پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

گردشگری غیرمسئولانه، بلای جان طبیعت و مردم چهاردانگه ساری

مسئولان استان و به ویژه بخش چهاردانگه باید هر چه زودتر فکری به حال ورود انبوه گردشگران غیرمسئول در این بخش کرده و آن را با توجه به امکانات و ظرفیت های موجود ساماندهی کنند.

0

بخش چهاردانگه ساری با دارا بودن میراث کهن فرهنگی و نیز میراث طبیعی منحصر به فرد مانند جنگل هیرکانی، چشمه باداب سورت، دریاچه های الندان و چورت، قله شاهدژ و کوه های چهارنو و سفیدکوه و شیت، و غارها و آبشارها و چشم اندازهای بکر طبیعی از توسعه نیافتگی ای کهنه رنج می برد که با داشتن این همه میراث فرهنگی و طبیعی می توانست به قطب گردشگری ایران تبدیل شود. در سال های اخیر اما بخش چهاردانگه با پدیده «گردشگری غیرمسئولانه» روبرو شده که به معضلی رو به گسترش تبدیل شده و روز به روز نیز بر دامنه و پیامدهای منفی آن افزوده می شود.

انجمن بین المللی اکوتوریسم The International Ecotourism Society (TIES) ، طبیعت گردی را اینگونه تعریف می‌کند: « سفری مسئولانه به مناطق طبیعی است که در آن به حفظ محیط زیست و رفاه مردم محلی تأکید شود.» در اکوتوریسم یا بوم گردشگری، گردشگران برای دیدار از مناطق طبیعی و بکر سفر می‌کنند و به تماشای حیات وحش (گیاهان، پرندگان، خزندگان، پستانداران، ماهی‌ها و دیگر جانوران)، پدیده های زمین شناختی (غار، سنگ و کوه خاص، کویر و بیابان، آبشار، گِل فشان و …)، تالاب و مرداب و دریاچه ها، آگاهی از فرهنگ جوامع بومی و محلی و … می‌پردازند و از تماشای آن لذت می برند.

قوانین اکوتوریسم برای گردشگران، ساده و قوی و مسئولانه است:
1. کمترین تغییر یا خسارت را به محیط زیست و یا فرهنگ های بومی وارد نمی کنند و همواره خود را در برابر حفظ محیط زیست و فرهنگ جوامع محلی مسئول می دانند.
2. به فرهنگ ها، باورها و آداب و رسوم فرهنگ جوامع محلی احترام می گذارند حتی اگر برایشان باورپذیر نبوده و یا خرافاتی به نظر برسد.
3. برای ارتباط با جوامع محلی و کمک به وضع اقتصادیشان، از تولیدات بومی مانند مواد خوراکی، لبنیات، میوه و صنایع دستی آنها خرید می کنند.

شوربختانه در بین مسافرانی که به چهاردانگه می آیند، تمامی مواردی که بعنوان قوانین اکوتوریسم مطرح شده، نادیده گرفته می شود. اینکه در آخر هفته ها، انبوهی از مردم به ویژه جوانان با خودروی شخصی و بدون کمترین برنامه ریزی به دل جنگل و کوه بزنند، نامش نه تنها گردشگری نیست، بلکه برازنده اش «گردشگری غیرمسئولانه» است که این نام در بین گردشگران حرفه ای، نشان از بی برنامگی سفر، بی فرهنگی و تخریب محیط زیست دارد.

در فصل زمستان و با بارش برف در ارتفاعات چهاردانگه، انبوهی از مردم به ارتفاعات چهاردانگه می روند که حضور آنها دارای پیامدهای منفی برای مردم بومی و محیط زیست می باشد که در ادامه به آنها اشاره می شود:

1. اهالی چهاردانگه حدود 15 سالست که برای آوردن زباله های ساری به منطقه، فریادشان به گوش مسئولان ساری نمی رسد. این زباله ها باعث تخریب غیرقابل جبران محیط زیست شده و نیز با ریزش شیرابه ها در سطح جاده ساری – کیاسر – سمنان، زمینه تصادفات مرگبار را برای مردم بومی، رهگذران و گردشگران بوجود آورده است.

2. جاده ساری – کیاسر – سمنان، جاده ای غیراستاندارد، باریک، کوهستانی، با شیب و پیچ های خطرناک و پرتگاه ها و زمین های رانشی است که گنجایش انبوه ماشین های مسافران را در آخر هفته ها ندارد. این جاده، وظیفه جابجایی روزانه صدها کامیون و وانت را بین دو استان و کویر مرکزی ایران بر عهده دارد. در آخر هفته ها ترافیک این جاده کاملا قفل شده و مردم باید ساعت ها در ترافیکی که مانند کلافی سر در گم می شود، گرفتار شوند.

به عنوان نمونه اش در روز جمعه 5 دی 1399 مسافران زیادی از ساری به سمت کیاسر راه افتادند. این عده در جاده برف گرفته در خط رفت و برگشت گیر کرده و باعث ترافیک سنگین شدند.

3. در همه جای دنیا برای استفاده از طبیعت، «ظرفیت بُرد» مسافر در مناطق گردشگری و طبیعت گردی تعریف می شود که متناسب با توان زیست محیطی و جوامع محلی با تعداد مسافر است. امری که در ایران متاسفانه به هیچ روی رعایت نمی شود. در یک روز تعداد 20 اتوبوس گردشگر از شهرهای مختلف به همراه صدها خودروی شخصی به چشمه باداب سورت می روند که نتیجه آن کاملا مشخص است؛ نابودی دومین اثر ثبت ملی ایران در کمتر از پنج سال. اینکه کدام سازمان یا نهادی باید این ظرفیت پذیری را تعریف و اجرا کند، بخش مغفول ماجراست.

4. بخش چهاردانگه دارای امکانات رفاهی و پشتیبانی و امدادی و پزشکی بسیار محدود و ناکافی برای مردم بومی اش است و اگر امکاناتی هم وجود دارد باید در خدمت مردم بومی باشد. وقتی در یک روز بیش از ۲۰۰۰ خودروی شخصی به چهاردانگه وارد می شوند، به معنای این است که باید منتظر ۸ تا ۱۰ هزار حادثه ریز و درشت از گم شدن مسافران در جنگل، بیمار یا زخمی شدن مسافران، خرابی خودروها، گیرکردن خودرو در جنگل و رودخانه، تصادفات جاده ای، دعواهای گروهی و یا آتش سوزی جنگل باشیم

که در همه این موارد امکانات اندک بخش چهاردانگه باید در خدمت مسافران باشد
و مردم بومی در چنین زمانی باید دست به دعا بردارند یا خودشان به کمک یکدیگر بشتابند.

با توجه به وسعت منطقه، عملیات برف روبی محور اصلی و روستایی به خاطر ترافیک حضور مسافران تحت الشعاع قرار گرفته و به جای اینکه مسئولین و نیروهای امدادی و راهداری تمرکز خود را برای خدمت به مردم بومی معطوف دارند، باید به مسافران خدمان بدهند. در همین حین اگر قطعی برق و گاز هم داشته باشیم عملا نظم بخش چهاردانگه مختل شده و مردم بومی در صورت نیاز به نیروهای امدادی و اورژانسی و راهداری، کمکی دریافت نخواهند کرد.

در هفته گذشته که برف سنگینی در ارتفاعات چهاردانگه می بارید، خودرویی در هنگام غروب در جنگل روستای جمال الدین کلا گیر کرد. آنها به بخشداری زنگ زدند و تقاضای امداد کردند. از بخشداری به آنها گفته شد که ما الان شرایط و امکانات لازم را برای کمک به شما نداریم و با توجه به نزدیکی تان به روستا، برایتان جای خواب فراهم می کنیم تا بتوانیم فردا پس از باز شدن راه اصلی، کمک تان کنیم. اما اصراشان باعث نگرانی مسئولان بخش شد که نکند جانشان در خطر باشد. لذا از نیروهای امدادی هلال احمر کمک خواستند و نیز از راهداری درخواست شد تا چندین کیلومتر از جاده را برای نیروهای امدادی هلال احمر باز کنند. نیروهای امدادی پس از ساعت ها تلاش در زیر بارش برف سنگین، وقتی به محل حادثه رسیدند با چهار جوان روبرو شدند که چادر زده و در زیر چادر بودند. آیا این چهار جوان نمی توانستند به روستا بروند و فردا که جاده باز شد، به آنها کمک شود؟ آیا مردم بومی 95 روستای بخش نیاز بیشتری به کمک های امدادی و باز کردن جاده دارند یا مسافران و گردشگران غیرمسئول؟

5. اگر برف بازی برای عده ای از مسافران مایه لذت بردن و تفریح است، برای اهالی چهاردانگه پیامدی جز دردسر ندارد. زیرا هر مسافر در طول روز حداقل یک بار نیاز به دستشویی رفتن دارد و به دلیل نبود مجتمع ‌های بهداشتی، گردشگر ناچار است در پشت هر بوته ای مدفوع کند که مدفوع انسانی تا ذوب شدن برف ها در بهار، همچنان در طبیعت باقی می ماند و شدیدا باعث آلودگی محیط زیست می شود. علاوه بر این، انبوه زباله های رها شده را نیز باید به این آلودگی اضافه کنیم.

6. در شرایط قرمز کرونایی که از یک ماه پیش تاکنون در مازندران حاکم است، باید سخت گیری رفت و آمد غیربومیان در مناطقی چون چهاردانگه نیز اعمال شود. چه دلیل منطقی و علمی وجود دارد که مسافری از استان دیگر به مازندران وارد نشود و حتی اهالی قائمشهر تا ساری (به فاصله 15 کیلومتر) منع ورود به شهر مجاور را داشته باشند اما اهالی ساری تا 130 کیلومتر و تا مرز استان سمنان آزادانه بروند و مردم بومی را نیز آلوده کنند؟ اکنون شهر کیاسر در وضعیت قرمز کرونایی به سر می برد و عامل اصلی آن، گردشگران و نیز اهالی چهاردانگه که در ساری ساکن بوده و آخر هفته ها به چهاردانگه می روند، هستند.

7. یکی از اهداف اصلی گردشگری و طبیعتگردی، سود رساندن به جوامع محلی است. وقتی مسافر ساروی تمام مواد خوراکی و مصرفی را از شهر با خود می آورد، مردم بومی کمترین سود اقتصادی از حضور هزاران گردشگر نمی برند. مردم بومی باید سهم درآمدی خود را از گردشگری ببینند نه اینکه فقط مزاحمت و تخریب محیط زیست و سرخوردگی اجتماعی برایشان بماند. این ناکامی و سرخوردگی در آینده ای نزدیک باعث مقاومت مردم بومی نسبت به ورود گردشگران می شود.

8. حضور خودروهای آفرود یکی دیگر از عوامل اصلی تخریب محیط زیست (جنگل، دشت، کویر، بیابان و …) است که در سال های گذشته هجوم انبوه خودروهای آفرود به ارتفاعات این منطقه، معضلاتی را در پی داشته است. از تخریب زمین در جای چرخ های خودروها تا ورود به حریم پارک ملی شاهدژ و مناطق حفاظت شده که شدیدا باعث بهم خوردن نظم حیات وحش منطقه شده است. در همه جای دنیا، آفرود سواری دارای قانون روشن و با کمترین تخریب زیست محیطی همراه است و از ورودشان به مناطق بکر به ویژه پارک ملی و مناطق حفاظت شده و حیات وحش جلوگیری می شود اما در اینجا گویی کسی متوجه پیامدهای منفی و درازمدت آفرودها نیست.

9. گردشگران غیرمسئولان برای روشن کردن آتش به سرشاخه ها، تنه درختان ِ افتاده و حتی درختان ایستاده روی می آورند که باعث فقر زمین جنگل از جمله جنگل جمال الدین کلا، از هر گونه چوب و سرشاخه شود که اگر چوب های درختان خشکیده در زمین جنگل، پوسیده و جذب خاک نشود، آن جنگل نیز می میرد. ضمن اینکه گردشگر غیرمسئول خود را ملزم به رعایت امنیت جنگل و جاندارانش نمی بیند وگاه باعث آتش سوزی جنگل شده اند.

10. سخن آخر اینکه مسئولان استان و به ویژه بخش چهاردانگه باید هر چه زودتر فکری به حال ورود انبوه گردشگران غیرمسئول در این بخش کرده و آن را با توجه به امکانات و ظرفیت های موجود ساماندهی کنند. در غیر این صورت به زودی شاهد نابودی صنعت گردشگری مسئولانه نیم بند در منطقه، بدتر شدن شرایط فعلی و نابودی محیط زیست و فرهنگ بومی و نیز بدبینی اهالی بومی نسبت به بی توجهی مسئولان به زندگی خود خواهیم بود.

 

نویسنده: عین الله آزموده

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.