در گذشته های نه چندان دور مردم مازندران بویژه روستائیان برای خواباندن نوزادان و کودکان از گهواره استفاده می کردند. پیشینیان می گویند به دلیل کمبود امکانات، وضعیت مالی نامناسب و حتی نبود وقت کافی برای رسیدگی به امور کودک توسط مادر به دلیل مشغله های کاری، از عوامل مهم تهیه گهواره به شمار می رود. مادران دیروز مازندران حتی پارچه به اندازه کافی برای پوشک نمودن(کهنه دوِس سِن) بچه ها، نداشتند و مجبور می شدند آنان را در گهواره قرار دهند تا ضمن ثابت ماندن کودکان در یک مکان مشخص، ادرار و مدفوع نوزاد و کودک در ظرفی که برای آن در نظر گرفته شده بود، ریخته شود و چون لای پایش را آلوده نمی کرد از نظر مبتلا شدن به انواع بیماری های پوستی، بیشتر در امان بودند.
دهخدا می گوید:
گهواره مهد و بستری کودکان را که چون کودک را در آن گذارند به آسانی بتوان وی را حرکت داد و جنبانید. خوابگاه کودکان شیرخواره باشد که از چوب یا فلز سازند.
اصولا” جنس گهواره چوبی برای دوام بیشتر از چوب گردو ساخته می شود. گهواره یا گهره ها توسط نجاران روستا ساخته می شد و توسط مادر دختر در نخستین زایمان جزو وسایل سیسمونی نوزاد قرار می گرفت.
مردان و زنان روستایی در شمال کشور در اصطلاح بومی خود، گهواره را ” گهره ” (Gahreh) یا ” گره ” (Gareh) می نامند.