به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از قدس آنلاین، چشمه پلکانی «باداب سورت» یک میراث طبیعی بینظیر در ایران و کم نظیر در جهان است. این چشمه در روستای ارست چهاردانگه شهرستان ساری در ارتفاع ۱۸۴۱ متری از سطح دریا واقع شده و در سال ۱۳۸۷ پس از کوه دماوند به عنوان دومین میراث طبیعی ایران در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
تخریب میراث چند هزار ساله
باداب سورت پس از «پاموک کاله» ترکیه، به عنوان دومین چشمه آب شور جهان شناخته میشود، میراثی چند هزار ساله که طبق نظر کارشناسان تا چند سال دیگر آثاری از آن نخواهیم یافت، زیرا به علت بیتوجهی مسؤولان و ناآگاهی گردشگران در حال ویران شدن است. در حال حاضر در قسمت غرب این چشمه زیبا چند صد مترمربع از حوضچهها خشکیده و تخریب شده است.
بزرگترین چشمه این باداب با قطر حدود ۲۰ متر و به گفته بومیان، دارای عمق زیاد و آب شور است. چشمه دیگر در بالادست آن در سمت شمال غربی چشمه اول قرار دارد که ترش مزه و به رنگ قرمز و نارنجی تیره همراه با رسوبات آهن است که در شیب پایین دست کوهستانی خود، صدها طبقه و دهها حوضچه پلکانی را به وجود آورده است و چشمه آب شیرینی در چند کیلومتری این چشمهها وجود دارد که در محلی به نام سورت واقع شده، ولی اثری از روستای سورت قدیم مشاهده نمیشود.
مشاهدات تازه خبرنگار قدس نشان میدهد که ۷۵ هکتار از اراضی اطراف باداب سورت فنس کشی شده است، ولی محوطه اصلی، محل رفت و آمد و لگدمال شدن گردشگران است. هر روز در فصل تابستان دست کم ۵۰۰ بازدیده کننده در محل حاضر میشوند و با ایستادن بر لبههای سست و شکننده این چشمههای تراورتنی، موجب تخریب و عوض شدن مسیر جریان آب میشوند و کم کم رسوب حاصل شده در ته حوضچهها نشسته وحوضچهها پر میشوند.
ناکارآمدی قوانین و الگوها
معاون مدیرکل دفتر توافقهای ملی گردشگری سازمان محیط زیست در گفتوگو با قدس میگوید: اصلیترین چالش ما در عرصه حفاظت و بهرهبرداری ماندگار از میراث طبیعی ارزشمند کشورمان، ناکارآمدی الگووارههای قدیمیِ حفاظت و نیاز ما به رویکردهای جدید در این زمینه است، کاری که با تمام توان در کمیته ملی طبیعت گردی پیگیر انجام آن هستیم.
پورنگ پورحسینی میافزاید: در رابطه با باداب سورت، بیتردید ثبت آن به عنوان میراث طبیعی، زمینه ای برای حفاظت و ماندگاری آن فراهم کرد و چه بسا اگر این اتفاق نمیافتاد، اکنون شاهد شرایطی به مراتب وخیم تر برای آن بودیم. البته این شروعی است برای پیمودن راهی طولانی، راهی که در بیابان لوت با همت فعالان طبیعت گردی و همکاران خوب ما تا حد قابل قبولی به نتیجه رسیده و اکنون ما در دماوند افسانهای، باداب سورت زیبا و مکانهای دیگر در حال پیمودن آن هستیم.
وی میگوید: در کوتاه مدت اولویت ما حفاظت از باداب سورت است که در حد توان همکاران ما در استان مازندران در حال انجام آن هستند. هم اکنون طرحهای خوبی برای حفاظت و بهرهبرداری ماندگار از باداب سورت تهیه شده است. بیتردید در اجرای این گونه طرحها، اولویت اصلی تعامل و حضور مؤثر و فعال مردم خوب منطقه است. در این مسیر البته حساسیتها و ظرافتهای فراوانی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به لزوم تأمین منافع و حقوق مردم بومی، ضمن حفظ حقوق و مالکیت ملی میراث طبیعی ارزشمند کشورمان اشاره کرد.
باداب سورت ثبت جهانی میشود؟
معاون مدیرکل دفتر توافقهای ملی گردشگری درباره ثبت جهانی باداب سورت، میگوید: همکاران ما در میراث فرهنگی کشورمان باید در این خصوص پاسخگو باشند، اما تا آنجا که من در جریان هستم، اساساً در شرایط کنونی، باداب سورت شرایط لازم برای ثبت به عنوان میراث جهانی را نداشته و شاید حتی با توجه به محدودیت حاکم بر ثبت سالانه میراث جهانی در یونسکو، در حال حاضر میراث طبیعی دیگری مانند جنگلهای ارسباران، کوه دماوند و جنگلهای هیرکانی در اولویت باشند. امسال بیابان لوت به عنوان نخستین میراث طبیعی جهانی کشورمان در فهرست میراث طبیعی جهانی یونسکو به ثبت رسید و در رابطه با باداب سورت، به نظرم اکنون اولویت اصلی حفاظت و بهرهبرداری ماندگار و اصولی گردشگری از آن در کوتاهترین زمان ممکن است.
این فعال زیست محیطی با اشاره به اینکه ثبت این آثار، تکلیف قانونی ایجاد کرد و توقع ایجاد شد، میگوید: این در حالی بود که دانش لازم برای نگهداری از این میراث در ایران وجود نداشت، اما مانند پروژه کوه دماوند تلاش خودمان را کردیم و کارهای خوبی هم انجام شده است. از سویی گوناگونی سایتها مشکلاتی را به همراه دارد، زیرا برای هرکدام باید برنامه خاصی طراحی و اجرا کرد. ما دغدغه باداب سورت را داریم، اول برای بودجه و سپس برای طرح و برنامه که باید به صورت خیلی دقیق و پژوهشی به آن بپردازیم.
لگدمال شدن چشمهها زیر پای بیتفاوتها
سیدمحمد کوثری که از اهالی روستای «قلعهسر» است، ما را با خودروی نیسان به محل چشمهها میبرد. او میگوید: ببینید گردشگران با خودروهای شخصی خود تا پای کوه میآیند و به علت خراب بودن راه فقط همین سه کیلومتر آخر را ناچار هستند با نیسان یا تراکتور اجارهای طی کنند تا به پای چشمه برسند. کرایه هر بار رفت و برگشت ۵۰ هزار تومان است، حالا چه یک نفر باشی، چه ۱۰ نفر. بسیاری از خانوادهها دو نفره میآیند و باید این مبلغ را بپردازند. کوثری میافزاید: نمیدانم چه حکمتی دارد که ۷۵ هکتار را فنس کشی کردهاند و مانع عبور حیوانات وحشی در منطقه شدهاند که خودش عامل تخریب محیط زیست میشود، اما محوطه اصلی چشمهها رها شده و در سه سال گذشته قسمت زیادی از حوضچهها تخریب شده است.
وی تأکید میکند: چرا در این چند هزار سالی که این چشمهها به وجود آمدند و حیوانات هم در محل حضور داشتند، این چشمهها تخریب نشد، اما حالا یک دفعه در حال از بین رفتن است؟ چرا کسی به داد ما نمیرسد؟ شاید مسؤولان میخواهند برآورد کنند و هر وقت گردشگر بیشتری به اینجا آمد، برای خودشان هتل و ویلا بسازند و کسب درآمد کنند، وگرنه محصور کردن ۷۵ هکتار از این منطقه چه توجیهی دارد؟
کوثری میگوید: خیلی وقتها هم شده که با همین گردشگران دعوا کردهایم، زیرا وقتی از آنها خواهش میکنیم از مسیر مشخصی حرکت کنند، به حرف نمیکنند و برای گرفتن یک عکس یادگاری حاضرند این حوضچههای زیبا را از بین ببرند.
احمد، از بومیان منطقه هم که متوجه مصاحبه ما میشود، جلو میآید و میگوید: در پنج سال اخیر بسیاری از مسؤولان کشور برای بازدید به این محل آمدهاند و قول دادهاند که برای این چشمهها کاری بکنند، اما دریغ از یک اتفاق خوب و رسیدگی لازم. چرا پس از این همه رفت و آمد به قولشان عمل نمیکنند؟
یک جاذبه بزرگ بینالمللی
مارکوس، گردشگر آلمانی همراه با همسر و دو فرزندش به باداب سورت آمده و از چشمهها بازدید میکند. با هم همکلام میشویم. از او میپرسم، چطور شما از اینجا سر درآوردهاید؟
مارکوس میگوید: قبل از اینکه به ایران بیایم، از طریق اینترنت و شرکتهای گردشگری کسب اطلاع کردم. وقتی تصاویر زیبای این چشمههای کم نظیر را دیدم، بازدید از اینجا را در برنامه سفرم قرار دادم و خیلی برایم جالب بود. البته تصور میکردم بتوانم خودم تا پای چشمه با خودروی شخصی بروم، چون این جاده با جی پی اس روی نقشه هم دیده میشود، اما چون جاده خیلی خراب است، ناچار شدم تراکتور اجاره کنم. مارکوس در مورد تخریب چشمهها هم اظهار ناراحتی و تأسف میکند و میگوید: چرا قدر چنین آثاربینظیر جهانی را نمیدانید؟
علی اکبر زمانی هم از بومیان منطقه است که با تراکتور، گردشگران را به پای چشمه میآورد. او میگوید: تا چند وقت پیش روزهای جمعه یک نفر از میراث فرهنگی میآمد و یکی دو ساعت حضور داشت، اما چند وقتی است که کسی حضور ندارد و ما با مشکلات فراوانی رو بهروهستیم .اینجا سرویس بهداشتی، آب آشامیدنی و نمازخانهای وجود ندارد که گردشگران استفاده کنند و به علت نبود سطل زباله، زبالهها در محل رها میشوند و ظاهر نامناسبی به منطقه میدهند.
با چند نفر دیگر از گردشگران هم صحبت میکنم. آنها از نبود تابلوهای راهنمایی و رانندگی و تابلوهای راهنمای گردشگر در طول مسیر شکایت دارند. یکی از اهالی هم میگوید: اگر کسی از نمایندگان میراث فرهنگی نمیتواند در منطقه حضور داشته باشد، به ما کارت شناسایی بدهند که بتوانیم مردم را راهنمایی و در صورت لزوم از تخریب حوضچهها منع کنیم .
پرسشی که باقی میماند این است که چرا وقتی چنین میراث بینظیری در کشور ما وجود دارد، این قدر مورد بیمهری قرار میگیرد؟ حالا که مردم حاضرند وقت و بودجه صرف کنند و از آن سوی کشور و بلکه از قارهای دیگر برای دیدن این چشمهها بیایند، چرا مسؤولان به فکر نمیافتند که هم برنامهای منسجم برای حفاظت از منطقه داشته باشند و هم امکانات مناسبی را برای گردشگران فراهم کنند و درآمد آن را صرف حفاظت از این میراث طبیعی ارزشمند کنند؟