خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری پرکوهی| پیدا کردن مسیر و راه درست که انسان به آن تعلق دارد موضوع مهمی است که برخی بهواسطه شرایط از آن فاصله گرفته و یا دور میشوند، ولی اینکه دست مهربانی به سویت دراز شود و انسان به جایگاه درستش هدایت شود شاید شانس هر فردی نباشد، این مهم را افرادی بیشتر درک میکنند که گمشدهای دارند.
حکایت دختر خانم چالوسی که نیاز به یک تلنگر داشت تا به مسیر اصلی حجاب و آرامش برگردد جز حکایتهایی است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد و ثابت کرد سیره راه شهدا چراغی برای راهنمایی مسیر پرتلاطم زندگی خواهد بود.
از این دست دخترخانمها در جامعه ما زیاد هستند که نیاز به تلنگر و همان چراغ راه دارند، افرادی که راه گم کردند و سردرگم هستند و سعی میکنند ناآرامیها و دلمشغولیهای زندگی خود را با ظواهر دنیایی پرکنند اما هرکه وارد این فضا شده میداند همانند دوی ماراتن است به این دلیل که تلاش میکند از این رقابت عقب نماند و دست به هر کاری میزند.
در این گزارش حرفهای دل و تحول در زندگی فردی را میشنویم که با حجاب به آرامش کامل رسید، این روایت هرچند جالب است در کنارش درسهای بزرگی دارد ازجمله اینکه انسان در راه رسیدن به هدفش، باید سعی کند و تلاش…
*تحول در گروه دختران حاج قاسم
یکی از دختر خانمهایی که در هیأت فاطمیون متحول شدند، فاطمه حسینی متولد سال ۷۸ و دانشجوی رشته روانشناسی است که در این ارتباط به خبرنگار فارس میگوید: در خانواده مذهبی بزرگ نشدم البته چهارچوب فکری و فرهنگی داشتیم، وقتی وارد دوره دبیرستان شدم با خانم کیا پاشا که آن زمان مربی پرورشی مدرسه بودند آشنا شدم.
میدیدم دوروبر خانم کیاپاشا بچههای باحجابی بودند که خیلی به احکام هم پایبند بودند و همیشه چرایی زیادی در ذهنم بود اینکه چرا مقید به حجاب هستند و اینقدر دوست دارند و برای حجابشان حرف دارند کم کم با خانم کیاپاشا ارتباط برقرار کردم و از آنجایی که ایشان روحیه جهادی داشتند و با بچهها خیلی خوب ارتباط برقرار میکردند طوریکه احساس معلم و شاگردی نبود و این فاصله کم شد من هم سوالات و شبهات خودم را با ایشان درمیان گذاشتم.
رفاقت و ارتباط خوب موجب شد راحتتر گفتوگو کنیم و به خیلی از سؤالات پاسخ دادند در کنار اینکه از لحاظ علمی و از لحاظ زیبایی به مساله عفاف و حجاب میپرداختند.
*جای خالی تلنگر
از یک طرف جو خانواده و فامیل را میدیدم و از یک سو جواب سوالات را پیدا کردم و در این شرایط نیاز به تلنگر داشتم که تلنگر هم حضور شهدای غواص در شهر چالوس بود.
خانم کیاپاشا به من گفته بود قرار است شهدای غواص در شهرستان چالوس حضور یابند ولی اتفاقا آن روز قرار بود به همراه خانواده به سفر برویم و به خانم کیاپاشا گفتم که من نیستم و نمیتوانم در این مراسم حضور یابم.
*روز خاص با ورود شهدای غواص
صبح روزی که قرار بود حضور شهدای غواص را در شهر داشته باشیم ناخودآگاه برای نماز صبح از خواب پریدم نمیتوانم حالم را وصف کنم و برایم سوال بود این شور و دل آشوبه در درونم برای چیست در همین سوالات بودم که با خودم فکر کردم در این مراسم حضور یابم یا نیابم؟
با همین فکر و خیال از خانوادهام خواستم ساعت حرکت را کمی عقب بیندازند تا من بتوانم در مراسم حضور یابم چون قبل از تحول تیپ و لباسم مناسب مراسم رسمی نبود درحال پیدا کردن لباسی مناسب برای حضور در مراسم بودم که ناگهان چشمم به مانتوی بلندی خورد که از قبل از مادرم خواستم که آن را کوتاه کند ولی مادرم موافقت نمیکرد به حرمت حضور شهید مانتوی بلندم را پوشیدم و راهی مراسم شدم.
*هیچ کس در حال و هوای خود نبود
در راه میدیدم افرادی که برای حضور در مراسم سر از پا نمیشناختند برخی حتی در حال و هوای خود نبودند و برخی چیزهایی با خودشان زمزمه میکردند یادم آمد میتوانم خواستههای دلم را با شهید درمیان بگذارم این را از خانم پاشا یاد گرفته بودم و در دلم گفتم حالا که قرار است وارد دانشگاه شوم شهید به من کمک کند تا بیشتر حجابم را رعایت کنم.
*شهید مرا در انتخابم مصممتر کرد
اولین بار به چشمم شهید میدیدم، حال و هوای مراسم که وصفناپذیر بود انقلابی را در من به وجود آورد در همین حال و هوا بودم که خانم کیاشا را با همان لبخند همیشگی البته با حس تعجب از حضورم در مقابلم دیدم ولی دیگر تصمیمم را گرفته بودم و یک مسیر جدید برای خودم انتخاب کردم؛ حالا هم شور لازم را داشتم و هم با آگاهی و شعوری که از خانم کیاپاشا یاد گرفتم در این انتخاب ممصممتر شدم.
وقتی به منزل رسیدم این مساله را با مادرم در میان گذاشتم و مادرم هم به تصمیمم احترام گذاشتند و خواستند تا آخر در این مسیر بمانم و این مسیر را رها نکنم…
*ثابتقدمی در مسیر حجاب با زیارت حرم آقا
موضوع جالب دیگر اینکه هفت ساله بودم به زیارت امام رضا (ع) رفتم و دیگر هم نرفته بودم البته در حال و هوای زیارت هم نبودم اما موضوع اینکه بعد از این ماجرا بدجوری دلتنگ حرم امام رضا (ع) شدم اتفاقا هیات فاطمیون برای کلاسهای تابستانی قصد اعزام گروه به مشهد را داشتند که از من هم دعوت شد و با جان و دل پذیرفتم پس از ۱۲ سال به زیارت آقا مشرف شدم که زیارت آقا به ثابتقدمی من در این مسیر کمک کرد.
* تشکیل گروه دختران حاج قاسم با شهادت سردار
زهرا کیاپاشا متولد ۵۸ مسؤول هیأت فاطمیون چالوس نیز در این ارتباط در گفتوگو با فارس، میگوید: در هیأت فعالیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی را در دستور کار داریم که یکی از زیرمجموعههای هیات دختران حاج قاسم است که بعد از شهادت سردار تشکیل شد.
داستان تشکیل گروه دختران حاج قاسم اینگونه شروع شد که با شهادت سردار خیلیها علاقهمند بودند پیرامون مکتب حاج قاسم کار کنند، در این زمینه بسیاری از مصداقها باید مورد توجه قرار گیرد که یکی از موارد بحث حجاب است.
بچههای گروه از دانشآموزان تا دانشجویان و طلاب گرفته در قالب اتاق فکر، تعدادی در گروه اجرایی و بعضی نیز براساس برنامههای خاص ترکیبی در حال فعالیت هستند.
عمده فعالیت گروه در بحثهای فرهنگی و تربیتی است ولی در زمان کرونا وارد مسائل اجتماعی، معیشتی و فرهنگی و تربیتی شدند.
*برنامهها را به ساحل سوق دادیم
این روزها هم با توجه به اینکه شهرستان چالوس دارای ساحل است، برنامهها را به ساحل سوق دادیم و سعی کردیم از شهروندان الگویی در مساله عفاف و حجاب نشان داده شود که با موضوعیت غرفههای فرهنگی هنری به پاسخهای خوبی رسیدیم.
امربه معروف که وظیفه شرعی همه ما است ولی این مسائلی که با آن مواجه هستیم مطمئنا با زبان لسانی برطرف نمیشود باید فرهنگسازی کنند و بچههای فاطمیون بیشتر در زمینه فرهنگسازی کار میکنند و در این زمینه از کارهای هنری تا فرهنگی گرفته در کنار برقراری آرامش در ساحل کمک میکنند مساله عفاف و حجاب ترویج شود که موفقیت در این طرحها نتیجه وحدت رویه و روحیه گروهی خواهد بود.
یکی از دغدغههای امروز ما در رابطه با آسیبهای اجتماعی، پرداختن به موضوع حجاب در جامعه است که امروز دشمن با سیاستهای عمیق و القا شبههها و ترویج افکار روشنفکرمآبانه خود آن را نشانه گرفته و سعی در ازبین بردن خانواده و در راس آن زن و متزلزل کردن سایر معیارهای حجاب و عفاف دارد.
*تبلیغات فریبنده دشمنان
دشمن با تبلیغ فریبنده خود، در مراکز عمومی و تفریحی سد عفت را در هم کوبیده که یکی از این مکانها، سواحل دریا است.
باتوجه به اینکه در شهرستان چالوس موهبتی چون دریا را داریم برای استفاده صحیح از این موهبت، برنامهای مدون و اثرگذار جهت سالمسازی و استفاده مناسب از آن را کمتر داشته و با برنامههای کلیشهای و نهایتا با یک شور فرهنگی از آن حراست میکنیم که متاسفانه در سالهای اخیر، ساحل خلوتگاه برای هنجارشکنی شده است .
چالوسی که قدمگاه ۲۱ هزار شهید استانهای گیلان و مازندران است در سالهای اخیر ، ناهنجاریهای فرهنگی و اخلاقی زیادی به خود دیده، از بیحجابی، انحطاط اخلاقی گرفته تا تضعیف معنویت و ارزشهای متعالی؛ باتوجه به اینکه شهر ما میزبان میلیونها مسافر در طول سال است اگر الگوی مناسب برای همین مسافران ارائه نشود، نوع پوشش بعضی از این مسافران به جوانان شهری و روستایی سرایت و رفته رفته از بدحجابی به بیحجابی سوق داده میشوند.
برای این امر نیاز به همت و عزمی بلند است؛ هم از سوی متولیان فرهنگی و هم جوانان آتش به اختیار جامعه تا از این موهبت خدادادی به نحو شایسته استفاده شود.
*حجاب خیلیها در گروه اسلامی شد
طی سالهای اخیر با مسائل مختلفی مواجه شدم که زیباترین خاطراتم زمانی رقم خورد که برنامههای بچههای فاطمیون موجب شد حجاب خیلیها اسلامی شود حتی برخی اکنون در ترکیب هیأت هستند؛ نکته مهم اینکه دوستانی به ترکیب ما اضافه شدند، افرادی بودند که قبلا کم حجاب و یا بدحجاب بودند الان نکته جالب اینکه برنامههای مختلفی برای گسترش حجاب برتر در دستور کار دارند.
به گزارش فارس، از این دست انسانها کم نیستند اما موضوع مهم توسل به شهدا است که همانند چراغی روشن مسیر درست را به ما میآموزد و نباید از آن منحرف شویم.
/۸۶۰۳۴/ج/م