سیدروح الله شجاعی کیاسری:
داریم به موسم انتخابات نزدیک میشیم، کمکم ستادهای انتخاباتی داره شکل میگیره و بعضی از این کاندیداها پیشپیش مکانهایی رو در اختیار گرفتن. کاسبی که تعریف نداره، صاحب مغازهها دکونشون رو میدن اجاره یکی دو ماهه.
اما تو فضای مجازی خیلی زودتر این، ستادها شکل گرفتن و یکسری مثل چی تو این سوراخ اون سوراخ میگردن ببینن کی چی نوشته تا بهش حمله کنن!
طرف دوخط مطلب نمیتونه بنویسه میاد زیر پست یکی که هنوز نه به داره و نه به باره شروع میکنه توهین، فحش و ناسزا، خدایا خودت به خیر کن.
شهرستان رو چند تیکه جدای از هم فرض کردن و هرکسی دنبال کاندیدایی راه افتاده و مثلا در مقام هوادار مدام دل بقیه رو خالی میکنن. همه این جنگ و دعوا مال فضای مجازیه و بیرون واقعا خبری نیست، فکر هم نکنم حالا حالاها خبری بشه.
تمام این رفتارها و مشابه اون در سالهای اخیر نشون میده این آدمها ترمز بریده یکجایی خلایی داشتن و اینجا بهترین فرصت برای ابراز وجوده. طرف وجودش رو نداره با اسم و رسم واقعیاش ظاهر شه با اسم من درآوردی میاد و ادای آدمهای همه چیز دون رو درمیاره!
شنیده یه چیزی، دیگه نمیدونه حضور در فضای مجازی و تاثیرگذاری رو دیگران همینجوری که اتفاق نمیافته، باید سالها کار کرده باشی تا ۴ نفر دورت جمع بشن، تازه اون هم دلیل بر محبوبیت طرف نیست باید دید حرفش چقدر خریدار داره!
اما نکتهای که من و خیلیهای دیگه رو نگران کرده پردهدری یه عده علیه هم دیگهاست. هر کدوم از دو طرف سر یک موضوع کاملا پیشپاافتاده شروع میکنن فیخالدون همدیگه رو بیرون ریختن، انگار نه انگار که از فردای انتخابات قراره تو این شهر کنار هم زندگی کنیم.
جالبه که خود کاندیداها باهم تو خلوت در حال معامله و رایزنی هستند تا پستهای خالی رو بعد از قدرت چطور تقسیم کنند، حالا یک عده جوون خام و گاهی هم آتیشبیارهای معرکه جوزده، همدیگر رو تهدید به جنگ رودررو میکنند.
به نظر کنترل این فضا کار خیلی سخت و پیچیدهای باشه، نهادهای پلیسی و امنیتی قطعا حواسشون هست ولی بیشاز همه خودمون باید مراقب خودمون و رفتار اطرافیانمون باشیم.
یکسری شروع کردن به آموزش نوشتن نام کاندیدا تو برگهای رای، من نمیدونم اینها مصداق تبلیغات زودهنگام نیست؟ کی به این تخلفات در اینجا رسیدگی میکنه؟ اصلا میشه اسم و عکس رو قبل از تایید نهایی شورای نگهبان اینطور تبلیغ کرد؟!
گمان کنم اینها همش تخلفه.
قبلا گفتم، بازم میگم کاش انتخابات همین فردا تموم میشد و ما این همه استرس دوماه دیگه رو نداشتیم.