫـﺎ ﺗﺄﮐﯿـﺪ ﻣﯽﺷﻮد و در ﺳﻄـﺢ ﮐﻼن، زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎ، ﺷﺮاﯾﻂ و ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳـﺎﺧﺘﺎری ﻣـﻮرد ﺗﻮﺟـﻪ ﻗـﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. به طور کلی مهمترین مطلبی را که در خصوص مشارکت شهروندان در اداره امور شهر باید مورد لحاظ قرار داد تصمیماتی است که سیستم شهری(مدیریت شهری) می گیرد و برحقوق شهروندان تاثیرگذار است. با توجه به مورد فوق برای تحقق حقوق شهروندان با لحاظ نیازهای آنان، باید مردم در برنامه ها و تصمیمات متخذه برای شهر خود مشارکت داشته باشند. مشارکت یعنی مشارکت در خدمتگزاری، برنامه ریزی، اجرا و نظارت در کلیه برنامه های مورد نظر برای شهر، چرا که استفاده از مشارکت مردمی با رفع یا کاهش تنگناها و معضلات مدیریت شهری برابر است. استفاده از مشارکت شهروندی باعث صرف انرژی، زمان هزینه و امکانات کمتر و انجام کارهای بیشتر در شهر می شود. مداخله شهروندان در اداره امور باعث آشنایی مستقیم آنان با مسایل شهر شده و این خود منجر به تصحیح نظر و تصور مردم از مدیریت شهری می شود. مشارکت شهروندی باعث ایجاد حس اعتماد شهروندان نسبت به مدیران می شود و متقابلاً مدیران شهری نیز باید با ایجاد رابطه مستقیم با مردم این حس را تقویت کنند.
اﻣﺮوزه، در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﯽ روﯾﮑﺮد “ﻣﺸﺎرﮐﺖﻣﺤـﻮری ” در ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﻫـﺎی ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ ﺷﻬﺮی ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺷﺪه اﺳﺖ .اﻫﻤﯿﺖ ﻧﻘﺶ ﻣﺮدم در اداره اﻣﻮر زﻧﺪﮔﯽ اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ، درس ﮔﺮﻓﺘﻦ از ﺗﺠﺎرب و روﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﮥ ﺷﻬﺮی در دﻫﻪﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻟﺰوم اﻧﻄﺒﺎق ﻃﺮﺣﻬـﺎ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی ﺑﺎ ﻧﯿﺎزﻫﺎ و ﺧﻮاﺳـﺘﻬﺎی ﻣـﺮدم؛ ﻋـﺪم ﺗﻮاﻧـﺎﯾﯽ ﻣـﺎﻟﯽ دوﻟﺘﻬـﺎ در ﻧﻮﺳــﺎزی و ﺑﻬﺴــﺎزی اﻣــﻮر، ﭘﯿﭽﯿــﺪﮔﯽ ﻓﺰاﯾﻨــﺪه زﻧــﺪﮔﯽ ﺷــﻬﺮی و ﺗﻨــﻮع ﻓﺮﻫﻨﮕــﯽ ﺷﻬﺮوﻧﺪان در ﺗﻘﻮﯾﺖ روﯾﮑﺮد ﻣﺸﺎرﮐﺖﻣﺤﻮری ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﻧﺪ. به عبارت دیگر، ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﺷـﻬﺮوﻧﺪی، ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﻫـﺎی مدیریت ﺷﻬﺮی را ﻣﺸﺮوﻋﯿﺖ ﺑﺨﺸﯿﺪه و آن را ﻧﻬﺎدینه ﻣﯽ ﺳﺎزد. به واقع ﻣﺸـﺎرﮐﺖ ﻧﻬﺎدﯾﻨـﮥ ﺷـﻬﺮوﻧﺪان، ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﺷﻬﺮی و رﻓﺎه ﺷﻬﺮوﻧﺪان را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ دﻫﺪ. ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی ﺷﻬﺮی ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ، ﻣﺴـﺘﻠﺰم ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﺳـﺎز و ﮐﺎرﻫـﺎ، ﺿـﺮورﺗﻬﺎ و زﻣﯿﻨﻪﻫﺎی ﻣﺸﺎرﮐﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﮑﺎن ﻣﺸـﺎرﮐﺖ ﻫﺪﻓﻤﻨـﺪ ﺷـﻬﺮوﻧﺪان را در ﻣـﺪﯾﺮﯾﺖ اﻣﻮر ﺷﻬﺮی ﭘﺪﯾﺪ ﻣﯽآورد. مشارکت شهروندان در اداره امور شهر نتایج مثبت زیادی را به دنبال خواهد داشت که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: کاهش محدودیتها و مشکلات مدیریت شهری به خصوص شهرداری هایی که با کمبود یا فقدان نیروی متخصص و منابع مالی مواجه می باشند چرا که جلب مشارکت مردم باعث رفع بخشی از نیاز مدیریت شهری به منابع انسانی و مالی می شود. صرفه جویی در هزینه ها و کاهش صرف انرژی، بدین معنی که با استفاده از مشارکت شهروندان این امکان فراهم شود که با صرف انرژی کمتر و هزینه کمتر اقدامات بسیاری را در شهر انجام داد. مشارکت شهروندان در اداره شهر باعث افزایش همکاری های اجتماعی و نیز افزایش حس تعلق آنان به شهر می شود. جلب مشارکت مردم منجر به ایجاد و یا تقویت پایه های جامعه مدنی می شود. در طرح های مدنظر برای شهر باید ضمن لحاظ نظرات شورای شهر، بین نیازهای گوناگون و بعضاً متناقض جامعه هماهنگی ایجاد شود. بر اساس چنین رویکردی برای تعریف میزان و چگونگی مشارکت شهروندان در اداره امور شهر باید به نقش و جایگاه شوراها به عنوان نماد اصلی مشارکت پذیری مردم توجه کرد و همچنین بین عملکردهای شهر از نظر نیازها و اولویت های آن رابطه و نیز هماهنگی خاص ایجاد کرد. بر این اساس باید به نوعی اصل کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را در نظر گرفت. یعنی باید برای ایجاد تعادل در مشارکت شهروندان بین نیازهای متعدد و متکثر مردم وحدت ایجاد کرده و همچنین بر اساس اولویت ها به نیازهای آنان پاسخ داد.
دکتر فرزاد گوهردهی
بخش اول: ارتباط حقوق شهروندی با مدیریت شهری