به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، نشست علمی- تخصصی «مازندران در آینه اسناد نویافته» با حضور جمعی از تاریخپژوهان مازندران در مرکز اسناد و کتابخانه ملی مازندران؛ ساری برگزار شد.
مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی مازندران، تنوع اسناد مازندران را فرصتی برای تمرکز پایاننامهها در حوزه تاریخ دانست و گفت: این هفته به نام اسناد ملی و میراث مکتوب نامگذاری شده، اسناد از مهمترین ابزارهای توسعه دانش به شمار میآیند و اسناد نویافته مازندران، منبعی غنی و بستر پژوهشهای جدی در حوزه مازندرانشناسی هستند.
محمد فوقی افزود: سازمان اسناد و کتابخانه ملی خانه دوم پژوهشگران است، در راستای توسعه پژوهشهای بومی سامانه رسا دسترسی به اسناد را تسهیل کردهاست و امکان دسترسی به تمامی اسناد کشور در این سامانه فراهم است.
اسناد ساواک قرائتی از علل وقوع انقلاب
امامعلی شعبانی، عضو هیات علمی دانشگاه مازندران نیز در سخنانی به موضوع اسناد ساواک پرداخت و گفت: در سالهای اخیر اسناد ساواک با نقاط ضعف و قوت منتشر شده است. از سال ۹۷ آرشیو این اسناد در سطوح خاص و مدیریتشده در دسترس قرار دارد که برخی از آنها، اختصاصی مازندران است.
این پژوهشگر با اشاره به مجموعه «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک» اظهار کرد: بخشی از این مجموعه ۱۲ جلدی تاریخ و اسناد مازندران را در بر میگیرد.
وی درباره این مجموعه گفت: برخی اسناد سرّی هستند و بخش قابلتوجهی از آنها «محرمانه» و «خیلی محرمانه» هستند که بیشتر توسط نهادهای گوناگون ساواک منتشر شده، این اسناد بین ادارات ۹ گانه ساواک در رفتوآمد بودند. در قسمت بالای اسناد اعداد رمزی و کدهای ادارات ساواک مثل «۲.ب. ه» اداره ساواک ساری دیده میشود، روی آنها مُهر محرمانه و خیلی محرمانه خورده که نشانگر میزان دسترسی مدیران ساواک به اسناد است.
شعبانی از اهمیت هامِشهای این اسناد یاد کرد و افزود: بهعنوان مثال نظریه شنبه، سهشنبه و دوشنبه در این کتابها مطرح شده که صحت و سقم وقایع مورداشاره در آنها توسط افراد بالادست بررسی و تایید یا رد میشد.
وی درباره کاربرد اسناد ساواک اظهار کرد: اسناد از جهت بررسی علل فروپاشی رژیم پهلوی از نگاه نهادهای امنیتی قابلتامل و بررسی هستند. بهعنوان نمونه رویکردهای سیاسی «مهیندخت صنیع» آخرین نماینده بابل علیه رژیم که نوعی نقد از درون است، در این اسناد دیده میشود.
شعبانی اسناد ساواک را قرائتی از علل انقلاب دانست و افزود: علل فروپاشی با تکیه بر اسناد ساواک قابل کشف است. ساواک در برخی شهرهای استان از جمله ساری و بابل با نفوذیهای در ادارات و کارخانهها و مانند آن فعالیت داشت. گزارشهایی از پدافند هوایی بابلسر به تیمسار «رخشا» وجود دارد که نشانگر تبادل اطلاعات میان مراکز ساواک در استان و با تهران است. در این اسناد برخی از مکاتبات سرّی و به امضای «پرویز ثابتی» است که در ادارات استان اجرایی میشد.
پژوهشگر مازندرانی درباره نقاط قوت مجموعه اسناد ساواک، بیان کرد: دسترسی به دادههای بسیار و امکان بررسی علل فروپاشی از زاویه رژیم در این اسناد، از نقاط قوت و راهگشاست، از سوی دیگر علل موفقیت انقلابیون را نیز توضیح میدهد.
وی در ادامه گفت: اسناد از علل بومی انقلاب و نارضایتی مردم استان نسبت به رژیم پهلوی میگوید که در رمزگشایی انقلاب اثر دارد. اعتصابات، تعاملات مراکز انقلاب، محل تجمعها و مانند آن که در کتاب آمده عرصهای بسیار بکر برای پژوهشهای انقلاب به شمار میآیند.
شعبانی در نقد این مجموعه خاطرنشان کرد: گزینش ایدئولوژیک در انتشار اسناد دیده میشود، در شکلگیری انقلاب جریانهای تنومند چپ در مازندران با فعالان اثرگذار وجود داشت، «حسن اکبری» نمونه شاخص این افراد است که حتی مکالمات او با پاریس در اسناد آمده، اما گاه میبینیم که افراد اثرگذار از اسناد حذف شدهاند و تعدادی از انقلابیون که تفکرات چپ داشتند در اسناد دیده نشدند.
وی افزود: نقد دیگر این که ایدئولوژی خاصی در انتشار این کتابهاست، آغاز نگارش مجموعه به سال ۴۲ بازمیگردد در حالی که میدانیم پیش از آن مازندران آبستن حوادث سیاسی بود.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران به وجود ضعفهای جدی در گزارشهای ساواک اشاره کرد و افزود: نمونه آن که در گزارشی مربوط به خاموش کردن تلویزیون حین سخنرانی شاه در یک خانه دیده میشود که نشان از نفوذ ساواک در تاروپود خانهها دارد، یا به خاطر خوف از مراکز ساواک در ساری و تهران نویسنده گاه آمارها را کمتر اعلام میکرد و از این حیث؛ مستلزم آمارسنجی است.
شعبانی از گزارشهای متعدد مهاجرت ساواکیهای مازندران به بهانههای گوناگون در روزهای منتهی به انقلاب یاد کرد و گفت: با توجه به مهاجرت افراد ساواک در روزهای نزدیک انقلاب و فروپاشی تشکیلات در ماههای آخر، این دوره گزارشها را میتوان عصر شلختهنویسی گزارشهای ساواک دانست.
تکفیر روحانیت عامل انصراف تالبوف از نمایندگی مجلس
رضا شجری، استاد دانشگاه مازندران با بیان این که از ۶ پادشاهی آخر ایران ۵ پادشاه قادر به اتمام سلطنت خود نبودند، گفت: این رخداد تصادفی نیست و شاهدوستی و مشروعیت پیشین پادشاهان و خلفا که طبقه اِلیت جامعه با حق سروری بودند، دیگر وجود نداشت، این موارد درباره دوره پهلوی نیز صدق میکند که در نهایت به یکی از علل فروپاشی آنها تبدیل شد.
شجری درباره اهمیت اسناد در پژوهشهای تاریخی اظهار کرد: اسناد از مهم ترین ابزارهای پژوهشاند، رجوع پژوهشگران ما به ترتیب دسترسی است در حالی که باید به ترتیب اهمیت باشد.
پژوهشگر مازندرانی بررسیهای میدانی را ابزاری دقیقتر از پژوهش کتابخانهای خواند و افزود: پژوهش اسناد همواره معتبرتر از کتابخانهها هستند. در اسناد؛ علیالاصول، حُب و بغضی نبوده و کاربرد روزمره داشتند و امروز برای ما کارکرد پژوهشی دارند.
وی ادامه داد: گاه مورخ یا نخواسته یا نتوانسته بنویسد چون شریک جرم شمرده میشد، به همین دلیل اسناد بیشتر اهمیت دارند.
شجری از برخی نویافتههای پژوهش درباره «عبدالرحیم تالبوف» خبر داد و گفت: با تکیه بر اسناد دو اشتباه درباره این شخصیت تاریخی را اصلاح میکنم که یکی از آنها به سال تولد او بازمیگردد، تالبوف در نامهای دستنوشته خطاب به دهخدا میگوید « … ۷۱ من تمام شده …» که نشانگر سن دقیق او و تولدش در ۱۲۵۵ است.
وی دومین یافته را کشف علل انصراف تالبوف از رفتن به مجلس عنوان کرد و گفت: باوجود انتخاب بهعنوان نماینده تبریز و آذربایجان؛ او به مجلس نرفت که درباره آن دهها دلیل مطرح شد، بهعنوان مثال تقیزاده علت را پیری و ناتوانی تالبوف مطرح کرد، مستشارالدوله گفت «اجل مهلت نداد» اما او زنده بود، کسروی او را از وازَنَندِگان میخواند به این معنا که در برخی جاها بسیار فعالیت داشته و در جایی وا میزد.
شجری ادامه داد: تالبوف در نامهای به دوست خود توضیح نیامدنش را حملات مجدد شیخ فضلالله نوری عنوان میکند و میگوید «از روی تقیه سکوت کردهام و تصمیم به انصراف از آمدن به مجلس گرفتم»، درواقع او تکفیر از سوی روحانیت را دلیل نرفتن به مجلس اعلام کرده که نشانگر اهمیت اسناد است، اسناد در شرایط مختلف کمک میکنند داده درست را درباره یک واقعه تاریخی انتخاب کنیم.
تاریخپژوه مازندرانی بهرهگیری از اسناد را عامل تحول پژوهشهای تاریخی دانست و گفت: گرچه گاه اشتباهاتی در اسناد وجود دارد و صادرکننده یا نویسنده سند خبطی؛ هر چند اندک و سهوی داشته اما اسناد همواره در قیاس با سایر ابزارهای پژوهش، دستِ بالا را دارند، باید این بهرهگیری رونق یابد اگرچه سخت است؛ اما نتایج آن دقیقتر است.
لزوم بازشناسی کانونهای تولید علم در تاریخ مازندران
محمدحسین سلیمانی اسناد را مهمترین محمل دانش خواند و افزود: کتابهای خطی از دو بخش تشکیل میشوند، بخش نوشته مولف و بخش افزودههای مالکان، کاتبان و خوانندگان که در آنها نهاده میشد و بررسی آنها، تکاپوهای علمی مناطق بومی و گردش علمی اسناد و اطلاعات را آشکار میکند.
وی با نمایش و تشریح برخی اسناد تاریخی مازندران گفت: این اسناد، تاریخ فرهنگی ما هستند و برای دانستن از تاریخ فرهنگی و سهم تولید دانش هر منطقه از آنها استفاده میکنیم.
تاریخپژوه مازندرانی با تاکید بر اهمیت فرهنگی وقفنامههای کتابها گفت: وقفنامهها نشان میدهند شبکههای تولید دانش و انتقال آن به نسلهای آینده تا چه اندازه اثرگذار بودهاست.
سلیمانی با بیان این که مازندرانیها سهم زیادی در تولید علوم قدیمه شیعی داشتند، یادآور شد: باید کانونهای علمی و این که چه کتابهای علمی در این کانونها تولید شده بررسی شود.