پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

«هلی تی تی» ، «شرکت تعاونی» و «مهر باطل شد» خاطرات مشترک بچه های دهه 60 کیاسر

1

بهار با خودش طراوت به دنبال دارد. هلی تی تی اما برای من یک حس نستالوژی به همراه دارد. از حس کودکی مان از میوه های نوبرانه که هیچگاه سر سفره مان نداشتیم نه من، هیچ بچه هم نسل من! هر روز چشم به درخت آلوچه توی حیاط می انداختم. خدای من کی این گلها میرزند و آلوچه کز رخ می نمایاند؟ یادم نمیره بعدها آلو نقره ای هم سر و کله اش پیدا شد میوه ای که هرکز عطر و طعم آلوچه حیاط خانه مان را نداشت زودتر رشد می کرد و بزرگ تر بود. اما این کجا و آلوچه حیاط بابا کجا.

الان اما دیگر از آن درخت با صفا خبری نیست خشک شده ، آخه ما مجبور بودیم بریم شهر دنبال درس و مشق. کلاس تقویتی و کنکور. غافل از اینکه زندگی مان شادابی مان و روحیه مان را زیر هم دیوارهای کاه گلی جا گذاشته بودیم . رفتیم روی آسفالت راه رفتن را یاد گرفتیم. یاد گرفتیم دوچرخه سواری را ، یاد گرفتیم ایستادن در صف شیر پاستوریزه را . اما هیچکدامش حس این هلی تی تی را نداشت! دیگر هیچوقت برفی ندیدم که رویش سر بخوریم و بعد بیایم خونه شلوار چینی ها 6 جیب را پینه بزنیم.

این دیوار آن زمان دو برابر قدم ارتفاع داشت اما الان با زیر سازی و آسفالت دیگر حریم اش برای اهل خانه امن نیست و رهگذر چشمش به داخل حیاط می افتد.

روبروی شرکت تعاونی بود و همه ما روزی ایستادن در صف طولانی قند و چای و پودر و صابون را اینجا تجربه کردیم چقدر حس غریبی دارم ! دهه 60 دهه عجیبی بود! با اینکه کمبود بود مردم ساعت ها در صف در کنار هم از تجربیات شان می گفتند با خوشی و صفا وکلی به ما بچه ها اینجا خوش می گذشت.

همه هم نسل های من از این منظره خاطره دارند. سید کارمند شرکت تعاونی و مهر باطل شد که بر پیشانی مان نقش می بست. جالبه بدونید اصلا از خونه همراه مادر راه می افتادیم بلکه یک مهری بخوریم یک بیسکویت ترد یا بیسکویت مادر گیرمان بیاید.

صاحب این خانه یک دهه می شود از بین ما رفته اما این خانه بوی زندگی می دهد بوی خاطرات کودکی همه ما را….

سیدروح الله شجاعی کیاسری

1 نظر
  1. م.مرتضوی کیاسری می گوید

    خدابیامرز طبابت اطفال هم می کرد دربخش گلو وحنجره که انهم نوستالژیک تربود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.