پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس اجتماعی| پس از پیگیری زیاد، سازمان مدیریت پسماند مازندران تاسیس شد و شهردار سابق تنکابن که از نیروهای خوش فکر و باسابقه در این بخش است با حکم استاندار مازندران به عنوان مدیرعامل سازمان پسماند معرفی شد.
همانطور که همه توقع دارند، ما نیز امیدواریم این سازمان با یک برنامه منطقی و روزآمد، ورودی عالمانه به موضوع زباله داشته باشد اما در این خصوص چند نکته را قابل توجه میدانم؛
نخست اینکه اقلیم مازندران، با اقلیم استانهای بیابانی و نیمهبیابانی تفاوت بنیادین دارد، شاید دفن زباله در استانی که رود، چشمه و جنگلی چشمگیر ندارد و منابع آبهای زیرزمینی آن نیز در عمق ۱۵۰ متری از سطح زمین قرار دارند، تبعات زیست محیطی کمتری داشته باشد.
اما تجمیع و دفن زباله در استانی که هر جایش یک رودخانه، چشمه، جنگل، مزرعه کشاورزی و مرتع دارد و در یک کلمه یک “زیست بوم” است و آبهای زیرزمینیاش نیز در برخی مناطق جلگهای تنها چند متر از سطح زمین پایینتر است، کار گذاشتن یک بمب ساعتی نامحسوس در زیر پوست طبیعت است.
کاری که در چندین نقطه در سطح استان اعم از مناطق کوهستانی، جنگلی و حتی در مجاورت دریای خزر انجام میشود و هنوز هم ادامه دارد و توقع ما از مدیرعامل جدید پسماند این است که جلوی دفن زباله را در تمام ” لندفیلها ” از پشتکوه چهاردانگه تا حاشیه دریای خزر در محمودآباد و فریدونکنار و همچنین در حاشیه جنگلها همچون انجیل سی بابل و در حاشیه رودتلار در قائمشهر بگیرد.
دوم این که در گذشته کارگروهی با عنوان کارگروه مدیریت پسماند استان به مدیریت معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار مازندران و با عضویت دستگاههای اجرایی و شهرداران فعالیت میکرد اما گام مهم و اساسی در این زمینه بر نداشت و یکی از دلایل اصلی آن هم این بود که این کارگروه، متولی خاصی نداشت و حوزه معاونت هماهنگی امور عمرانی با آن گستردگی وظایف، نمیتوانست بر این امر مهم، مدیریت راهبردی اعمال کند.
امروز تاسیس چنین سازمانی، میتواند فضا را به سمت انجام اقدامات کارشناسی شده و اجرای طرحهای پایدار سوق دهد، در گام سوم این که حوزه پسماند در مازندران نیاز به یک “تغییر نگرش بزرگ” دارد و از مدیریت این سازمان انتظار میرود در این زمینه پیشگام باشد و زنگهای خطر را در این بخش برای همه اعم از مدیران و شهروندان به صدا در بیاورد.
چون هم خاک، هم منابع آبهای سطحی و زیرسطحی، دریای خزر و هم هوای مازندران در چنبره تهدیدهای خفهکننده پسماند قرار دارد، این تغییر نگاه نیز تنها در صورت افزایش آگاهی عمومی از فرایند بازیافت و نقش مهم شهروندان در این فرایند ایجاد خواهد شد.
چهارم هم این که اگر زباله شهرها در مناطقی دفن شود، خطری بزرگ برای زیست بوم است و بوی بد آن تا شعاع گستردهای میرود و محل تجمع انواع میکروب است و شیرابه یا سم حاصل از انباشت انواع مختلف زباله نیز همچون گدازههای آتشفشان، هر نوع حیاتی را بر سر راه خود نابود میکنند.
از دیگر سو اگر زباله را بسوزانیم نیز گازهای خطرناک ناشی از سوختن لاستیک و پلاستیک و برخی مواد شیمیایی و اسیدی موجود در زبالهها، هوا و آسمان جلگه مازندران را آلوده میکند و به مرور، حوزه اثر آن به ریه شهروندان میرسد و تبعات جبرانناپذیری برای سلامت همگان به ویژه کودکان و سالمندان خواهد داشت.
و پنجم اینکه تنها مسیر علمی برای مدیریت پسماند، اجرای مکانیسمهای موثر برای تفکیک زبالههای تر و خشک در محل تولید یعنی آشپزخانه منازل است، در این صورت میتوان بیش از ۵۰ درصد زبالههای خشک و بازیافتی را به مسیر خود سوق داد که سود کلانی برای استان دارد.
ضمن این که زبالههای تر در این مکانیسم، تبدیل به کود آلی و اورگانیک میشوند که زمین حاصلخیز مازندران، تشنه آن است تا با انواع کودهای شیمیایی جایگزین شود و به میکرواوگانیسمهای مفید خاک، در حاصلخیز کردن اراضی کمک کند.
نکته آخر این که همه ما توقع داریم از امروز که چنین سازمانی به عنوان متولی، اعلام موجودیت کرد در خصوص مدیریت پسماند در مقایسه با گذشته، شاهد تفاوت در عملکرد باشیم.
اگر امروز در چندین نقطه استان، زباله دفن میشود، فردا و فرداها باید زباله را تفکیک و به معنای واقعی کلمه مدیریت کرد این در حالی است که دفن زباله و یا سوزاندن آن، هر دو مصداق مخفی کردن زباله است و به معنای مدیریت پسماند نیست.
یادداشت: محسن گرجی
/۸۶۰۴۸/ج