در دفاع از رساله دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری “مدیریت ریسک تغییرات اقلیم از طریق بهینه سازی پویای الگوی کشت محصولات زراعی، با مطالعه موردی شبکه های کشاورزی زاینده رود” مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از ایسنا، امروزه تقریباً تمام صاحبنظران معتقدند که در مورد آب کشورمان نباید بگوییم که ما با بحران مواجه خواهیم شد، بلکه در درون بحران هستیم و مصرف آب بیش از توان طبیعت است، در واقع اگر همین امروز تصمیمات قاطع اتخاذ و جلوی استفاده بیرویه و نامطلوب از آن گرفته نشود، این سرزمین در آینده وضع خطرناکی خواهد داشت.
با توجه به شرایط اقلیمی موجود و کم آبیهایی که گستره آن به مازندران هم رسیده است، الگوهای کشت در مدیریت مصرف آب بسیار تاثیر گذارند و در این راستا بررسی راهکارهای مختلف در این مقوله بسیار پرفایده خواهد بود.
این رساله به راهنمایی “دکتر سیدعلی حسینی یکانی” استاد دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی مازندران توسط رضا حیدری کمال آبادی دانشجوی دکترای این دانشگاه دفاع و اجرا شد.
کشاورزی، از آسیب پذیرترین بخشها نسبت به تغییرات اقلیم
سید علی حسینی یکانی، عضو هئیت علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی مازندران در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه بخش کشاورزی یکی از آسیب پذیرترین بخشها نسبت به تغییرات اقلیم بوده اظهار کرد: مخاطره آمیز بودن تغییرات اقلیم موجب می شود تا فعالیتهای تولیدی در این بخش با ریسک همراه باشد.
وی افزود: با توجه به اینکه تغییر اقلیم مربوط به موقعیت خاصی نبوده و به همه کشور ارتباط پیدا میکند، از نتایج این طرح که در زاینده رود انجام شده برای استان مازندران هم نیز می توان با شبیه سازی های خاص استفاده کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برای نخستین بار در این رساله از شاخص ارزش در معرض خطر برای مدیریت تغییر اقلیم استفاده شده که در گذشته به صورت سنتی از داده های تاریخی کمک می گرفتند، تصریح کرد: در این طرح بر اساس مدل های اقلیمی که وجود دارد، سناریوهای آینده مورد پیش بینی قرار گرفته است.
حسینی یکانی گفت: در این مطالعه مدیریت ریسک تغییرات اقلیم از طریق الگوی تلفیقی معیار ارزش در معرض خطر شرطی وزنی و مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی ( PMP-WCVaR ) صورت می گیرد.
وی با اشاره به اینکه روش انجام این مطالعه از سه مرحله تشکیل شده است، خاطر نشان کرد: مرحله اول شامل استخراج «سناریوهای محتمل دما و بارش دوره آتی» با استفاده از مدل LARSWG؛ مرحله دوم شامل استخراج «سناریوهای محتمل عملکرد در دوره آتی» و «سناریوهای محتمل قیمت در دوره آتی» با استفاده از الگوی ترکیبی پیشنهادشده در این مطالعه است.
استاد دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی مازندران افزود: در این الگوی پیشنهادی، خروجی حاصل از مدل های هیبریدی با استفاده از چهار روش ترکیبی میانگین گیری، تنزیل شده، انقباضی و برنامه ریزی ریاضی ترکیب می شود.
حسینی یکانی با اشاره به اینکه مدل های هیبریدی نیز شامل ترکیب شبکه عصبی پرسپترون چندلایه با الگوریتم های تکاملی (الگوریتم ژنتیک، ازدحام ذرات و رقابت استعماری) و مرحله سوم نیز شامل به کارگیری «سناریوهای محتمل درآمد ناخالص در دوره آتی» حاصل از مراحل قبل و در نهایت حداقلسازی ریسک ناشی از تغییرات اقلیم با استفاده از الگوی تلفیقی است.
روش انقباضی دارای بالاترین دقت پیشبینی برای منابع آب های سطحی و زیرزمینی
رضا حیدری کمال آبادی، دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی نیز در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: نتایج این مطالعه در سه بخش نتایج پیش بینی های منابع آب دردسترس، قیمت واقعی و عملکرد محصولات زراعی و نتایج الگوی تلفیقی ارائه می شود.
وی افزود: میانگین سالانه پارامترهای اقلیمی نیز نشان می دهد که حداکثر و حداقل دمای سالانه افزایش و میزان بارش کاهش یافته و بنابراین تحقیقات در جهت اصلاح بذر محصولات زراعی، معرفی محصولات و واریتههای جدید و استفاده از ارقام مقاومتر نسبت به دمای بالا و کمبود بارش توصیه می شود.
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی ادامه داد: نتایج حاصل از الگوی پیشبینی پیشنهاد شده نشان داد که بر اساس چهار معیار، روش انقباضی دارای بالاترین دقت پیشبینی برای منابع آب های سطحی و زیرزمینی، عملکرد و قیمت واقعی محصولات زراعی نسبت به روش های میانگینگیری، تنزیل شده و برنامهریزی ریاضی است و قدرت پیش بینی الگوی ترکیبی پیشنهادی از اجزای تشکیل دهنده این الگو بالاتر است.
حیدری کمال آبادی یادآورشد:در این زمینه توصیه می شود که الگوی پیشنهاد شده در این مطالعه برای پیش بینی سایر متغیرهای اقتصادی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
وی افزود: با توجه به شرایط ریسک پذیر بودن بخش کشاورزی پیشنهاد می شود که از الگوی PMP-WCVaR ارائه شده در این مطالعه، در مناطق مختلف کشور استفاده شود و از آن در تدوین سندهای راهبردی و الگوهای بهینه کشت سازگار با تغییرات اقلیم استفاده شود.
در دفاع از رساله دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری “مدیریت ریسک تغییرات اقلیم از طریق بهینه سازی پویای الگوی کشت محصولات زراعی، با مطالعه موردی شبکه های کشاورزی زاینده رود” مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از ایسنا، امروزه تقریباً تمام صاحبنظران معتقدند که در مورد آب کشورمان نباید بگوییم که ما با بحران مواجه خواهیم شد، بلکه در درون بحران هستیم و مصرف آب بیش از توان طبیعت است، در واقع اگر همین امروز تصمیمات قاطع اتخاذ و جلوی استفاده بیرویه و نامطلوب از آن گرفته نشود، این سرزمین در آینده وضع خطرناکی خواهد داشت.
با توجه به شرایط اقلیمی موجود و کم آبیهایی که گستره آن به مازندران هم رسیده است، الگوهای کشت در مدیریت مصرف آب بسیار تاثیر گذارند و در این راستا بررسی راهکارهای مختلف در این مقوله بسیار پرفایده خواهد بود.
این رساله به راهنمایی “دکتر سیدعلی حسینی یکانی” استاد دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی مازندران توسط رضا حیدری کمال آبادی دانشجوی دکترای این دانشگاه دفاع و اجرا شد.
کشاورزی، از آسیب پذیرترین بخشها نسبت به تغییرات اقلیم
سید علی حسینی یکانی، عضو هئیت علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی مازندران در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه بخش کشاورزی یکی از آسیب پذیرترین بخشها نسبت به تغییرات اقلیم بوده اظهار کرد: مخاطره آمیز بودن تغییرات اقلیم موجب می شود تا فعالیتهای تولیدی در این بخش با ریسک همراه باشد.
وی افزود: با توجه به اینکه تغییر اقلیم مربوط به موقعیت خاصی نبوده و به همه کشور ارتباط پیدا میکند، از نتایج این طرح که در زاینده رود انجام شده برای استان مازندران هم نیز می توان با شبیه سازی های خاص استفاده کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برای نخستین بار در این رساله از شاخص ارزش در معرض خطر برای مدیریت تغییر اقلیم استفاده شده که در گذشته به صورت سنتی از داده های تاریخی کمک می گرفتند، تصریح کرد: در این طرح بر اساس مدل های اقلیمی که وجود دارد، سناریوهای آینده مورد پیش بینی قرار گرفته است.
حسینی یکانی گفت: در این مطالعه مدیریت ریسک تغییرات اقلیم از طریق الگوی تلفیقی معیار ارزش در معرض خطر شرطی وزنی و مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی ( PMP-WCVaR ) صورت می گیرد.
وی با اشاره به اینکه روش انجام این مطالعه از سه مرحله تشکیل شده است، خاطر نشان کرد: مرحله اول شامل استخراج «سناریوهای محتمل دما و بارش دوره آتی» با استفاده از مدل LARSWG؛ مرحله دوم شامل استخراج «سناریوهای محتمل عملکرد در دوره آتی» و «سناریوهای محتمل قیمت در دوره آتی» با استفاده از الگوی ترکیبی پیشنهادشده در این مطالعه است.
استاد دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی مازندران افزود: در این الگوی پیشنهادی، خروجی حاصل از مدل های هیبریدی با استفاده از چهار روش ترکیبی میانگین گیری، تنزیل شده، انقباضی و برنامه ریزی ریاضی ترکیب می شود.
حسینی یکانی با اشاره به اینکه مدل های هیبریدی نیز شامل ترکیب شبکه عصبی پرسپترون چندلایه با الگوریتم های تکاملی (الگوریتم ژنتیک، ازدحام ذرات و رقابت استعماری) و مرحله سوم نیز شامل به کارگیری «سناریوهای محتمل درآمد ناخالص در دوره آتی» حاصل از مراحل قبل و در نهایت حداقلسازی ریسک ناشی از تغییرات اقلیم با استفاده از الگوی تلفیقی است.
روش انقباضی دارای بالاترین دقت پیشبینی برای منابع آب های سطحی و زیرزمینی
رضا حیدری کمال آبادی، دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی نیز در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: نتایج این مطالعه در سه بخش نتایج پیش بینی های منابع آب دردسترس، قیمت واقعی و عملکرد محصولات زراعی و نتایج الگوی تلفیقی ارائه می شود.
وی افزود: میانگین سالانه پارامترهای اقلیمی نیز نشان می دهد که حداکثر و حداقل دمای سالانه افزایش و میزان بارش کاهش یافته و بنابراین تحقیقات در جهت اصلاح بذر محصولات زراعی، معرفی محصولات و واریتههای جدید و استفاده از ارقام مقاومتر نسبت به دمای بالا و کمبود بارش توصیه می شود.
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد کشاورزی ادامه داد: نتایج حاصل از الگوی پیشبینی پیشنهاد شده نشان داد که بر اساس چهار معیار، روش انقباضی دارای بالاترین دقت پیشبینی برای منابع آب های سطحی و زیرزمینی، عملکرد و قیمت واقعی محصولات زراعی نسبت به روش های میانگینگیری، تنزیل شده و برنامهریزی ریاضی است و قدرت پیش بینی الگوی ترکیبی پیشنهادی از اجزای تشکیل دهنده این الگو بالاتر است.
حیدری کمال آبادی یادآورشد:در این زمینه توصیه می شود که الگوی پیشنهاد شده در این مطالعه برای پیش بینی سایر متغیرهای اقتصادی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
وی افزود: با توجه به شرایط ریسک پذیر بودن بخش کشاورزی پیشنهاد می شود که از الگوی PMP-WCVaR ارائه شده در این مطالعه، در مناطق مختلف کشور استفاده شود و از آن در تدوین سندهای راهبردی و الگوهای بهینه کشت سازگار با تغییرات اقلیم استفاده شود.