شعر محلي « سوز ديار » به مناسبت روز ملي مازندران
خانم ام کلثوم عالیشاه از شاعران توانمند منطقه ی دوسرشمار که اهل روستای قلعه از توابع دهستان چهاردانگه بخش چهاردانگه هستند شعر محلي كوتاهي در ارتباط با مازندران سروده اند.
باز نشر
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
خانم ام کلثوم عالیشاه از شاعران توانمند منطقه ی دوسرشمار که اهل روستای قلعه از توابع دهستان چهاردانگه بخش چهاردانگه هستند شعر محلي كوتاهي در ارتباط با مازندران سروده اند.
باز نشر
بازیابی پسورد
پسورد شما به ایمیل شما ارسال خواهد شد
ضمن سپاس از سرکار خانم عالیشاه
ذکر این نکته ضروری است که در گفتار زبان مازندرانی، حرف «هِ» (با تلفظ بِه (میوه بِه)) در انتهای واژه، به معنای «هستی/ می باشی» کاربرد دارد. لازم است این نکته در نوشتار زبان تبری نیز رعایت شود و حرف « هِ » بجای « ِ » (کسره) نوشته شود.
تِه مِـه ســـوز پیــرَن، کَهــــو نِــــوارِ >> تِه مِـه ســـوز پیــرَن، کَهــــو نِــــوارِه
در تکمیل کامنت آقای آزموده خواستم عرض کنم که حرف های غیرملفوظ فقط در شعر بالا که ضمیر به کار رفته در آن دوم شخص بوده ، معنی هستی یا میباشی میدهد. مثلا به این مثال توجه کنید: «وه مه سوز پیرن کهو نوراه» در اینجا ه با معنی هست یا میباشد خودش را نشان میدهد. چون ضمیر بکار رفته در آن، سوم شخص است. به عبارت ساده تر هرگاه کسره، کشیده نباشد نمیتوانیم آنرا هستی یا میباشی ترجمه کنیم.
کسره کشیده یا یای مجهول را همه مازندرانیها بکارمیبرند اما بکار بردنش در فعلها از مشخصههای لهجه چهاردانگه است. البته لهجهای که خانم عالیشاه بدان شعر سروده کاملا چهاردانگهای نبوده مثلا صفتهای ملکی را مثل مازندران معیار گفته. یا مثلا «واو» در واژه سوز که اگر مصوت بلند باشد غیرچهاردانگهایست.
با تشکر از شما بابت شعر بسیار زیبا تون .موفق باشید.
بسیار عالی :))))))))))))))))))
با سپاس از سرکار خانم عالیشاه که واقعا شعر توصیفی غرور انگیزی رو سرودند مطمئنا در همایش ها و محافل این شعر بسیار شنیده خواهدشد.
ضمن تشکر از آقای نظری و کامنت های اساتید ، به نظر من پسوند غیر ملفوظ با ِه مربوط به گویش ها و لهجه های متفاوت منطقه است که در گفتمان عام مازندرانی “ای” برداشت میشود.
مثلا بازنویسی لهجه ای مصراع مطلع به شکل زیر میشود:
ته می سبزپیرن، کهو نواری…….
بعضی وقت ها شاعر باتوجه به بافت و اصالت و لهجه ها و با مراعات وزن شعری ، آن را می سراید ولی ما مخاطبان با لهجه و گویش خودمان دریافت می کنیم که پیشاپیش پوزش ما و سعه صدر شاعر و طرفداران اصیل دیار و منطقه مازندران را می طلبد .
یا مثلا در مورد واژه سوز مجری برنامه ای ابراز کرد همون سبز عامیانه است ولی بنده اصرار داشتم به رسم امانتداری همان سوز رو تلفظ بفرمایید ایشان برای تناسب با درک شنونده ها و لهجه های دانش آموزان مرکزی شهر ساری سبز رو مناسب تر تشخیص داده و به مصداق هرکسی از ظن خود شد یار من… خوب نظرش بود…
با پوزش مجدد
درود برهمه اساتید.