خبرگزاری فارس مازندران ـ سرویس فرهنگی| تاریخ عاشورا را از هر زاویهای نگاه کنیم یکی از اثرگذارترین دلایل آن جهل و دنیاطلبی مردم بوده است؛ چه اینکه این جهل در آداب و رسوم و اعتقادات مردم باشد یا در فهم سیاسی و درک زمانه و حساسیت های آن؛ چرا که این جهل زمینهساز بستر فساد حاکمان و تحریف واقعیات جامعه میشود.
هرچه که بود کج فهمی و کم فهمی مردم مسیر زندگی آنان را دچار انحراف کرده بود؛ امام حسین (ع) در بیان انگیزه خود می فرماید:
” أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِاللّهِ مُحِقًّا، فَإِنّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَهً وَ لاَ الْحَیاهَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَمًا” بهترین شاهد گمراهی امت این است که بیش از پنجاه سال از فوت پیامبر(ص) نگذشته بود و هنوز کلمات مبارک آن حضرت آویزه گوشها بود که فرموده بودند :”حسین منی و أنا من حسین أحب الله من أحب حسینا” اما امت پیامبر(ص) به جای عمل کردن به احادیث و احترام گذاشتن به این خاندان برای رسیدن به اهداف دنیوی خود کمر به قتل امام حسین (ع) بستند و حرکت حقطلبانه و اصلاحگرایانه وی را فتنهای در میان امت دانستند و عاشورا را رقم زدند.
در فاجعه عاشورا انگیزه اصلی بخش عمده افراد، دینداری کجاندیشانه بود که همان جهل مقدس است؛ امام سجاد(ع) فرمود که ۳۰ هزار نفر که خود را از این امت میپنداشتند، به امام حسین(ع) حمله کردند و همه میخواستند تقرباً الی الله، خون آن حضرت را بریزند: «کُلُّ یَتَقَرّبُ اِلَی اللهِ عَزّوجلّ بِدَمَهِ».
حضرت در یکی از منازلِ بینِ راه ایستاد و چنین خطبه خواند: أَن رَسُولَ اللَّه قَدْ قَالَ فِی حَیَاتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاکِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّهِ رَسُولِ اللَّهِ یَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ کَانَ حَقِیقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ؛ پیامبر خدا فرموده است: کسی که زمامداری ستمگر را ببیند که حرام خدا را حلال میسازد و عهدش را میشکند و با سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) مخالفت میورزد و در میان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل میکند، ولی در مقابل او با عمل یا گفتار اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است که او را با همان ظالم در جهنم اندازد.
جامعهای که حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال کرده و سنتهای پیامبر اسلام(ص) را از بین برده بود، جامعهای فاسد است؛ چنین جامعهای که امت اسلامی را در معرض سقوط اخلاقی قرار داده بود، بیش از هر چیز به اصلاح نیاز داشت؛ از همین رو بود که امام حسین(ع) فرمود: «اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الاْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّهُ بِراعٍ مِثْلَ یَزید».
استفاده امام حسین(ع) از عبارت «مثل یزید» از این روست که به مردم بفهماند جریان خلافت یزید و انحراف و ستم وی، مد نظر است که میتواند در هر زمان و مکانی دارای مصداق باشد؛ نه شخص یزید. امام حسین(ع) تلاش کرد تا با سخنان خود از جامعه مسلمانان جهلزدایی کند و با ارائه ملاک و ضابطه به مسلمانان، آنان را به این سمت و سو هدایت کند که با استفاده از قدرت فکر و تأمل، صاحب تحلیل شوند و گول ظاهر و شعارهای تو خالی حتی در قالب نگاه دینی و ارزشی را نخورند و حق را از باطل تشخیص دهند.
گفتوگوی معروف معاویه با عمر و عاص:
معاویه: قویتر از ذوالفقار علی سراغ داری؟
عمروعاص: آری، جهل مردم!
شهید مطهری جملهای دارد که میگوید «مظلومیت امام حسین پس از عاشورا به دست مسلمانان و شیعیان بیش از مظلومیت ایشان در روز عاشورا به دست امویان بود». چرا که کشتن دیگری ظلم است و تحریف انسانیت ظلمی است بزرگتر؛ و امروز ما گرفتار این نوع مظلومیت هستیم که مظلومیت پس از عاشوراست.
یادداشت از: حسین عموزاده
/۸۶۰۳۱/غ