قلمها غیبت تو را در همیشهی زمان بُغض کردهاند
همآنها بودند که در روز درگذشت جابر معافی از نخستین افرادی بودند که در تشییع جنازه وی حاضر شدند، زیر تابوتش گریهها کردند و شرمنده از برخی رفتار و گفتار خود، پشت تریبونها و یادداشتها و مقالههای خود از صداقت و مردمداری مرحوم معافی سخنها گفتند و او را تا حد اَبَرانسان بالا بردند. وقتی که جابر، دیگر نبود!
پایگاه خبری چهاردانگه: اینروزها که حقیقتنمایی رسانهها -تا حدودی- فراموش شده است و قدرت آنها در افشای نارساییها و تخلفات برخی مسئولنماها کاهش یافته است؛
اینروزها که برخی رسانههای اصلاحطلب، مصلحتاندیشانه از وعدههای فراموششدهی دولت، فیشها و حقوقهای نجومی میگذرند و با ارسالی بلند، توپ را به زمین دولت «محمود» میاندازند؛
اینروزها که برخی رسانههای اصولگرا همهی ضعفهای دولت قبل (انزوای سیاسی، اختلاسهای میلیاردی، دکلهای گمشده، املاک نجومی و …) را سهلانگارانه در پشت مسائلی چون برجام، برگزاری کنسرتهای مجوزدار و وعدههای عملینشدهی دولت «حَسن» پنهان میکنند؛
اینروزها که عموم مردم نیز نسبت به دغدغهها و معضلات جامعه (تبعیض، تضاد طبقاتی، اختلاس، حقوق نجومی و…) بیتفاوتاند و سر در گریبان دردها و روزمرگیهای خود فرو بردهاند؛
اینروزها که رسالت اصلی رسانهها (دفاع از آزادی و حقوق مردم، مصالح نظام و منافع کشور) را، گرد نیازها و معضلات فراوان این قشر پوشانده است؛
اینروزها که رسانهها و مطبوعات کشور بیسروسامانتر وبیدروپیکرتر از هر زمان دیگر است و آنها حتی از حل اختلافات داخلی خود عاجزند؛
نبودِ افراد متعهد و با وجدانی چون «جابر معافی» در خانه مطبوعات و جمع اهالی رسانه بهخوبی احساس میشود. جابر اگرچه سرپرست خبرگزاری نخست اصولگرایان (فارس) در استان مازندران بوده است اما به گفتهی همکاران و صاحبنظران، از آنجا که خود فردی رنجدیده و زحمتکش از خانوادهای متعهد و شریف بود، دغدغههای مردم و معضلات جامعه را بر جدلها و نزاعهای سیاسیِ معمول، ترجیح میداد. بهطوریکه خبرگزاری تحت سرپرستی وی -بهعنوان رسانه مردم- بهزودی مورد توجه مسئولان و مدیران قرار گرفت و از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها و بخشداران گرفته تا مدیران سطوح بالاتر جناحهای مختلف، تمایل به انتشار اخبار و عملکرد خود در این رسانه داشتند و طبیعتا این موضوع رسالت این رسانه و مرحوم معافی را سنگینتر میکرد.
پرداختن مداوم و شبانهروزی به معضلات و خواستههای مردم، و انتشار اخبار و نقدونظرهای فعالان سیاسی همه احزاب و گروهها تا حد ممکن، اگرچه این رسانه را در جمع بهترین رسانههای استان و کشور بالا برد، اما گاهی از سوی مسئولان ناکارآمد و برخی فعالان تندروی جریانها، تضعیف دولت و نادیدهانگاشتن خدمات آنها تعبیر میشد و حتی برخی پا را فراتر نهاده و هرازگاهی برخی انگهای سیاسی را متوجه وی میساختند که روح حساس و ظریف جابر را میآزرد.
و همآنها بودند که در روز درگذشت جابر معافی از نخستین افرادی بودند که در تشییع جنازه وی حاضر شدند، زیر تابوتش گریهها کردند و شرمنده از برخی رفتار و گفتار خود، پشت تریبونها و یادداشتها و مقالههای خود از صداقت و مردمداری مرحوم معافی سخنها گفتند و او را تا حد اَبَرانسان بالا بردند. وقتی که جابر، دیگر نبود!
از این واقعیت عمومی جامعهی ما «تا شخص زنده بُوَد کشندش بهجفا/ چون مُرد به عزت ببرندش بر دست» که بگذریم، سعی ما در این نگاره، این است که حقیقتهای اخلاقی و رفتاری مرحوم معافی را آنگونه که بود نه آنگونه که ما میپسندیم مورد اشاره قرار دهیم. باشد که رفتار و تفکراتش چراغ راه ما و کودکان فردا باد.
کسانی که جابر را میشناسند بهخوبی میدانند که سادگی و صداقت سرلوحهی زندگی وی بود. تکبر و ادعا در قلب و باورش جایی نداشت. در مواقعی که استان و کشور درگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی بود به مسائل فرعی و جریانی نمیپرداخت. در شرایط مختلف رنگ عوض نمیکرد. نگاهش به مسئولان کاربلد و با دانش، ویژه و توام با احترامی خاص بود و در واقع یک منتقد بود به تمام مسئولانی که «از نردبان اخلاص و ایمان مردم بالا رفتند و به قدرت رسیدند»، اما فقط نام مسئول را به یدک میکشند و رسالتشان، و دردهای مردمشان را پشت میزهای بزرگ ریاستشان به فراموشی سپردند و در عمل یک الگو بود برای اهالی رسانه که وارثان درد و ناشران آگاهیبخشی جامعه هستند تا از مسئولان و مدیران ضعیف، نابجا حمایت نکنند و حقیقت و مصلحت مردم را فدای خواستههای خود و دیگران نکنند.
همین ویژگیها و رفتار مرحوم معافی بود که موجب ماندگاری و جاودانگی وی در قلبهای همهی کسانی که با وی یا رسانهی تحت سرپرستیاش در ارتباط بودند، شده است.
با طلب آمرزش برای همهی سفرکردگان عرصهی رسانه و آرزوی سلامتی و بهروزی برای همهی فعالان و اهالی رسانه.
نویسنده: مجید ساجدی فر
منبع: مازند مجلس