پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس ـ شهرستان سوادکوه؛ عمران اکبرنژاد| یونس حبیبی مداح «غمنامه حضرت رقیه(س)» به همرزمان شهیدش پیوست.
چند بار حضور در جبهه داشت و یادگاریهایی هم از هر عملیات در بدنش یا در مجرای تنفسیاش به همراه داشت اما سرانجام در ۵۳ سالگی به یاران شهیدش پیوست.
خیلی سالها پیش مداحی حاج یونس حبیبی با نام «یا اباعبدالله الحسین(ع)» که به «غمنامه حضرت رقیه(س)» معروف است را شنیده بودم و در صدایش گیرایی و حس عجیبی بود که باعث شد تا چندبار آن مداحی را گوش کنم و فکر نمیکردم که سوادکوهی و هم شهرستانی من است.
سالها بعد در جمع مداحان او را دیدم و مصاحبهای را هماهنگ کردم و خوشرو و با طمأنینه خاصی پاسخگوی سوالات بود و البته مشکل تنفسی او که بابت حضور در دفاع مقدس بود، چند بار باعث شد که لحظاتی، به حنجرهاش استراحت و سپس ادامه دهد.
چندبار هم تلفنی با او صحبت کرده بودم و در یادواره شهدای روستای «سیمت» سوادکوه هم با او همکلام شدم و آرامش و وقارش با تداعی نوحه به یادماندنیش برایم خوشایند بود.
در عکسهایش مشخص بود که با مداحان بزرگ کشور ارتباط صمیمی دارد و آنان هم در برخی بستریهایش که تعداد بستریاش هم زیاد بود، حضور یافتند.
درج مصاحبه او که با همکاران کشوری انجام داده بود و در شبکه معاند هم منتشر شد، او را برآشفته کرد و ساعت حدود ۹ شب با ناراحتی تماس گرفت و خواستار مصاحبه شد.
به منزلش رفتم و سرفهها امانش را بریده بود و با ناراحتی گفت که اگر هم از نهادی در کشور گلهمند باشم به خودمان مربوط است و جان و نفس من فدای رهبری باشد، اما از نهاد متولی جانبازان گِلهمند بود که شرایط تایید جانبازی را برایش فراهم نمیکنند و داروهای گرانقیمت تسکین شیمیاییبودنش را باید شخصی خریداری کند.
ناراحت بود که مصاحبهاش با رسانه داخلی مورد سواستفاده دشمن قرار گرفت و معتقد بود که نمیخواهد هیچ هزینهای را بر روی دوش نظام قرار دهد.
او در کربلای ۸ و با قیچیشدن توسط دشمن، ترکش خورد و ۴۵ روز در کانال منطقه عملیاتی باقی ماند.
/۸۶۰۱۵/ج
پایگاه خبری چهاردانگه نیوز:
خبرگزاری فارس ـ شهرستان سوادکوه؛ عمران اکبرنژاد| یونس حبیبی مداح «غمنامه حضرت رقیه(س)» به همرزمان شهیدش پیوست.
چند بار حضور در جبهه داشت و یادگاریهایی هم از هر عملیات در بدنش یا در مجرای تنفسیاش به همراه داشت اما سرانجام در ۵۳ سالگی به یاران شهیدش پیوست.
خیلی سالها پیش مداحی حاج یونس حبیبی با نام «یا اباعبدالله الحسین(ع)» که به «غمنامه حضرت رقیه(س)» معروف است را شنیده بودم و در صدایش گیرایی و حس عجیبی بود که باعث شد تا چندبار آن مداحی را گوش کنم و فکر نمیکردم که سوادکوهی و هم شهرستانی من است.
سالها بعد در جمع مداحان او را دیدم و مصاحبهای را هماهنگ کردم و خوشرو و با طمأنینه خاصی پاسخگوی سوالات بود و البته مشکل تنفسی او که بابت حضور در دفاع مقدس بود، چند بار باعث شد که لحظاتی، به حنجرهاش استراحت و سپس ادامه دهد.
چندبار هم تلفنی با او صحبت کرده بودم و در یادواره شهدای روستای «سیمت» سوادکوه هم با او همکلام شدم و آرامش و وقارش با تداعی نوحه به یادماندنیش برایم خوشایند بود.
در عکسهایش مشخص بود که با مداحان بزرگ کشور ارتباط صمیمی دارد و آنان هم در برخی بستریهایش که تعداد بستریاش هم زیاد بود، حضور یافتند.
درج مصاحبه او که با همکاران کشوری انجام داده بود و در شبکه معاند هم منتشر شد، او را برآشفته کرد و ساعت حدود ۹ شب با ناراحتی تماس گرفت و خواستار مصاحبه شد.
به منزلش رفتم و سرفهها امانش را بریده بود و با ناراحتی گفت که اگر هم از نهادی در کشور گلهمند باشم به خودمان مربوط است و جان و نفس من فدای رهبری باشد، اما از نهاد متولی جانبازان گِلهمند بود که شرایط تایید جانبازی را برایش فراهم نمیکنند و داروهای گرانقیمت تسکین شیمیاییبودنش را باید شخصی خریداری کند.
ناراحت بود که مصاحبهاش با رسانه داخلی مورد سواستفاده دشمن قرار گرفت و معتقد بود که نمیخواهد هیچ هزینهای را بر روی دوش نظام قرار دهد.
او در کربلای ۸ و با قیچیشدن توسط دشمن، ترکش خورد و ۴۵ روز در کانال منطقه عملیاتی باقی ماند.
/۸۶۰۱۵/ج