سید علیاکبر قادری متولد 1331 درروستای اراء از بخش چهاردانگه ساری در خانواده کشاورز متولد شد. تحصیلاتش را در مکتبخانه به پایان رساند. خدمت سربازی را در سال 51-1350 در تهران سپری کرد ودرسال 52 درشرکت کنتورسازی آب تهران مشغول به کارشد. درسال 53 مفتخر به ازدواج شد که ثمره ی این سنت حسنه 6 پسربود. فرزند آخرش،هفت روز بعد از شهادت پدر متولد شد.پس از شهادت به همرزمانش سفارش کرده بودکه نام فرزند را روح الله بگذارند. در زمانیکه بختیارفرودگاه رابرروی امام بست ومانع ازورودایشان ازفرانسه به تهران شدومردم انقلابی دردانشگاه تهران متحصن شدند،قادری وسایردوستانش به جمعیت چرخیدودر مسیرفرودگاه به بهشت زهراسرازپانمی شناخت . درسال 1358 ، همزمان با دستور امام امت مبنی برتشکیل ارتش 20 میلیونی قادری باهماهنگی سپاه ناحیه غرب تهران (مقداد)،پایگاه منتظران المهدی (عج) رادرمحل کارخانه تاسیس کردند.ازطرف سپاه ناحیه غرب تهران به عنوان اولین فرمانده پایگاه منصوب شد.بلافاصله اقدام به عضوگیری واعزام نیروبه جبهه هاکرد. بعدازساعت کاراداری، به فعالیت درکمیته ی انقلاب اسلامی در جهت مبارزه باوابستگان طاغوت وضدانقلاب و نیز پاکسازی عناصروابسته به طاغوت وضدانقلاب درکارخانه مشغول بود وهیچ گاه اجازه ندادکه درکارخانه،منافقین وهمفکران شان علیه امام ونظام فعالیت کنندوماهیت آنهارابامنطق اسلام وامام،رسوامی کرد.درسال 1362 درکردستان حضورپیداکرد.قادری و همرزمانش بلافاصله بعد از این حضور، درقالب گردان جندالله به مدت شش ماه به مبارزه علیه دشمن پرداختند. با اینکه درسال 1365 به هنگام اعزام سپاه محمدرسولالله (ص)درسمت معاونت مونتاژکارخانه، مشغول به کار بود اماعلیرغم تاکیدمدیرکارخانه مبنی برحضوردرمحل کار،حضوردرجبهه راترجیح دادودرهمان سال درشلمچه،درعملیات کربلای 5 به خیل یاران شهیدشپیوست
بسمه تبارک و تعالی
بنام ا… پاسدار حرمت خون شهیدان
اللهم طهر قلبی من النفاق و عملی من الریا و لسانی من الکذب و عینی من الخیانه یا ایها الذین آمنوا اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم ” ای کسانیکه ایمان آورده اید، اطاعت نمایید از خدا و رسول خدا و اطاعت نمایید ولی امر و ولی زمان را.با سلام و درود و صلوات بر خاتم انبیا، حضرت محمد ابن عبدالله(صلی الله علیه و آله) و با درود وسلام و صلوات بر مولای متقیان حضرت علی (ع)، برپا کننده ی عدل و عدالت اسلامی و با سلام و درود به محضر مبارک صاحب العصر و الزمان، قائم آل محمد حضرت مهدی (عج) یگانه منجی عالم بشریت وبا سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران فرزند رسول ا… و ادامه دهنده ی راه اباعبدالله الحسین (ع)، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (دامت برکاته) و با سلام و درود بر تمامی شهدای صدر اسلام تا به شهدای کربلای ایران زمین و سلام و درودخداوند قادرمتعال بر تمامی شهدای ایران و سلام بر تمامی خانواده های محترم شهدا؛ این نور چشمان ملت ایران .
در تاریخ 11/9/65 لطف خداوند شامل حال اینجانب سید علی اکبر قادری گردید و توفیق خدمت به اسلام اگر خداوند قبول فرماید تا در جبهه های حق علیه باطل شرکت نمایم. خداوند بزرگ را هزاران بار شکر می نمایم که چنین لطفی به من مرحمت فرموده که در راه کسی قدم برداشته ام که تمام هستی و نیستی خود را فدای اسلام نموده و امروزه هزاران شهید به خون خفته، ادامه دهنده ی راه او هستند و هر روز به عشق زیارت قبر شش گوشه اش جان فشانی می نمایند و با عشق به مولای خود، حسین (ع) جان میدهند . برایم افتخاراست جایی قدم گذاشته ام هزاران شهید، مجروح و معلول فدای آن سرزمین شده اند و امروزه هزاران جوان، ادامه دهنده ی راه آن ها میباشند.
و از خداوند قادرمتعال آرزو دارم که همیشه رهبر انقلاب اسلامی ایران را از جمیع بلیّات محفوظ نماید و ملت شریف ایران را سلامت بدارد تا از رهبر و مرجع شیعیان جهان پیروی نمایند، همچنین که تا به حال پیروی نموده اند.
درود خداوند بر این ملت مظلوم و شهید پرور ایران که به حق ندای امام عزیزشان لبیک گفته اند. از مسئولین جمهوری اسلامی ایران انتظار دارم که دقیقا فرمایشات رهبر انقلاب را اجرا نمایند و نگذارند یک عده سودجوی فرصت طلب با کارشکنی و رعایت نکردن، حقوق دیگران لطمه به خون شهدا بزنند. به آن عده کوردلان که تمام همّ و غمشان را صرف مال وزراندوزی نموده اند، میگویم مقداری توجه داشته باشند! انشاءالله امت حزب الله روزی به سراغشان خواهد آمد و به اعمال ننگینشان رسیدگی خواهند کرد. انشاء الله
یک وصیت نامه ی دیگری نوشته ام که یکی در منزل است و دیگری در محل، توی کمد لباسِ طبقه اول. طبق وصیت نامه عمل گردد.انتظاری که از برادرم حاج سید علی قادری دارم، این است که فرزندانم را خوب تربیت نمایند تا خوب درس بخوانند.در صورت داشتن لیاقت شهادت در راه خدا، ادامه دهنده راه امام حسین (ع)، سالار شهیدان باشند و یک خدمتگزارواقعی به اسلام و پیرو ولایت فقیه.
والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
تاریخ 27/9/65 ساعت 10 شب
“سید علی اکبر قادری”
