دورهمی خلاقانه در کلاس درس/ وقتی «دانش مدعی» حال دانشآموزان را خوب کرد
خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری پرکوهی|این روزها میز و نیمکتهای مدرسه، پس از خواب تابستانه، بیدار شده و در شلوغی با هم شاگردیهای خود دیدار کرده و سکوت حیاط مدرسه در سروصدای دانشآموزان با نشاط شکسته شد.
وقتی که کلاسها مجازی بود بچهها معلم خود را تنها در قاب فلزی تلفن همراه میدیدند ولی اکنون که کلاسهای درس حضوری شده، از شادی دیدن چهره و شنیدن صدای معلمی که خاطرات از جنس عشق و ایثار از درس و مدرسه برایشان دارند، در پوست خود نمیگنجند.
خوشحالی و شادی معلمان و دانشآموزان بعد از دلتنگیهای کرونایی که حرفها و احساساتشان را پشت استیکرها پنهان کرده بودند قابل وصف نیست و اگر در و دیوار مدارس زبان میگشودند، این روزها از حال خوب مدارس میگفتند.
تلاش خستگیناپذیر این مهربانان حتی در روزهای کرونایی که تصور بر این بود آموزش تعطیل شود، حس و حال زیبایی ایجاد کرد و ثابت کرد آموزش تعطیلشدنی نیست.
باید بگوییم معلمی شغل نیست بلکه عشق است این حرف ما نیست بلکه روایت مهربانانی است گوهر وجودی خود را با عشق نثار دانشآموزان میکنند تا حس خوب یادگیری و آگاهی را به دانشآموزان عرضه کنند.
در این گزارش به سراغ معلم جوانی رفتیم با خلاقیتش شادی را به کلاس درسش آورد؛ معلمی که به خوبی توانست نقش و اثرگذاریاش را بر روح و جان دانشآموزان اثبات کند و کلاس درسش روح یادگیری را آن چنان که باید زنده کرد؛ در واقع آقا معلم با خلاقیت و تلاش، جذابیت را چاشنی کلاس درسش کرد.
*معلم جوان خلاق
محمدمهدی سلحشور آموزگار جوان مازندرانی و فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان متولد سال ۷۴ است که با هزار امید و آرزو و با دنیایی پر از محبت و مهربانی از سال ۹۶ وارد شغل معلمی شد.
نخستین سال فعالیتش در مدرسه روستایی اوجیآباد آمل بود که بعد از دو سال فعالیت سه سال در مدرسه شاهد تدریس کرد.
اولین کار متفاوت این آقا معلم جوان در مدرسه روستایی بود که در این باره در گفتوگو با فارس میگوید: دوست داشتم مثل همه معلمان کلاش شاد و جذابی داشته باشیم و همواره در این زمینه دغدغه داشتم.
براساس مطالعاتی که انجام دادم یک روز با لباس عربی وارد کلاس شدم آن روز برای بچه ها جالب بود البته شاید همان زمان متوجه نمیشدم ولی الان وقتی به آن روز فکر میکنم میبینم علاوه بر لذت یادگیری چقدر حالشان خوب بود.
*جذابیت چاشنی کلاس درس آقا معلم
این معلم بیان میکند: از آن روز به بعد یاد گرفتم که جذابیت و خلاقیت در تدریس را وارد کارم کنم چرا که تا قبل از آن ماجرا شرایط خیلی عادی سپری میشد.
بعد از آن ماجرا رفته رفته در رفتار بچهها نیز تغییرات را به عینه حس میکردم و دیدم بچهها لباسهای متفاوت میپوشیدند و وارد کلاس درس میشدند.
سلحشور اضافه میکند: این ماجرا موجب شد بچهها خودشان گام بردارند، اینکه میتوانند لباس محلی اقوام مختلف را بپوشند و این گام موثرتر بود.
*کار نشُدنی، با عشق شدنی شد
پس از آن به فکر نمایش عروسکی افتادم که کار خاصی بود با وجود اینکه همه به من گفتند این کار شدنی نیست و چنین اتفاق نمیافتد ولی ریسکش را به جان خریدم.
وی اظهار میکند: اعتقادم بر این بود بچهها اگر ببینند کار قوی و برنامهریزی شده هست و شخصیتپردازی درست باشد با این کار انس میگیرند اما برای اطمینان بیشتر برای اینکه کارم قویتر شود بیشتر روی شخصیتپردازیاش وقت گذاشتم.
شخصیت عروسک و همه موارد با وجود اینکه آماده بودم با این وجود چند ماه وقتم را روی بررسی ابعاد بیشتر این اقدام گذاشتم.
این آقا معلم جوان میگوید: ۲۵ فروردین اولین تجربه حضور «دانش مدعی» شخصیت عروسکی که طراحی کرده بودم، در کلاس درس بود اولین اجرا و بازخورد بچهها برای من خیلی مهم بود.
*ماجرای حضور «دانش مدعی» در کلاس درس
بزرگترین اتفاق افتاد و فهمیدم بچهها «دانش مدعی» را دوست دارند و با توجه به این علاقهمندی این مسیر را ادامه دادم، با توجه به اینکه ۲۵ فروردین «دانش مدعی» وارد کلاس درس شد، سال تحصیلی زود تمام شد ولی برای سه ماه تابستان با تمرین و برنامهریزی بیشتر با قدرت بیشتری وارد کلاس شدم.
شاید این سوال باشد که آیا در بحث اجرای نمایش تبحر داشتم باید بگویم من تاکنون نمایش کار نکردم بلکه معلمی هستم برای بچهها کار کردم و همه انرژی و هدفم برای بچهها است.
وی تصریح میکند: چند ماهی از حضور «دانش مدعی» در کلاس درس میگذشت که به کرونا خوردیم و شرایط تدریس در فضای مجازی و بهصورت آنلاین بود که طی این مدت تلاشم کار ضبط فیلم با«دانش مدعی» شد.
*«دانش مدعی» حال دانشآموزان را خوب کرد
موضوع جالب این بود، زنگهایی که «دانش مدعی» بود بچهها خیلی ذوق داشتند و خودشان حالشان خوب بود.
این معلم خلاق خاطرنشان میکند: معتقدم هر چه کار را جدی و حرفهای در نظر بگیریم بچهها مطمئنا میپذیرند و در عمق جانشان نفوذ میکند.
*دانش؛ عروسک کلاس ششمیها
البته باید بگویم «دانش مدعی» با عروسکهای دیگر تفاوتها و وجه تمایزی داشت و آن اینکه برای کلاس ششمیها اجرا شد و همین یکی از تفاوتهایش بود، موضوع جالب و مهم دیگر اینکه علاوه بر جدی گرفتن این مهم زبان دل بچهها بود همکلاس بچهها بود و اگر میخواست صحبت کند از طرف بچهها بود.
حضور موفق «دانش مدعی» در کلاس درس و از آن مهمتر علاقه بچهها موجب شد بعد از آن به سراغ دورههای نمایشنامهنویسی بروم.
*دانشی که مدعی دانش بود
وی اظهار میکند: عروسکگردانی در کلاس درس ایده جدیدی نیست ولی دانش بهدلیل تفاوتهایش دیده شد که یکی دیگر از تفاوتهایش این بود که«دانش مدعی» کاملا آموزشی بود و از مباحث درسی میگفت.
هدفم به همین جا ختم نمیشود بلکه تمام تلاشم برای کل کشور است تا همه دانشآموزان از عدالت در آموزش برخوردار شوند، البته منظورم این نیست همه از دیدن فیلم من استفاده کنند بلکه دوست دارم همه معلمها از این روش استفاده کنند تا جریان خلاقانه در کشور رقم بخورد.
سلحشور یادآور میشود: در کنار تدریس سرگروه آموزشی هستم و کار اصلی من آموزش به معلمان است تا در روش تدریس از طرحها و برنامهها کمک بگیرند تا یادگیری برای دانشآموزان همراه با خلاقیت باشد.
*خاطره یک زنگ تفریح با دانش
یکی از خاطراتی که از دانش در ذهنم ماندگار شد این بود همیشه سعی میکردم وقتی «دانش مدعی» را وارد کلاس میکنم و یا از کلاس خارج میکنم مقابل چشمان دانشآموزان نباشد، یکبار اتفاقی به زنگ تفریح خوردم موقع رفتن به دفتر یک لحظه متوجه شدم همه دانشآموزام دورم جمع شدند و دلشان می خواست با «دانش مدعی» ارتباط برقرار کنند این شلوغی تا حدی بود آن زنگ تفریح ماندم تا دانش با بچهها ارتباط برقرار کند.
وی خاطرنشان میکند: هرجا جوانگرایی شد اتفاقات خوبی رقم خورد ولی وقتی جایی اعتماد نشد مسائل بر وفق مراد نشد پس بیاییم به جوانان اعتماد کنیم مطمئنا کار خوبی از آب درمیآید البته از این نکته هم نباید بگذرم که هدایت مسیر توسط افراد باتجربه نیاز است.
*دانش درس نمیداد، انگیزه میداد
البته باید بگویم «دانش مدعی» هیچوقت درس نمیداد هدف از حضور دانش در کلاس درس یا برای ایجاد انگیزه و یا برای تثبیت یادگیری بود و یا در طول هفته یکبار برای نمایش در کلاس حضور پیدا میکرد.
* دانش؛ عروسکی که به دل نشست
این آقا معلم جوان میگوید: دانش اولی عروسکی نبود که وارد کلاس درس شد اینکه عروسک وارد کلاس شود، خیلی بود ولی اینکه متفاوت شود و به دل بچهها بنشیند، وجه تمایزش بود.
*تلاشهای وصفناپذیر معلمان
قاسم مهدوی معاون آموزش ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در اینباره در گفتوگو با فارس، اظهار میکند: معلمان همواره در شرایط خاص کشور هوشمندانه عمل کرده و میکنند و خودشان را به گونهای تطبیق میدهند که وظایف خود را به درستی انجام دهند.
از دفاع مقدس گرفته تا شرایط خاص و موقعیتهایی کشور تلاش معلمان وصفناپذیر بوده و همواره حضور موثری داشتند.
معاون آموزش ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش مازندران بیان میکند؛ در شرایط خاص و موقعیتهایی که کشور نیاز داشته معلمان همواره حضور موثری داشتند ازجمله شرایط کرونایی که همه بخشها بهویژه آموزش تحت تاثیر قرار گرفت.
*تلاشی از جنس عشق که آموزش را تعطیل نکرد
معلمان در شرایط کرونایی با هوشمندی درک کردند اگرچه آموزش درچنین وضعیتی پیچیدگی و ابهامات خاصی داشته اما با درک موقعیت جدید آموزش را با شرایط کرونا تطبیق دادند و با طراحی و تولید محتواهای آموزشی و استفاده از شبکه ملی شاد ارتباط معلم و دانشآموز قطع نشد.
مهدوی خاطرنشان میکند: موضوع مهم این بود حتی در شرایط قرمز کرونایی معلمان فعالیت داشتند و کلاسهای درس دایر بود.
باوجود اینکه پای همین کلاسها خیلی از معلمها جان خود را از دست دادند ولی موضوع مهم آموزش دانشآموزان بود که با تلاش معلمان در آن وقفهای ایجاد نشد.
وی با اشاره به نقشآفرینی خانوادهها، اضافه میکند: البته اگر همراهی خانوادهها نبود انصافا با مشکلات جدی روبرو میشدیم که در این زمینه نقش خانوادهها بسیار مهم بوده است.
/۸۶۰۳۴/ج