پایگاه خبری چهاردانگه نیوز: عضو هیات علمی دانشگاه مازندران، نافرمانی بخشی از مردم در شرایط بحران کرونا را ناشی از کاستیهای نظام تربیت شهروندی دانست.
اسفند در مازندران همیشه حال و هوای عید دارد، هوا بهاری است، بازارها شلوغ. امسال اما اسفند به کرونا آغشته است، عدهای برای پیشگیری از کرونا، خانهنشین شده و عدهای دیگر هیچ توجهی به هشدارهای بهداشتی در مقابله با کرونا ندارند.
با وجود شیوع ویروس کرونا، برخی بازارهای عیدانه در مازندران هنوز دائر است و مشتریان خود را دارد، کسانی که حتی به قیمت جان خود هم حاضر نیستند دست از خرید و بازار بردارند.
اقشار تاثیرگذار جامعه از هر گروه و دستهای، مردم را به کاهش رفت و آمدهای غیرضروری دعوت کردهاند اما گویا برخی از مردم پیرو هیچ گروهی نیستند و بر طبل خود میزنند، طبلی که صدای کرونا میدهد.
اما این همه فرمانناپذیری مردم با وجود اعلام خطر از کجا نشات میگیرد، چرا بخشی از مردم همچنان در کوچه و بازار به رفت و آمدهای غیرضروری مشغول بوده و به هیچ صراطی مستقیم نیستند.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران دراین باره گفت: ابعاد این رفتار جمعی شهروندان فرمان ناپذیر در بحبوحه بیماری عالمگیر کرونا، به حدی ژرف، پیچیده و پرپیامد است که لازم است جامعه شناسان، روانشناسان، سیاست پژوهان و متخصصان تعلیم و تربیت در این باره اندیشه و چارهیابی کنند.
دکتر علی کریمیمله روز چهارشنبه در گفت وگو با ایرنا اظهار کرد: به نظر من یک دلیل بیمبالاتی بخشی از شهروندان به دستورالعملهای بهداشتی و تمایل آنها به بیرون روی و خانهگریزی، ناشی از کاستیهای نظام تربیت شهروندی ماست که در مواقع خطر خود را نمایان میکند.
وی افزود: اگر نظام تربیتی ما پرورش روح مسئولیت شناسی، تزریق حس دغدغهمندی نسبت به حقوق عامه مردم و القای وظیفه مشارکتپذیری در قبال هموطنان را در طول سالهای آموزش و زندگی در ذهن و ضمیر جامعه تزریق میکرد، امروز و در شرایط بحرانی با شهروندانی سرکش، بیمبالات و سهلانگار نسبت به حقوق جمعی و ناآشنا به قواعد زندگی در حوزه عمومی روبهرو نبودیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آنچه در سالها و دهههای گذشته در فرایند اجتماعی کردن و تربیت شهروندی کاشتهایم، امروز در حال برداشت هستیم.
کریمیمله با اشاره به اینکه این دسته از مردم فرمانناپذیر، محصول نظام تربیتی و آموزش شهروندی ناکارآمد ما هستند، گفت: بازاندیشی انتقادی در نظام آموزش عمومی و تربیت شهروندی میتواند در آیندهای میان برد ضریب ارتکاب چنین رفتارهای غیراجتماعی یا حتی ضداجتماعی را کاهش دهد.
وی با بیان اینکه دلیل دیگر که ارتباط نزدیکی با دلیل اول دارد، میتواند ناشی از ذهنیت سنتی و آمیخته با باورداشتهای سطحی و ناروای مذهبی تقدیرگرای ایرانیان باشد که عمر و زندگی را از خدا و محصول اراده او میدانند، تصریح کرد: در نتیجه وقعی به توصیههای پزشکی و درمانی نمیگذارند.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران با اشاره به اینکه هر یک از ما احتمالا با برخی اقشار سنتی و بعضی دینباوران سطحینگر مواجه شدهایم که با بیان عباراتی از قبیل اینکه عمر دست خداست، تا خدا نخواهد برگی نمیافتد و غیره، سخت در مقابل دستورات پزشکی مقاومت میکنند، ادامه داد: رفتار تاسفانگیز برخی محدوداندیشان مذهبی برای اصرار بر حضور جمعی در مشاهد مشرفه و بقاع متبرکه، گواه صادق گزاره بالاست.
وی با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل خانه گریزی ایرانیان در دوران هجوم پاندمی کرونا، وضعیت و ساختار اقتصادی جامعه است که اتفاقا بیش و پیش از هر کسی، طبقات پایین دست و آسیبپذیر جامعه را بیشتر و زودتر هدف گرفته است، خاطرنشان کرد: متاسفانه قابل کتمان نیست که تحت تاثیر سیاستهای ناصحیح اجتماعی و اقتصادی دهههای اخیر، در بازار بیثبات و بیافق کشور، شهروندان زیادی با درآمد روزانه امرار معاش میکنند و بخش عمدهای از اینها به اضافه صاحبان بنگاههای کوچک تولیدی و خدماتی و شاغلان مشاغل خرده پا، به امید کسب درآمد و سود اندک به بازار شب عید چشم دوخته بودند.
کریمیمله با اشاره به اینکه در غیاب یک نظام حمایتی فراگیر، عادلانه و کارآمد، خانه نشینی برای اینها به معنای از دست دادن امکان زندگی است، افزود: خارج شدن از خانه برای اینها یک انتخاب نیست بلکه یک اضطرار آشکار است، آنها در خانه شانس بقا ندارند و برای جست و جوی امکان حیات راه خارج از خانه را در پیش میگیرند، برای چنین جمعیت تهیدست و ناداری، هیچ توصیه اخلاقی، فتوای فقهی و امریه حکومتیای برای الزام کردن به خانه نشینی کارساز نخواهد بود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه به نظر میرسد عاملی دیگر را نباید از نظر دور داشت و آن هم فرسایش اعتماد به نظام تصمیمگیری و نظام رسانهای رسمی است که از سالها پیش روند نزولی آن آغاز و فعلا به صورت بیاعتنایی بخش قابل توجهی از شهروندان به پروتکلهای بهداشتی خودنمایی کرده است، اظهار کرد: یادمان نرود که اعتماد سیاسی همکاری میآفریند، مشارکت خودانگیخته را موجب میشود، هزینههای غیرضروری را در بازار مبادلات سیاسی کاهش میدهد و بر عکس.
وی ادامه داد: سرمایه سیاسی اشتیاق به فعالیتهای مدنی ارادی را شعلهور میکند و به فربه شدن و توانمندسازی جامعه مدنی میانجامد.
کریمیمله با بیان اینکه در فقدان یا ضعف جامعه مدنی پرتوان و پرسشگر، کاملا بدیهی است که وقتی شهروندان، صاحبان موقعیتهای تصمیمگیری و نظام خبررسانی و تبلیغاتی را نادرستکار، بیتوجه به منافع واقعی مردم و پنهانکار بدانند، هرگز توصیههای حتی صحیح و منطبق با منافع، امنیت و سلامت خود را جدی نمیگیرند، افزود: و به نوعی آن را آغشته به فریب، دورویی و استیصال خواهند پنداشت و در نتیجه از پذیرش آن سرباز خواهند زد.
وی یادآور شد: به نظر میرسد یکی دیگر از دلایل بیاعتنایی برخی از شهروندان به توصیههای پزشکی، که با موضوع فرسایش سرمایه سیاسی ارتباطی تنگاتنگ دارد، ضعفها و ناکارآمدیهای مدیریت بحران است.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران تصریح کرد: مدیریت هوشمندانه بحرانهای فراگیر نیازمند طراحی یک بسته کامل اقتصادی، سیاسی، ارتباطی-روانی، و فرهنگی-اجتماعی و مستلزم به کارگیری همه توان ملی در ساختاری منسجم و به دور از هرگونه تزلزل و تداخل است که در بحران جاری، نابهنگامی و تأخر در تشخیص و اعلام بحران، عقبماندگی و ناتوانی در مهار و مدیریت آن و ناسازگاری، تزلزل و نداشتن قاطعیت در اجرای تصمیمات و اکتفا به توصیههای اخلاقی یا محرکهای روانی و عاطفی نشان میدهد که گویی حکومت- نه فقط قوه مجریه- مفقود است و حداکثر سویی کم نور از آن در حال تابیدن است.
وی ادامه داد: کاملا روشن است که در نبود یک اراده مصمم و قاطع برای اجرای تصمیمهای دارای ضمانت اجرای مؤثر، نمیتوان انتظار همراهی از شهروندان سرکش و نافرمان را داشت.
کریمیمله خاطرنشان کرد: به عنوان یک شهروند ایرانی، اگرچه از اضطرار شهروندان نابرخوردار و ناچار به خانهگریزی آزردهام و اگرچه از فاصله گرفتن شماری قابل توجه از شهروندان از ارزشهای مدنی و الزامات زیست شهروندی مدرن و بیتوجهی آنها بحق بر سلامت مردم ناخرسند و گلایهمندم، اما رفتار فداکارانه کادر درمانی کشور و مشارکت داوطلبانه نهادهای مدنی و مذهبی که یادآور همبستگی ملی ایرانیان در برهههای خطیر گذشته به ویژه نمایش بینظیر فداکاری در دوران جنگ تحمیلی است را نقطه اتکا و قوت جامعه برای برونرفت کمهزینهتر و پرشتابتر از این بحران بیولوژیک میدانم.