پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

ای صابخونه باوفا، دَست رِ بَور چَمدون لا، دِرگا بیار پَنج تومِنی

0

عید نوروز یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین جشن‌های ایرانیان است که از گذشته و از ایران باستان نسل به نسل منتقل شده است این عید با تمام شدن زمستان و فرا رسیدن بهار آغاز شده و نمایانگر آغاز سالی جدید و با عشق و محبت است.

به گزارش پایگاه خبری چهاردانگه، به نقل از ایسنا، چیزی به تمام شدن برگ های تقویم نمانده است و سال روزهای پایانی خود را تجربه می کند؛ بهار کم کم نزدیک می شود و زمان برگزاری بزرگترین جشن ایرانیان، نوروز باستانی، فرا می رسد.

نزدیک شدن به نوروز آنقدر آشکار و واضح است که برای درک آن نیازی به لمس ورق های تقویم و شمردن روزهای سپری شده نداریم؛ کافی است نگاهی به اطراف‌مان بیندازیم تا نشانه های آن را ببینیم.

نوروز، این رسم ایرانی که سال ها است نوید سالی تازه را می دهد، با نزدیک شدنش همه مردم را به تکاپو می اندازد؛ از تعطیلات عید و شیرینی هایش که بگذریم باید طی مراسم خاصی به استقبال کهن‌ترین جشن به جا مانده از ایران باستان رفت و آمدنش را گرامی داشت؛  امروزه همه با نزدیک شدن به سال نو به کارهای خاصی مشغول می شوند که همگی آن ها از گذشته های دور به یادگار مانده اند.

نوروزخوانی نوید رسیدن بهار را می دهد

توپا ابراهیمی محقق و پژوهشگر مازندرانی می گوید: با آمدن نوروز مردم مازندران به ویژه در مناطق کوهستانی مقدماتی برای رسیدن به نوروز داشت زمستان سخت و سنگین موجب می شد تا مردم به انتظار بهار باشند؛ وقتی ته دره ها بهمن سرازیر می شد یا منگوله های یخ که در زیر پشت بام ها و یا جایی که آب چکه می کرد؛ یخ جدا می شد و به زمین می افتاد و این امور همه نشانه هایی از فرارسیدن بهار بود.

وی گفت: یک نوع گل که ریشه اش شبیه یک حبه سیر بود به آن ریکک می گفتند که در طول زمستان جاهایی که برف آب می شد این ها را در می آوردند و با آن تره درست می کردند؛ جاهایی که در دامنه کوه برف آب می شد گلی در می آمد، که این گل طلیعه بهار بود و نام آن چِلچِله خای است.

ابراهیمی افزود: چلچله خای در کنار پرچین ها وقتی می رویید و اولین کسی که آن را می دید به فرزند خود یا فرزندان فامیل می گفت چلچله خای در آمده در فلان جا؛ و کوچکترها می رفتند، آن گل را می چیدند و مثل یک بازی کودکانه مژده ای بود که بچه ها از نخستین حضور بهار می دادند، در کنار هم جمع می شدند و به صورت هم صدایی می خواندند«چِلچه خای، تِه پِر خای، مِه پِر خای، دو کله سَر آمـی»

این کارشناس فرهنگ بومی مازندرانی افزود: شعر به زبان تبری مازرونی به معنای اینکه گل چلچله خای در آمده، پدر تو و پدر من خواهان در آمدن این گل بود الان کنار پرچین هر دوتا خانه روییده، با این کار هدایایی از خانواده ها می گرفتند، با خوشحالی و گشاده رویی هدایایی مانند تخم مرغ به آن ها می دادند؛ این ها مقدمات آمدن نوروز بود.

ای صابخونه با وفا، دَست رِ بَور چَمدون لا، دِرگا بیار پَنج تومِنی

وی تصریح کرد: با فرارسیدن بهار و قطعی تر شدن رسیدن بهار نوروز خوانی آغاز می شد؛ تعداد نوروزخوان ها از ۳ تا ۵ نفر بود؛ یکی نوروز خوان اصلی است که از ویژ گی هایش داشتن قریه شعری و با دیدن هر خانه و با توجه به ویژگی آن خانه فی البداهه برای آن شعر می سرود؛ دو نفر همخوان و یک نفر جادارک یعنی کسی که هدایا جنسی را نگه داشته و برایشان کولبری می کرد تا غروب؛ غروب با مدیریت نوروز خوان اصلی تقسیم می شد؛ نوروز خوانی از یک ماه پیش از آن آغاز می شد؛ نوروز خوان نباید حتما از همان یک روستا باشند، با خواندن شعر هایی در آن روستا نوید آمدن بهار را می دادند.

«ای صابخونه با وفا، دَست رِ بَور چَمدون لا ، دِرگا بیار پَنج تومِنی»

ابراهیمی در ادامه گفت: لباس های نوروز خوان ها کاملا محلی شامل چرم که می پوشیدند و از پوست خام گاو بوده، گاها تا سر زانو رشته ای از چرم با نام بَراز را به صورت زیگ زاگ تا ساق پا می بستند، زیر آن جوراب پشمی می پوشیدند که دو نوع ساق گردن و بِلند گِردن داشت.

وی خاطرنشان کرد: معمولا نوروزخوان‌ها جوراب ساق بلند می پوشیدند؛ چوب دست داشتند و علت آن بود که اهالی دامدار بوده و درب خانه ها سگ گله را  داشتند؛ دور و بر هیچ کدام از خانه ها دیوار نبود و همه با چپر زمین یا خانه خود را جدا می کردند، هر کدام از نوروز خوان ها دوش توپره به پشت خود داشتند؛ در این توپره اجناس قیمتی تر را که خانواده ها هدیه می کردند معمولا خود مدیر گروه گرفته و در توپره قرار می داد.

این کارشناس فرهنگ بومی گفت: هدیه حتی یک دانه نان هم بود هر خانواده با توجه به میزان درآمد خود هدیه می داد؛ دست خالی نوروز خوان ها را رد نمی کردند و این نشان از وفا و صمیمیت و ساده زیستی آن دوران بود؛ فکر می کردند آن ها مژده گشایش مشکلات و رسیدن بهار داشته و آن ها را راضی از درب خانه خود می فرستادند.

گزارش: بهناز مقدس خبرنگار ایسنا مازندران

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.