پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

فيلم| کالچه نون توشه راه گذشته و سوغات امروز کوچکرها

نماهنگ ( کلیپ ) ویژه ای برای اولین بار از مراحل پختن « کالچه نون » تهیه کرده که در اینجا تقدیم همه ی شما همراهان عزیز و بزرگوار وب سایت دوسرشمار می کنیم.این کلیپ در روستای پایین ده ( از توابع منطقه ي دوسرشمار، دهستان چهاردانگه بخش چهاردانگه ) تهیه شده است.

0

کمر خمیده و چهره ی خسته ی مادران ما، یادگار حمل جرده ( هیزمی که از شاخه های خشکیده ی درختان به دست می آید ) بر دوش های پر توان آنهاست و چیزی که ما در ذهن خود از این موضوع به یاد داریم بوی خوش نان تازه ایست که آنها از صبح خیلی زود برای آماده شدن آن زحمت کشیده اند. آماده کردن خمیر در صبح زود بعد از نماز و آوردن جرده و آماده کردن آتش برای گرم کردن تنور و عرق هایی که آنها پای تنور ریخته اند تنها بخش کوچکی از کار طاقت فرسای مادران ماست که امروزه نشانه های آن را می توانیم در دست های پینه بسته و کمر خمیده و صورت پر از چین و چروک آنها ببینیم. همه ی ما مطمئناً نان محلی و یا کالچه نون که مادرانمان در گذشته و حتی امروز برایمان می پختند و می پزند به یاد داریم. هنوز هم مثل دوران بچگی دلمان لک زده برای نان داغ سر تنور و کشتاک ( نان محلی کوچکی که معمولاً مادران برای بچه ها در تنور می گذاشتند ) که سر تنور از مادر بگیریم و فوت کنیم و به دندان بکشیم!

در گذشته در اواسط و یا اواخر مهرماه با سرد شدن هوا در منطقه ی دوسرشمار ( روستاهای: بالاده ، پایین ده ، تیله بن ، قلعه ، میرافضل ، واوسرنو ) بخش چهاردانگه ساری، کوچکرها کم کم بار و بندیل خود را جمع می کردند و برای کوچ از منطقه ی دوسرشمار به سمت دشت مازندران آماده می شدند. راهی بس طولانی و طاقت فرسا که خاطره های تلخ و شیرینی از آن دوران، بارها از زبان پدران و مادرانمان شنیده ایم.خاطرات سختی راه، شنیدن اوسنی ( افسانه ) در اتراق های شبانه، خاطرات از دست دادن عزیزی و حتی به دنیا آمدن نوزادی در طول راه. فقط کافی است پای صحبت این پدران و مادران زحمت کش بنشینیم و از داستان هایی که از آن دوران تعریف می کنند لذت ببریم.

یکی از اقداماتی که قبل از کوچ حتماً باید انجام می گرفت پختن نان بود تا در طول مسیر از منطقه ی دوسرشمار به سمت دشت مازندران توشه ی راهشان باشد. نانی که کوچکرها قبل از سفر می پختند « کالچه نون » یا « کالچی نون » بود که همان نان کلوچه ای است. نان نسبتاً کوچک و شیرینی که مادران و زنان کوچکر می پختند تا در طول مسیر بخورند.

کوچکرها معمولاً یکی دو روز قبل از حرکت با اطلاع دادن به دویگارها و دادن این خبر  که آنها فردا عازم هستند به کار پختن کالچه نون به کمک یکدیگر مشغول می شدند. برای این کار همه با هم از صبح بسیار زود همکاری می کردند. صدها تخم مرغ و مقداری شکر و چند کیسه آرد گندم آماده می کردند و از صبح خیلی زود با درست کردن خمیر روز پرکاری که در انتظارشان بود را آغاز می کردند. پختن کالچه نون معمولاً به شکل دست جمعی و با همکاری اکثریت بانوان منطقه ی دوسرشمار انجام می گرفت و این امر روحیه ی تعامل و همکاری را بهبود می بخشید. بعد از آماده شدن خمیر و چانه زدن و کشیدن « نون کر » ( وردنه ) روی آن، خمیر های آماده شده را پشت سر هم بر سر تنور می بردند و به قول یکی از مادران عزیز ویزه ویزه! خمیرها را در تنور می گذاشتند و نان را از تنور بیرون می آوردند. بوی نان تازه همه ی فضای روستا را پر می کرد و شور و شوق زیادی بین کودکان به پا می شد تا بر سر تنور برسند و نان تازه را از مادرانشان بگیرند و گاز زنان به بازی مشغول شودند.

البته امروزه هم کالچه نون پخته می شود، ولی نه برای توشه ی راه، بلکه برای سوغات بردن برای آشنایان. چون در گذشته کوچ معمولاً بین ۷ تا ۱۰ روز طول می کشید. ولی امروزه کمتر دامداری است که این راه طولانی و پر خطر را پیاده طی کند. کالچه نون امروزه سوغاتی است از طرف کوچکرها برای کسانی که در دشت مازندران ساکن شده اند. سوغاتی شیرین و خوشمزه که برای کسانی که سن و سالی دارند یادآور گازهایی که در کودکی بر روی کالچه نون تازه بر سر تنور زده اند!

دستان همه ی مادران زحمت کشی که بارها بر روی تنور از دستشان کالچه نون تازه و کشتاک گرفته ایم، می بوسیم و برای شادی روح همه ی مادرانی که چهره در نقاب خاک کشیده اند صلوات می فرستیم و برای همه ی آنها که در قید حیات هستند آرزوی طول عمر با عزت می کنیم.

فيلم برداري و تدوين: علي نظري

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.