پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

اینجا برای فرشته‌های فلسطینی آمدند

0

خبرگزاری فارس چالوس ـ زینب پورمرادی| مگر کودکان زیر سه کیلو چقدر می‌تواند برایشان خطر داشته باشد؟ مگر یک مشت گوشت و پوست با استخوان‌های نرم چقدر ترس برای ادامه جنایت‌های آنها دارد؟

وقت به پا خواستن فرا رسید، دیگر نمی‌توان مدارا کرد. مگر این جان چقدر به کام‌های مسلمانان خوش آمده که چشم بر این همه جنایت بسته‌اند و بار مردانگی را تنها به دوش طفلان دنیا ندیده فلسطینی انداخته‌اند؟!

 

روزگار عجیبی است وقتی شِمر هر روز در دنیا زاد و ولد می‌شود، خواهران و برادران چالوسی؛ برای کودکان فلسطینی به خیابان‌ها ریخته‌اند تا انسانیت را با جسم‌های‌شان به رخ دنیا بکشند.

قافله‌ کربلای امروز تنهاست

کربلا امروز در فلسطین است. در کوچه پس کوچه‌های شهر غزه. در بیمارستان است. کربلا خون کودکان و زنان و جوان‌مردانی‌ست که بی‌گناه و تنها به جرم نکرده بر زمین ریخته می‌شوند.

 

ما امروز کربلایی دیگر را با چشمان‌مان میبینیم

اگرچه کربلا ۱۴۰۰ سال زنده است و تا ابد هم‌آغوشِ مسلمانان در تمام جهان می‌شود، اما اکنون در این کربلا مسلمانان از این امتحان الهی هیچ راه گریزی ندارند و دینداران واقعی شناخته می شوند.

کودکان فلسطینی با این خونریزیها زنده می‌مانند

امیر پسر بچه سه ساله با سری پر از شور و شیدایی با مشت‌های کوچک، بزرگ‌تر از رویاهایش قدم بر می‌دارد، اکنون یک مرد تمام عیار است که می‌داند که جهان برای همیشه در یک جا نمی‌ایستد‌ و با دلی پر درد می‌گوید کودکان فلسطینی با این خونریزی‌ها زنده می‌مانند.

 

رضا با شنیدن راهپیمایی امروز دست دست نکرد. خیلی شجاعانه و مانند کوه به همراه همکلاسی‌هایش با لباس فرم، ایستادند و قد خم نمی‌کردند. به نمایندگی از بچه‌های مدرسه، علمدار فلسطین بود و قسم می‌خورد که برای حفظ حرمت خون این کودکان شریف می‌ایستد!

زن‌ها و دختران با پوشش‌های متفاوت دسته دسته خود را نفس نفس به صف می‌رسانند زن‌ها بر سینه‌های‌شان می‌کوبند و مردها با صدای بلند رجز می‌خوانند.

 

دسته دیگری از آن سوی شهر با صدای نازک مرگ بر اسرائیل به گوش می‌رسد، بله تعدادی از دانش‌آموزان دختر مدرسه‌ای که نامش مشخص نبود صدای‌شان بلند از مردان بود.

به جمعیت که خیره می‌شوم، به زنی که لباس بافت کوتاه پوشیده و در بین زن‌های چادری بیشتر به چشم می‌آید، را می‌بینم، آن با همان معرکه آمده و مبارز می‌طلبد، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، الله اکبر…

 

توی جاده پر از آدم‌های جورواجور است جاده با وجود آنها خیلی زیباست. جاده می‌رود که برسد به قلب ترکش خورده اسرائیل. به آن جنایتکار. این آدم‌ها می‌روند که بگویند ما یاران حسین (ع) هستیم و در مقابل صهیونیست های کودک‌کش تا نابودی‌شان می‌مانیم.

 

دختر جا مانده با دو پرچم ایران و فلسطین از کناره جاده می‌دود. اگرچه با تاخیر به قافله می‌رسد اما حرفی برای گفتن داشت…

پایان پیام ۸۶۰۶۱/م


لینک منبع اصلی مطلب

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.