روایتی از یک روز بازارگردی دم عید/خبری از صفهای طولانی مرغ نیست
به گزارش خبرگزاری فارس مازندران، این روزها که سال در حال کهنه شدن است، درست در چند قدمی سال نو، باری دیگر حال و هوای عیدی بهسرم میزند، خاطرات دم عیدی سال قبل را با خودم مرور میکنم، با خودم میگویم لابهلای دلمشغولیهای روزانه باید گرد کهنگی را از فضای خانه پاک کنم.
درب و پنجره را که باز میکنم بوی بهار استشمام میشود، خانه را نونوار میکنم، به رسم هر ساله زمان آن فرا رسیده که به فکر خرید لباس نو برای خودم و اهل خانه باشم، از همسایهها زمزمه گرانی لباس و کالاهای اساسی را شنیدهام، با خودم میگویم با گردش در بازار میتوانم به سراغ فروشندگان منصف بروم و اجناسی معمولی بخرم.
همان لباس پارساله و کفشی که این آخر سالی انگار زبان باز کرده که مرا عوض کن را برتن میکنم و بهخاطر وجود ویروس کرونا با ماسکی بر صورت و تنها راهی بازار میشوم.
مسیر آشناست، ولی مدتی است بهخاطر مشغله کاری و گرانی دیر به دیر از آن رد میشوم، شهر تغییر چندانی نکرده، خیابانها نسبتا شلوغ است و همهمه مردم نوید عید را میدهد، دستفروشها کنار خیابانها بساط پهن کردند، از ورودی امامزاده یحیی وارد میشوم، محوطه پر است از حضور دستفروشها که اکثرا خانم هستند.
*خریدار نیستی وقتم را نگیر
رو به درب اصلی آستان امامزاده سلام میدهم، مسیر سمت چپ پر شده از فروشندگان لباس دست دوم، عجب بازارشان داغ شده! مردم اکثرا در این قسمت توقف کردهاند، جلوتر میروم، از خانم فروشنده که تقریبا سنی از او گذشته میپرسم:
ـ ببخشید شکلات خوری چند؟
پاسخ میدهد: ۱۰۰ هزار تومان!
ـ مگر دست دوم نیست؟
پاسخ میدهد: چرا دست چندم است، اما خیلی گران شده و ۱۰۰ هزار تومان دیگر پولی نیست، اوقات تلخی میکند و میگوید که اگر خریدار نیستی وقتم را نگیر!
کمی جلوتر چندین لباس دست چندم بر روی نردههای سبزرنگ آستانه خودنمایی میکنند، معلوم است زیر ۱۰۰ هزار تومان چیز خاصی پیدا نمیکنی، ناگهان چشمم به مزار شهدای گمنام آنطرف نردهها میافتد، از دور سلامی میدهم و زیر لب میگویم برای مردم آرزوی عاقبت بخیری کنید…
سرم را برمیگردانم محو گلهای زیبا، وسایل سفره هفت سین و ماهیهای قرمز میشوم، پسر جوانی از کنارم رد میشود و میگوید: اجناس این بازار ارزانتر از همه جاست، خوب شد شهر خودمان خرید نکردیم اینجا ارزانتر است.
فضای این بازار چندان بزرگ نیست کمی نزدیک به انتها کودکانی مشغول فروش عنبر و عود هستند، دختری که لباس گرم برتن ندارد و رنگ دستان کوچکش از سردی هوا رو به قرمزی رفته.
*جیبهای خالی در مقابل انبوهی از تنوع
خودم را به بازارچه میرسانم، با اولویت بچهها برایشان لباس قیمت میکنم، میگویم: آقا پیراهن مناسب دختر ۸ سال از چند تومان دارید؟پاسخ میدهد: از ۳۰۰ به بالا زیر این قیمت چیز خوبی پیدا نمیکنید؛ لابه لای تنوع لباسها گم میشوم و سرانجام تنها یکی را انتخاب میکنم.
بازار پُر است از مدلهای متنوع و رنگارنگ، اما گرانی باعث شده مغازهها خلوت باشد، حتی برخی از مغازهداران خودشان هم به جمع دستفروشان پیوستند تا از این بازار جا نمانند، همه چیز هست اما اولویت مردم خریدهای اساسی است بعد به فکر خریدهای دیگر هستند، دلم میخواهد یک پیراهن دیگر بخرم اما باید به فکر خریدهای بعدی باشم.
به فروشگاه لباسهای مردانه میروم تا برای پسر خردسالم خرید کنم، قیمتهای روی اجناس حاکی از آن است که هر چه میزان پارچه استفاده شده در لباسها کمتر باشد، قیمت گرانتر است، انگار هیچ چیزی سر جای خودش نیست و مردم هم عادت کردند به اینکه هر قیمتی را بپذیرند.
*جنس همان است ولی قیمت نه!
برای انتخاب یک شلوار از چند مغازه کنار هم قیمت میگیرم جنس همان است ولی قیمت نه! انگار هر کسی برای خود قانونی دارد، شلواری با مناسبترین قیمت را خریداری میکنم و سریعا به سمت بازار میوه و ترهبار حرکت میکنم.
بازار در این قسمت داغ است، خیلی وقت است یک دل سیر خرید نکردم، با خودم میگویم هر آنچه در طول این یک سال فراموش کردهام را بخرم، زمزمه عید در بازار پیچیده و زیر ۱۰ هزار تومان میوه پیدا نمیکنی.
شروع کردم از هر چیزی که میخواستم خرید کردن، مرغ و خشکبار را حساب کردم، پایان کار
ـ میگویم: آقا همه اینها را بکش، این خریدهایم؛ سیب، پرتقال، کیوی، گوجه، خیار، سیبزمینی، پیاز و کمی سبزی با دو دسته سنبل، چقدر تقدیم کنم،
فروشنده: قابلتان را ندارد ۳۶۷ هزار تومان! کارتم را از داخل کیفم به بیرون کشیده و دستش میدهم، با صدایی آرام رمز را میخوانم، فروشنده اشتباه وارد میکند و میگوید: خانم بلندتر بخونین اشتباه وارد کردم!
من که بهیاد خرید دو سال پیش میافتم که همین مقدار وسایل را ۳۶ هزار تومان خریده بودم، مبهوت این حجم از افزایش قیمتها میشوم.
* دربست تا خانه ما چند؟
تقریبا دستم پُرمیشود، زمان خرید شیرینی و آجیل عید فرا میرسد، آجیل معمولی زیر ۲۰۰ هزار تومان پیدا نمیکنم، دو جعبه شیرینی میخرم، نمیتوانم با وسایل بیش از این در بازار بچرخم، تصمیم میگیرم از همینجا تاکسی دربست بگیرم، از راننده میپرسم: کرایه تا خانه ما چند؟
میگوید: ۴۰ هزار تومان ناچارا میپذیرم و راهی میشوم.
کمتر از ۱۰ دقیقه بعد به خانه میرسم به ساعت نگاه میکنم میبینم ۴ ساعت از زمان خروجم گذشته، پیامکهای بانک را مرور میکنم میبینم ته حساب خالی شده، به سراغ مرتب کردن خریدها میروم، زیر لب میگویم ببینم همه چیز خریدم؟ وسایل را از داخل نایلون به بیرون میکشم، لباسهای نو و خوراکیهای ضروری!
*خودم را فراموش کردم
اما، هر چه میگردم میبینم که برای خودم هیچ چیز نخریدم! چطور خودم را فراموش کردم؟ فکر میکردم با این پول میتوانم برای همه خرید کنم، ولی برای همه هر چه لازم بود خریدم بهجز خودم! وجهی که برای خرید در نظر گرفته بودم تمام شد، چه میتوان کرد خودم را بیخیال میشوم.
به این فکر میکنم که یکی دو دست لباس از سالهای گذشته داخل کمد دارم، سریعا به سمت اتاق خواب میروم درب کشو را باز میکنم چند لباس را به بیرون میکشم، میبینم یکی دکمه ندارد و دیگری کمرنگ شده، البته اینها را میتوان حل کرد برای رفتن به خیاطی و اتوشویی برنامهریزی کنم…
*حال ناکوک بعد بازارگردی
شب فرا میرسد هنگام خواب هنوز به اوضاع مردم و گرانی فکر میکنم و با گفتن این جمله که در هر صورت من همچون دیگران خریدها را مدیریت کردم تا به نوعی با کهنگی خداحافظی کنم، خدا عاقبتها را به خیر کند و دوباره ما را به روزهایی برگرداند که خرج و دخل با هم میخواند، خودم را آرام میکنم و به خواب میروم.
*استقبال پایین از بازار میوه
امیرحسین فخرآوران رئیس اتحادیه میوه و ترهبار مرکز مازندران نیز در این زمینه اظهار کرد: قیمت میوه در میدان میوه و ترهبار گوجه ۷ تا ۸ هزار، خیارمحلی ۱۵هزار ، خیار درختی ۱۲هزار، بادمجان ۱۰هزار ، کدو و شلغم ۸هزار، سیبزمینی ۱۳ تا ۱۴هزار ، هویج و گلکلم۳هزار و ۵۰۰، هندوانه و پیاز ۴، سیب ۱۶ تا ۲۰، انار ۲۵، کیوی ۲۰، گلابی ۳۲، لیمو ۲۵ تا ۲۸هزار ، پرتقال تامسون ۷هزار و موز ۳۳هزار تومان است.
وی با بیان اینکه میدان میوه و ترهبار روز جمعه ۲۷ میدان باز است، افزود: در زمینه تامین میوه در بازار هیچ کمبودی نداریم ولی استقبال مردم خیلی ضعیف شده است.
*نظارتها از کارخانهها به کف بازار رسید
سیدابراهیم حسینی نائب رئیس اول و بازرس اتاق اصناف مرکز مازندران درباره وضعیت بازار شیرینی و شکلات در بازار، اظهار کرد: طی ماههای گذشته قیمت تمامی مواد اولیه دو برابر شده است.
وی افزود: در بدترین شرایط کرونا و تحریم مواد اولیه در اختیار تولیدکنندگان داده میشده ولی طی ماههاس اخیر هیچگونه مواد به تولیدیهای صنوف داده نشده است.
نائب رئیس اول و بازرس اتاق اصناف مرکز مازندران بیان کرد: هیچ نظارتی بر تولیدات کارخانههای شهرکهای صنعتی و اجناسی که تولید میکنند وجود ندارد و توسط واسطهها به دوبرابر قیمت در اختیار واحدهای صنفی قرار میگیرد؛ به همین دلیل اجناس خیلی با قیمت بالاتری در بازار عرضه میکنند.
حسینی خاطرنشان کرد: بازرسان به جای نظارت بر کارخانهها، نظارتها را بر کف بازار افزایش دادند که این خود بر افزایش قیمتها افزوده است.
وی با اشاره به افزایش ۱۰۰ درصدی اجناس و کالاها، گفت: لازم است تمهیدات جدی در این زمینه اندیشیده شود.
* عرضه کالاهای دولتی در بازار مشهود است
ذاتاللهی رئیس اتحادیه خواروبار و لبنیات مرکز مازندران اظهار کرد: عرضه کالاهای دولتی در بازار مشهود است و نشان میدهد کالاها به دست مردم میرسد.
وی افزود: عرصه کالاهای دولتی همچنین توانسته از افزایش بیرویه قیمتها جلوگیری کند.
رئیس اتحادیه خواروبار و لبنیات مرکز مازندران گفت: درست است میزان خرید برخی اقلام کمتر شده اما براساس شگون و براساس نیاز باتوجه به بالارفتن قیمت خریداری میکنند.
* خبری از صفهای طولانی مرغ نیست
کامران هاشمی رئیس اتحادیه مرغفروشان مرکز مازندران درباره قیمت مرغ و تخممرغ، اظهار کرد: درحال حاضر قیمت مرغ منجمد ۲۰هزار تومان، قیمت مرغ گرم ۳۱هزار تومان و تخممرغ ۴۳هزار تومان است.
وی با اشاره به اینکه تخممرغ در مقطعی از زمان در بازار کمتر عرضه میشد، افزود: تولید تخممرغ در استان مازندران کم بود و معمولا از استانهای همجوار وارد میشود.
رئیس اتحادیه مرغفروشان مرکز مازندران با اعلام اینکه خبری از صفهای طولانی برای خرید مرغ نیسن، تصریح کرد: تولید و عرضه همخوانی دارد و همین موضوع سبب شد خبری از صفهای طولانی خرید مرغ نیست.
* مازندران میدان دام ندارد
سیدکاظم سیداصغرینژاد رئیس اتحادیه قصابان مرکز مازندران نیز در ارتباط با وضعیت گوشت قرمز در استان، اظهار کرد: مازندران باتوجه به اینکه میدان دام ندارد به همین دلیل قیمتها از استانهای همجوار گلستان، خراسان شمالی و سایر اعلام میشود.
وی گفت: قیمت گوشت قرمز طی هفته گذشته تاکنون بین ۱۰ تا ۱۵هزار تومان افزایش یافته که امیدواریم بیش از این افزایش نیابد تا بیش از این شاهد بالا رفتن قیمت گوشت قرمز نباشیم.
شاید این روزها حس من را بسیاری از زنان و مردان شهرم تجربه کردهاند، گرانی و افزایش قیمت مدتی است ورد زبان همه شده و مردم را گرفتار کرده است، شور و ذوق عیدی به خریدن کردن بود که آن هم با دو دو تا چهارتا همراه شد.
/۸۶۰۳۴/ج